صفحه 9 از 35 نخستنخست 12345678910111213141516171819 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 342

موضوع: ازدواج یا اپلای؟

  1. #81
    Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    رشته و دانشگاه
    Industrial Engineering - PhD of Mechatronic Systems Engineering
    ارسال‌ها
    244

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط dexoey نمایش پست ها
    پست من پاک شد که من اصلا از این کار خوشم نیومد. به عملکرد مدیر کاملا اعتراض دارم،
    .....این یعنی سانسور و دیکتاتوری!
    .
    اگر مدیران محترم تشخیص میدن که این پست رو حذف کنن، هیچ اشکالی نداره. اینا برخلاف پست سراسر تهمت شما، واقعیاتی هستن که تحلیل لازم دارن. و بی اساس و بر مبنای تعصب نوشته نشدن.
    پست شما رو که دیدم واقعا تصمیم گرفتم با چنین طرز فکری باهاتون نباید اصلا وارد بحث شد. پوسته ای از قضاوت و تهمت و تعصب چنان گفته هاتون رو پوشونده بود که اصلا امیدی به شکاف برداشتنش نبود.

    شما چطور اینقدر ساده و زود باورید که به همین راحتی یه چنین حرف خطرناکی رو ملکه ذهنتون کردین؟ (که خانمها میرن خارج چی میشه و چی میشه!).

    حیرت آور بود حرفاتون. یکی براتون تعریف کرده یه مهملاتی، شما هم بدون هیچ تحلیل و تعمقی پذیرفتین چنین حرفای شگفت آوری رو؟ واقعا واحیرتا که بخواد طرز فکر مردمان ما اینطوری باشه.

    ولی اگه شما معانی دیکتاتوری و سانسور و اینا رو میدونید، شاید بد نباشه ادامه این پست رو هم بخونید، باشد که اون پوسته تعصب و قضاوتتون یه شکافی برداره.

    اون تیکه مرد بلوند و اینا که اصلا نیازی به جواب نداره بسکه محیر العقول و موهومی بود. اون که هیچی.

    اما اون تیکه طلاق و افزایش آمارش در خارج بین زوجهای ایرانی رو بدم نمیاد زوایایی که از چشمتون به شدت پنهان مونده رو براتون یه مقدار باز کنم:

    اگه زن و مرد هر دو آدمهای نرمالی باشند و رابطه شون هم با هم خوب باشه و از ازدواجشون راضی باشن به معنی واقعی، قطعا مهاجرت نمیرسوندشون به طلاق.
    اگه برسن به طلاق، یا یکیشون نرمال نیست، یا یکیشون از ازدواج و اون رابطه راضی نیست، و یا به مرور زمان نارضایتی ایجاد میشه.

    پس کلاه سر خودتون نذارید. این از این.

    حالا:
    1. اگه فرد نرمال نیست که تکلیف اون ازدواج روشنه و این غم خواری شما براش اصلا بی دلیله.
    2. اگه ناراضی بوده از اول:

    آقایون که (نه همه شون)، ولی اگه بخوان میتونن با اخلاق رابطه رو تموم کنن و جدا شن برن پی زندگیشون. اگرم اخلاق مدار نباشن که گزینه براشون زیاده توی ایران. بدون هیچ منع قانونی و آبرو ریزی و ... اگه کسی پایه باشه یا زیر زیرکی یا از رو، خیانتش رو میکنه. خوب یه سری هم کلا به قول معروف میمونن و میسوزن و زندگی بی رنگ و بویی رو ادامه میدن.

    اما خانمها، توی ایران اگه واقعا براشون شرایط قابل تحمل نباشه از نظر احساسی، نارضایتی هاشون رو معمولا به کجا ببرن؟ به قانون؟ که میگه کشکت رو بساب. (اگه آمار میخواید، با وکلا و قاضی ها صحبت کنید. انکار ناپذیره که خانمها برای اثبات مواردی که طلاق رو موجه میکنه چه زجری میکشن).
    به جامعه پناه بیاره؟ که افرادی با طرز فکر سنتی در جوابش خواهند گفت خوشی زده زیر دلت. زندگیتو بچسب. طلاق شگون نداره. و از این دست برخوردها که باعث میشه اگه ناسازگاری و نارضایتیی هم هست، من و شما از بیرون هیچ موقع متوجهش نمیشیم.

    حالا ممکنه خانمی هم باشه که زیرزیرکی خیانت بکنه. منظور نظر من اون دسته از خانمها و آقایون نیستن اصلا. من دارم اون دسته ای که به راه حل اخلاق مدارانه فکر میکنن رو عرض میکنم.

    3. و اگه نارضایتی قبلا وجود نداشته:
    همونطور که گفتم، چه با مهاجرت و چه حتی بدون مهاجرت، آدمها تغییر میکن. هیچ کس آدمی نیست که ده سال پیش بوده.
    موضع گیری ها و سخت و آسون گیری ها عوض میشه. و این بین ممکنه کسی که ده سال پیش ایده آل بود، دیگه نباشه. چه برای زن، چه برای مرد.
    1-3) حالا وقتی اینا داخل ایران زندگی میکنن: اونچه که نمیشه انکارش کرد، اینه که زنها به صرف اینکه دیگه طرز فکر طرف رو قبول ندارن و از زندگی باهاش لذتی نمیبرن، حتی اگه بخوان جدا بشن هزارجور مکافات قانونی پیش رو دارن. بماند که خانواده ها و جامعه هم فقط سرکوب کننده ممکنه عمل کنن. بماند که چه نگاه های نامنصفی به خانمهای مطلقه توی جامعه مون هست و چقدر هر کسی و ناکسی به خودش اجازه میده از چنین خانمهایی خواسته های عجیب غریب کنه گاهی.

    اما همونظور که گفتم برای مردها منع قانونی وجود نداره. آزادی فردی و امنیت شونم که به خطر نمیفته.
    لطفا نیاید جواب این قسمت رو بدید که مرد هم که بی دلیل نمیتونه بره دادگاه بگه من میخوام جدا شم.
    مردها اگه بخوان، اونقدر نمونه ها سراغ داریم که غیر مستقیم زنشون رو میرسونن به نقطه ای که خود زنه طلاق بخواد.
    من قبلترها فکر میکردم مردهای با شرافت هرگز در مقطع جدایی کارهای زشت ازشون سر نمیزنه. اما الان که دسترسی همه به اینترنت زیاد شده، خیلی راحت میشه گشت و پیدا کرد چه شمار عظیم وبلاگ های زنهایی که به هر دلیل جدایی رو تجربه کردن و چه رفتار غیر شرافتنمندانه ای که به خاطر این قضیه مهریه و بند و بساطش از مردهای محترمشون سر نزده. بدون تعصب اگه بتونیم ببینیم، فرای تصور ماست این روند غیر اخلاقی که الان باب شده. بله دلیلشم فرار از مهریه است. که باز اونم برمیگرده به معیوب بودن قوانین ایران و نابرابری بین زن و مرد و قائل شدن دست آویزی به اسم مهریه برای نجات از چنین زندگی هایی. معلومه که مهریه فوق العاده چیز بیخودیه. ولی تا قانونا اینطوریه، زنها تنها چیزیه که به واسطه اش از زندگیی که اختیار طلاقش با مرد هست میتونن رها کنن خودشون رو.

    2-3) حالا اگه این زوج خارج از ایران باشن:
    معمولا، زن شاغل هست، تلاش و درآمدش برای زندگی مشترکه، و در یه کلام برابری با مرد رو خیلی بیشتر تجربه میکنه.
    عرف و جامعه و قانون هم نمیاد بزنه تو سرش فقط.

    حالا اگه شما بتونید یه ذره، فقط یه ذره اون پوسته تعصب و موضع گیریتون رو کنار بزنید، خیلی ساده اس متوجه شدنش:
    وقتی طرز فکری رو دیگه قبول نداری، وقتی تو هم توی زندگیت داری عین همسرت وقت و تلاش و مایه میذازی، وقتی جامعه به چشم جنس درجه دو نگاهت نکنه، وقتی قانون بهت این اجازه رو بده که در بند یه زندگی که به هردلیل مث روز اولش نیست، نخوای بمونی، آیا واقعا چیز عجیب غریبیه که بخوای ازش بیای بیرون؟

    تموم اینا ناشی از تفاوت آزادی قانونی زنها توی ایران و بیرونشه. واسه همین این تحلیلهایی که جنابعالی دارید در مورد خیانت و بی وفایی زنها و آمار وحشتناک طلاق (که اینطور هم نیست!) پس از مهاجرت، اینا تحلیلهایی فوق العاده سطحی هستن که واقعا فاقد ارزش هستن.

    این کل چیزایی بود که لازم دونستم بگم، باشد که اگه نه حالا، شاید تا دهه های آتی یه بارم که شده بدون تعصب بهشون فکر کنید.

    در خاتمه اینو لازمه بگم که مواردی که گفتم، به این معنی نیست که هرکی زندگیش مث روز اول نبود، باید بره جدا شه، نخیر. اگه دو طرف بخوان بسازنش و با هم ارتباط درستی برقرار کنن که خیلی عالیه.

    منتها اگه نخوان و نتونن و نشه، مهاجرت فقط اون بی عدالتی رو برای خانمها مرتفع میکنه وگرنه از کجا معلوم اگه قوانین ایران هم به همون اندازه برابری قائل میبودن، همین طلاق ها در داخل ایران اتفاق نمیفتاد؟
    ویرایش توسط zhila594 : August 4th, 2014 در ساعت 12:19 AM

  2. #82

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    صمن تشکر از همگی به خاطر پست های وزین و ارزشمندشون. لازم میدونم یه نتیجه گیری بکنیم چون داریم از بحث خارج میشیم. الان ما

    دو گروه هستیم تو این تاپیک که هر کدوم یه نظری داریم که میتونیم بحث منطقی کنیم و همدیگه رو با دلایل خوب و عاقلانه قانع کنیم . من

    چند تا پرسش که از اول تاپیک بوده و کسی بهش جواب درست و حسابی نداده رو میارم اگر کسی بتونه به همه سوالات جواب مناسب بده

    من پرچم سفید رو می برم بالا و اگه نشد که یه نتیجه گیری میکنیم و تمام. و اما سوالات:

    1- آیا دو نفر که قصد اپلای دارند و ضمننا قصد ازدواج رو هم دارند اگه از جااهای مختلف( یکی کانادا یکی اروپا) پذیرش بگیره تکلیف چیه؟ ( با

    توجه به یک عمر تلاش برای رسیدن به پذیرش با فاند برای مثال).

    2- با توجه به احتمال تغییر افراد در اثر عوض شدن شرایط اجتماعی و فرهنگی و.... احتمال جدایش افراد چقدر ریسک داره که اینجا ازدواج میکنند؟

    3- ازدواج قبل از اپلای چقدر میتونه در فرآیند پذیرش و گرفتن ویزا و سپس در گرفتن اقامت دائم و... تاثیر سو داشته باشه؟

  3. #83
    Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    218

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamadaliv نمایش پست ها
    با سلام
    خوب بحث های خوبی شد. استفاده کردم.
    اگه دوستان مایل باشن در مورد یه موضوع هم بحث کنیم.
    هنوز برام سواله که:
    اگر فرد قبل از اپلای اقدام کنه برای ازدواج، با این فرض که دو طرف همدیگه رو بپسندن کم کم وابستگی ها پیش میاد. حالا اگه دست بر قضا هر کدوم از یه سر دنیا پذیرش بگیرند یا یک طرف پذیرش بگیره و طرف دیگه موفق نشه اون موقع نتیجه چیه؟ مسلمن سرخوردگی و شاید عدم انگیزه برای ادامه تحصیل. تأکیدم بیشتر روی مورد اول هست (گرفتن پذیرش از دو کشور متفاوت) اون موقع سر این رابطه چی میاد؟ ادامه زندگی طرفین چطور خواهد بود؟ البته یه سری سناریو توی ذهنم هست اما همه می دونیم که زندگی هیچ موقع اونطور که فکر می و می خواهیم پیش نمیره؛ دنیا خیلی بی رحم تر از تصورات ماست. خواهشن دوستانی که تجربه دارن یا مواردی از این دست رو از نزدیک دیدن نظراتشون رو بگن.
    مچکرم.
    اصلا بحث سر این نبود که هر دو برای پذیرش اقدام کنند ، شما برای آینده خودت اقدام کن همسر شما هم در کنار شما برای F2 ( ویزای همراه ) مشکلی از این بابات نیست شما انسان qualified باش شک نکیند که ویزا خواهید گرفت ، برای مثال همین کانادا که سفت و سخت در این ضمینه داره اقدام می کنه و قوانین جدید هم وضع کرده قوانینش در راستای ارتقاع کیفیت سطح دانشگاه های و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی که خیلی زیاد بود در گذشته وضع شده .

  4. #84
    Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    218

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط alibihamta نمایش پست ها
    صمن تشکر از همگی به خاطر پست های وزین و ارزشمندشون. لازم میدونم یه نتیجه گیری بکنیم چون داریم از بحث خارج میشیم. الان ما

    دو گروه هستیم تو این تاپیک که هر کدوم یه نظری داریم که میتونیم بحث منطقی کنیم و همدیگه رو با دلایل خوب و عاقلانه قانع کنیم . من

    چند تا پرسش که از اول تاپیک بوده و کسی بهش جواب درست و حسابی نداده رو میارم اگر کسی بتونه به همه سوالات جواب مناسب بده

    من پرچم سفید رو می برم بالا و اگه نشد که یه نتیجه گیری میکنیم و تمام. و اما سوالات:

    1- آیا دو نفر که قصد اپلای دارند و ضمننا قصد ازدواج رو هم دارند اگه از جااهای مختلف( یکی کانادا یکی اروپا) پذیرش بگیره تکلیف چیه؟ ( با

    توجه به یک عمر تلاش برای رسیدن به پذیرش با فاند برای مثال).

    2- با توجه به احتمال تغییر افراد در اثر عوض شدن شرایط اجتماعی و فرهنگی و.... احتمال جدایش افراد چقدر ریسک داره که اینجا ازدواج میکنند؟

    3- ازدواج قبل از اپلای چقدر میتونه در فرآیند پذیرش و گرفتن ویزا و سپس در گرفتن اقامت دائم و... تاثیر سو داشته باشه؟
    1 - ببین اینجا یه مشکلی هست دو نفر قصد اپلای دارند اتفاقا هم دو نفر می خوان ازدواج هم بکنند !! این یکی به نظر من عقلانی نیست ! شما اپلای کنی برای اروپا خانم برای کانادا ؟ به نظرت عقلانی هست ؟
    پس اسم این تفاهم و هم هدف بودن نیست هر کسی برا خودش می خواد اپلای کنه !
    خیلی راحت میشه شخصی برای پذیرش اقدام کنه و فول فاند بشه وقتی تمام شد طرف دیگه می تونه با ویزا همراه در کنار همسرش وقتی وارد خاک اونجا شد به راحتی اون دانشگاهیی رو که می خواد اپلای کنه و اتفاقا رزومه اش رو هم خودش می تونه شخصا ببره !!!!!!! برای پذیرشش اقدام کنه و یا راه های مختلف دیگه .

    2- من ریسکش رو کم می دونم تعداد کسانی که الان دارن دکترا یا فوق می خونن و متاهل هم هستند کم نیست ، شما انتخابی که می کنید با چشم باز باشه منظورم شخصی باشه که دوست داشتنش دوس داشتن باشه اجتماعی باشه باهوش باشه از عهده کاری برآد مسئولیت پذیر باشه ؟ به نظر چنین فردی با داشتن دانش زبان انگلیسی و خصوصیات اخلاقی توان ارتباط برقرار کردن داره ؟ ( ببین من شوک فرهنگی رو قبول دارم ولی شخص با شخص فرق می کنه مثلا خود من خیلی راحت در فضاهای gregarious یا جو با همه راحتم یا ارتباط برقرار می کنم مثلا شخصی چه پسر چه دختر فکر کن از اول ادم استرسی هست ! اجتماعی نیست خوب این شخص خودش باید کم کم از اون فضا خارج بشه چه تو ایران چه تو خارج )
    مثال --> همسر من شاغل هست تسلطش به زبان انگلیسی روز به روز داره میره بالا به طوریکه نسبت به دو ماه قبل زمین تا آسمون فرق کرده سطحش تو حرفه ی خودش که به خصوص حرفه ای هست که همه جای دنیا کار هست من هیچ وقت نیامدم محدودش کنم ( به نظر من این شخص قادر هست در سخت ترین شرایط حداقل سالی 35/000 $ در آمد داشته باشه بازم میگم در سخت ترین شرایط در بدترین حالت ها با سخت ترین مشکلات بازم دیگه بخواد خیلی بدبخت باشه شانس نداشته باشه از این جور مواردی که من قبول ندارم ولی به حساب میارم ماهی 1500 $ توان در آمد زایی خواهد داشت ) .

    3- ببین یه نکته در سئوالت جالب هست ( سپس در گرفتن اقامت ) شما هدفت از ادامه تحصیل و مجرد بودن چیه ؟ از یه دید دیگه شما فردا در کشوری به دلایلی با کسی می خوای ازدواج کنی که اقامت دائم داره به نظر من اسم این سوء استفاده میشه و زندگی خیلی بر باب میلت پیش نمیره ! ( تازه هم اگر شخصی بفهمه شما به خاطر اقامتش اون رو می خواهید من فکر نکنم حاضر باشه ازدواج کنه ! )
    قبل اپلای شما رو پای خودتی تاقل جی آر ای مقاله نمرات بالا و هزار تا مورد دیگه توصیه نامه و .. .. گرفتن ویزا که من باشم به آدم متاهل ویزا میدم به مجرد کمتر میدم ، مهم ترین قسمتش این هست که الان من دارم برای مثلا امتحانات می خونم همسرم تایمش آزاد تره دقیقا مثل یه وکیل اکثر کارهای حقوقی من رو انجام میده از این ور شهر بره اونور پیگیر کار هایی بشه که من خودم اگر بخوام انجام بدم باید از ساعات مطالعه ام بزنم خدا خیرش بده انصافا کم دوندگی نکرده برام قوت قلبی هست برای من به نظر من مهم ترین قسمتش این هست که انگیزه ( انگیزش منه ) توان مبارزه من رو با مشکلات به خاطر دوس داشتنش چندین برابر کرده خودش پا به پا من داره پیش میاد کار می کنه ، زبان می خونه ، 80% کار های اداری من رو انجام میده و من زمانم رو صرف ارتقاع رزومه می کنم .

    شما بخواید اقامت بگیرید ---> بسته به کشور 2 الی 3 الی 5 سال کار کنید قادر به دریافت اقامت هستید راحت نیازی به منت کشی ! سوء استفاده نیست روی پای خودتونید برای آینده فرزندان خودتون تلاش می کنید و غیره .

    خیلی پراکنده شد ولی سعی کردم کلی بگم باید برم جایی نشد بررسی کنمش برای تغییراتی .

  5. #85

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط MinaToo نمایش پست ها
    1 - ببین اینجا یه مشکلی هست دو نفر قصد اپلای دارند اتفاقا هم دو نفر می خوان ازدواج هم بکنند !! این یکی به نظر من عقلانی نیست ! شما اپلای کنی برای اروپا خانم برای کانادا ؟ به نظرت عقلانی هست ؟
    پس اسم این تفاهم و هم هدف بودن نیست هر کسی برا خودش می خواد اپلای کنه !
    خیلی راحت میشه شخصی برای پذیرش اقدام کنه و فول فاند بشه وقتی تمام شد طرف دیگه می تونه با ویزا همراه در کنار همسرش وقتی وارد خاک اونجا شد به راحتی اون دانشگاهیی رو که می خواد اپلای کنه و اتفاقا رزومه اش رو هم خودش می تونه شخصا ببره !!!!!!! برای پذیرشش اقدام کنه و یا راه های مختلف دیگه .

    2- من ریسکش رو کم می دونم تعداد کسانی که الان دارن دکترا یا فوق می خونن و متاهل هم هستند کم نیست ، شما انتخابی که می کنید با چشم باز باشه منظورم شخصی باشه که دوست داشتنش دوس داشتن باشه اجتماعی باشه باهوش باشه از عهده کاری برآد مسئولیت پذیر باشه ؟ به نظر چنین فردی با داشتن دانش زبان انگلیسی و خصوصیات اخلاقی توان ارتباط برقرار کردن داره ؟ ( ببین من شوک فرهنگی رو قبول دارم ولی شخص با شخص فرق می کنه مثلا خود من خیلی راحت در فضاهای gregarious یا جو با همه راحتم یا ارتباط برقرار می کنم مثلا شخصی چه پسر چه دختر فکر کن از اول ادم استرسی هست ! اجتماعی نیست خوب این شخص خودش باید کم کم از اون فضا خارج بشه چه تو ایران چه تو خارج )
    مثال --> همسر من شاغل هست تسلطش به زبان انگلیسی روز به روز داره میره بالا به طوریکه نسبت به دو ماه قبل زمین تا آسمون فرق کرده سطحش تو حرفه ی خودش که به خصوص حرفه ای هست که همه جای دنیا کار هست من هیچ وقت نیامدم محدودش کنم ( به نظر من این شخص قادر هست در سخت ترین شرایط حداقل سالی 35/000 $ در آمد داشته باشه بازم میگم در سخت ترین شرایط در بدترین حالت ها با سخت ترین مشکلات بازم دیگه بخواد خیلی بدبخت باشه شانس نداشته باشه از این جور مواردی که من قبول ندارم ولی به حساب میارم ماهی 1500 $ توان در آمد زایی خواهد داشت ) .

    3- ببین یه نکته در سئوالت جالب هست ( سپس در گرفتن اقامت ) شما هدفت از ادامه تحصیل و مجرد بودن چیه ؟ از یه دید دیگه شما فردا در کشوری به دلایلی با کسی می خوای ازدواج کنی که اقامت دائم داره به نظر من اسم این سوء استفاده میشه و زندگی خیلی بر باب میلت پیش نمیره ! ( تازه هم اگر شخصی بفهمه شما به خاطر اقامتش اون رو می خواهید من فکر نکنم حاضر باشه ازدواج کنه ! )
    قبل اپلای شما رو پای خودتی تاقل جی آر ای مقاله نمرات بالا و هزار تا مورد دیگه توصیه نامه و .. .. گرفتن ویزا که من باشم به آدم متاهل ویزا میدم به مجرد کمتر میدم ، مهم ترین قسمتش این هست که الان من دارم برای مثلا امتحانات می خونم همسرم تایمش آزاد تره دقیقا مثل یه وکیل اکثر کارهای حقوقی من رو انجام میده از این ور شهر بره اونور پیگیر کار هایی بشه که من خودم اگر بخوام انجام بدم باید از ساعات مطالعه ام بزنم خدا خیرش بده انصافا کم دوندگی نکرده برام قوت قلبی هست برای من به نظر من مهم ترین قسمتش این هست که انگیزه ( انگیزش منه ) توان مبارزه من رو با مشکلات به خاطر دوس داشتنش چندین برابر کرده خودش پا به پا من داره پیش میاد کار می کنه ، زبان می خونه ، 80% کار های اداری من رو انجام میده و من زمانم رو صرف ارتقاع رزومه می کنم .

    شما بخواید اقامت بگیرید ---> بسته به کشور 2 الی 3 الی 5 سال کار کنید قادر به دریافت اقامت هستید راحت نیازی به منت کشی ! سوء استفاده نیست روی پای خودتونید برای آینده فرزندان خودتون تلاش می کنید و غیره .

    خیلی پراکنده شد ولی سعی کردم کلی بگم باید برم جایی نشد بررسی کنمش برای تغییراتی .
    ضمن تشکر فراوان بابت زحمتی که کشیدید ... در مورد جواب سوال اول باید عرض کنم که نمیشه که من به همسرم بگه اپلای نکنه و اگه فاند گرفت از یه جایی به خاطر من اونو رد کنه اینو قبول ندارید؟ الان نمیشه مطمئن بود که مثلا من آمریکا پذیرش گرفتم خب بعدش همسرم اروپا رو ول کرد بعدش اگه ایشون به خاطر من اروپا رو لغو کنه و بخاد با من بیاد بعدش تو ویزا برامون مشکل ایجاد بشه باید چیکار کرد؟؟
    2- در مورد سوال دو من راستش قانع نشدم درامد همسر چه ربطی داره به عوض شدن روحیات ادمها و ... من اینو میخاستم بگم که ممکنه خانوم یا اقا تحت اون شرایط عوض بشه که احتمالشم کم نیست ...
    3- در مورد جواب سوال 3 درسته گرفتن انگیره از همسر و همدلی رو من منکرش نیستم ولی میخام بگم تو گرفتن اقامت و ویزا و گرفتن فاند و پذیرش اینکه شما متاهل باشی میتونه یک پوئن منفی براتون حساب بشه قبول ندارید؟

  6. #86
    Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    218

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط alibihamta نمایش پست ها
    ضمن تشکر فراوان بابت زحمتی که کشیدید ... در مورد جواب سوال اول باید عرض کنم که نمیشه که من به همسرم بگه اپلای نکنه و اگه فاند گرفت از یه جایی به خاطر من اونو رد کنه اینو قبول ندارید؟ الان نمیشه مطمئن بود که مثلا من آمریکا پذیرش گرفتم خب بعدش همسرم اروپا رو ول کرد بعدش اگه ایشون به خاطر من اروپا رو لغو کنه و بخاد با من بیاد بعدش تو ویزا برامون مشکل ایجاد بشه باید چیکار کرد؟؟
    2- در مورد سوال دو من راستش قانع نشدم درامد همسر چه ربطی داره به عوض شدن روحیات ادمها و ... من اینو میخاستم بگم که ممکنه خانوم یا اقا تحت اون شرایط عوض بشه که احتمالشم کم نیست ...
    3- در مورد جواب سوال 3 درسته گرفتن انگیره از همسر و همدلی رو من منکرش نیستم ولی میخام بگم تو گرفتن اقامت و ویزا و گرفتن فاند و پذیرش اینکه شما متاهل باشی میتونه یک پوئن منفی براتون حساب بشه قبول ندارید؟
    من ازت یه سئوال بپرسم حالا آفیسر می خواد برای صدور ویزا دلیل باگشتت رو بدونه به ایران که اکثرا می خوان ؟ درسته ؟
    حالا ازت سئوال می پرسم بین کسی که مجرد هست با متاهل چه فرق اساسی هست ؟ متاهل می تونه دوباره مثل آب خوردن ازدواج کنه تا اقامت بگیره یا نه ؟ خود اون آفیسر نمی فهمه ؟ به نظرت نفهمه که مجردا می تونن راحت بعدا ازدواج کنند و هزار تا دوز و کلک سوار کنند تا اقامت بگیرند ؟ -----------> به نظرت آفیسر عقل نداره ؟ واشنگتن نمی فهمه این چیزا رو ؟ یا هر کشور دیگه ای !!
    روحیه آدم ها و عادت هاشون مثل آب خوردن عوض نمیشه اگر هم بخواد بشه زمان طولانی باید صرف شه ! بعدش تعهد بین آدم ها اینقدر کشک شده که هر کسی هر کاری خواست دلش انجام بده ؟؟

    جواب این سئوال من رو بده دلیل اصلی ازدواج شما چیست ؟ ( پیشرفت ؟ احساس ؟ نیاز به تکامل یافتن ؟ نیاز به غیره ؟ )
    شما با چه دسته افرادی می خوایید ازدواج کنید ؟ اونم دانشجو باشه ؟ اونم بخواد برای اپلای اقدام کنه ؟ اصلا شما شخص خاصی رو دوست دارید ؟ اصلا تا به حال به این موضوع ها فکر کردی ؟ شما در تمام صحبت هاتون فقط و فقط به یک دسته اکیپ خاص اشاره کردید اون هایی که دانشجو هستند و مثل شما می خواهند اپلای کنند .

    من اون رویه صحبتم با اون دسته از افرادی بود که یکیشون قصد اپلای کردن داره !!!!!!!!!!!!

    *** ===> موقع فاند دادن استاد به سواد شما نگاه و توجه می کنه یا به همسر شما ؟ من فکر نکنم استادی باشه مثلا شخصی مثل انیشتن که همسر هم داره رو بخواد بخاطر همسرش رد کنه شما کیفیت لازمه رو داشته باش مطمئن باش همه جا برای انسان های سخت کوش جا هست .
    ** === > ویزا رو هم که توضیح دادم .
    من استاد دانشگاه ایکس هستم ! رزومه شما میاد زیر دست من ! تافل 100+ و جی آر ای 320 و معدل بالای 17 و مقاله آی اس آی یکی دو تا در ژورنال های خیلی معتبر حالا - تسلط به نرم افزارهای مهندسی و غیره ( وضعیت متاهل )
    رزومه فرد دیگه تافل 88 و جی آر ای 305 و معدل 14 و مقاله آی اس آی یکی در ژورنال پرت ( وضعیت مجرد )

    کدام یک از دو کیس بالا برای یک کشور پیشرفته بهتر است ؟ به نظرت ؟ خود تو انصافا کدوم رو انتخاب می کنی وجدانا !!!

  7. #87

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط MinaToo نمایش پست ها
    من ازت یه سئوال بپرسم حالا آفیسر می خواد برای صدور ویزا دلیل باگشتت رو بدونه به ایران که اکثرا می خوان ؟ درسته ؟
    حالا ازت سئوال می پرسم بین کسی که مجرد هست با متاهل چه فرق اساسی هست ؟ متاهل می تونه دوباره مثل آب خوردن ازدواج کنه تا اقامت بگیره یا نه ؟ خود اون آفیسر نمی فهمه ؟ به نظرت نفهمه که مجردا می تونن راحت بعدا ازدواج کنند و هزار تا دوز و کلک سوار کنند تا اقامت بگیرند ؟ -----------> به نظرت آفیسر عقل نداره ؟ واشنگتن نمی فهمه این چیزا رو ؟ یا هر کشور دیگه ای !!
    روحیه آدم ها و عادت هاشون مثل آب خوردن عوض نمیشه اگر هم بخواد بشه زمان طولانی باید صرف شه ! بعدش تعهد بین آدم ها اینقدر کشک شده که هر کسی هر کاری خواست دلش انجام بده ؟؟

    جواب این سئوال من رو بده دلیل اصلی ازدواج شما چیست ؟ ( پیشرفت ؟ احساس ؟ نیاز به تکامل یافتن ؟ نیاز به غیره ؟ )
    شما با چه دسته افرادی می خوایید ازدواج کنید ؟ اونم دانشجو باشه ؟ اونم بخواد برای اپلای اقدام کنه ؟ اصلا شما شخص خاصی رو دوست دارید ؟ اصلا تا به حال به این موضوع ها فکر کردی ؟ شما در تمام صحبت هاتون فقط و فقط به یک دسته اکیپ خاص اشاره کردید اون هایی که دانشجو هستند و مثل شما می خواهند اپلای کنند .

    من اون رویه صحبتم با اون دسته از افرادی بود که یکیشون قصد اپلای کردن داره !!!!!!!!!!!!

    *** ===> موقع فاند دادن استاد به سواد شما نگاه و توجه می کنه یا به همسر شما ؟ من فکر نکنم استادی باشه مثلا شخصی مثل انیشتن که همسر هم داره رو بخواد بخاطر همسرش رد کنه شما کیفیت لازمه رو داشته باش مطمئن باش همه جا برای انسان های سخت کوش جا هست .
    ** === > ویزا رو هم که توضیح دادم .
    من استاد دانشگاه ایکس هستم ! رزومه شما میاد زیر دست من ! تافل 100+ و جی آر ای 320 و معدل بالای 17 و مقاله آی اس آی یکی دو تا در ژورنال های خیلی معتبر حالا - تسلط به نرم افزارهای مهندسی و غیره ( وضعیت متاهل )
    رزومه فرد دیگه تافل 88 و جی آر ای 305 و معدل 14 و مقاله آی اس آی یکی در ژورنال پرت ( وضعیت مجرد )

    کدام یک از دو کیس بالا برای یک کشور پیشرفته بهتر است ؟ به نظرت ؟ خود تو انصافا کدوم رو انتخاب می کنی وجدانا !!!
    خب من بیشتر منظورم خودم بودم که دوست دارم با کسی ازدواج کنم دقیقا شرایطش مثل خودم باشه و هدفم اینه که به تکامل برسیم کنار هم ولی واقعیتش اینه که درسته استاده بیشتر براش چیزای دیگه مهمه ولی اینم یک پوئن منفی هست دیگه.... خب منم اینو میگم منی که میخام با کسی ازدواج کنم که اونم قصد اپلای داره و داره میکنه چیکار میشه کرد اگه بعدا به خاطر فداکاری یکی اون یکی هم اسیب ببینه و .....
    تعهد هم که نمیشه ادمها رو خوب شناخت مخصوصا منی که در حال اپلای هستم بیشتر تمرکزم رو پروسه اپلای هستش .... اگه بخام خیلی ساده بگمم اینه که واقعا خیلی سخته یکی بخاد قبل اپلای ازدواج کنه مگر در شرایط خاص برای مثال عشق زیاد بین طرفین و یا رسیدن به یک راه حل خوب بین طرفینن...
    بستگی به شرایط داره هزاران فاکتور...
    در هر حال ممنونم از شما زحمت کشیدید

  8. #88
    Member
    تاریخ عضویت
    Mar 2013
    ارسال‌ها
    218

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط alibihamta نمایش پست ها
    خب من بیشتر منظورم خودم بودم که دوست دارم با کسی ازدواج کنم دقیقا شرایطش مثل خودم باشه و هدفم اینه که به تکامل برسیم کنار هم ولی واقعیتش اینه که درسته استاده بیشتر براش چیزای دیگه مهمه ولی اینم یک پوئن منفی هست دیگه.... خب منم اینو میگم منی که میخام با کسی ازدواج کنم که اونم قصد اپلای داره و داره میکنه چیکار میشه کرد اگه بعدا به خاطر فداکاری یکی اون یکی هم اسیب ببینه و .....
    تعهد هم که نمیشه ادمها رو خوب شناخت مخصوصا منی که در حال اپلای هستم بیشتر تمرکزم رو پروسه اپلای هستش .... اگه بخام خیلی ساده بگمم اینه که واقعا خیلی سخته یکی بخاد قبل اپلای ازدواج کنه مگر در شرایط خاص برای مثال عشق زیاد بین طرفین و یا رسیدن به یک راه حل خوب بین طرفینن...
    بستگی به شرایط داره هزاران فاکتور...
    در هر حال ممنونم از شما زحمت کشیدید
    بله این شد جواب مناسب ، شما دسته افرادی که مد نظرت هست ویژگی های خاصی دارند اصلا پوئن منفی حساب نمیشه !
    به نظر من اول و آخر خود شما هستید که تعیین کننده زندگی خود هستید وقتی ازدواج کردی distract نشی و contentrate کنی روی هدفت مطمئن باش موفق میشی ، انشاء الله تمام دانشجویان ( ایرانی ) با تمام سختی ها و مشکلات در پروسه اپلای موفق باشند و زندگی پر از شادی و خوش بختی داشته باشند و به عنوان یک ایرانی اصیل که فراموش شده اصالت ایرانی سربلند و سرافراز باشند تمام زوج های جوان مهاجر هم همین طور ، آمین .

  9. #89

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط alibihamta نمایش پست ها
    خب من بیشتر منظورم خودم بودم که دوست دارم با کسی ازدواج کنم دقیقا شرایطش مثل خودم باشه و هدفم اینه که به تکامل برسیم کنار هم ولی واقعیتش اینه که درسته استاده بیشتر براش چیزای دیگه مهمه ولی اینم یک پوئن منفی هست دیگه.... خب منم اینو میگم منی که میخام با کسی ازدواج کنم که اونم قصد اپلای داره و داره میکنه چیکار میشه کرد اگه بعدا به خاطر فداکاری یکی اون یکی هم اسیب ببینه و .....
    تعهد هم که نمیشه ادمها رو خوب شناخت مخصوصا منی که در حال اپلای هستم بیشتر تمرکزم رو پروسه اپلای هستش .... اگه بخام خیلی ساده بگمم اینه که واقعا خیلی سخته یکی بخاد قبل اپلای ازدواج کنه مگر در شرایط خاص برای مثال عشق زیاد بین طرفین و یا رسیدن به یک راه حل خوب بین طرفینن...
    بستگی به شرایط داره هزاران فاکتور...
    در هر حال ممنونم از شما زحمت کشیدید
    این طور که من متوجه شدم شما فردی رو مد نظر گرفتید که ایشون هم قصد اپلای دارن. و این نکته رو یک مزیت برای شروع زندگی مشترک میدونید. (هدف مشترک)
    ولی به نظر من این هدف، هدفی پوشالی برای شروع یک زندگی (قبل از اپلای) هست.

    سوال شما در مورد کانادا و اروپا و انتخاب مسیر و تکلیف جواب ساده ای داره. مقصد همه راه ها یک نقطه هست. یکی باید خودش رو فدای اونیکی کنه. یا از اول این ازدواج شکل نگیره بهتره. ازدواج یعنی باهم بودن. نه اینکه هرکی یه طرف دنیا چند سال واسه خودش تنها باشه. خوب اون وقت معنی باهم بودن چی هست؟

    اینجاست که میگم هدف قرار دادن صرف apply کردن جهت ازدواج بی معنی هست. متاهل شدن هزار تا نکته دیگه داره که این مورد در کنارش خیلی اهمیت کمی داره.

  10. #90

    پیش فرض پاسخ : ازدواج یا اپلای؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط central_core نمایش پست ها
    این طور که من متوجه شدم شما فردی رو مد نظر گرفتید که ایشون هم قصد اپلای دارن. و این نکته رو یک مزیت برای شروع زندگی مشترک میدونید. (هدف مشترک)
    ولی به نظر من این هدف، هدفی پوشالی برای شروع یک زندگی (قبل از اپلای) هست.

    سوال شما در مورد کانادا و اروپا و انتخاب مسیر و تکلیف جواب ساده ای داره. مقصد همه راه ها یک نقطه هست. یکی باید خودش رو فدای اونیکی کنه. یا از اول این ازدواج شکل نگیره بهتره. ازدواج یعنی باهم بودن. نه اینکه هرکی یه طرف دنیا چند سال واسه خودش تنها باشه. خوب اون وقت معنی باهم بودن چی هست؟

    اینجاست که میگم هدف قرار دادن صرف apply کردن جهت ازدواج بی معنی هست. متاهل شدن هزار تا نکته دیگه داره که این مورد در کنارش خیلی اهمیت کمی داره.
    نه من گزینه مشخصی ندارم ولی اون چیزی که احتمالا پیش بیاد رو خدمتتون عرض کردم.... من حرف شما رو قبول دارم که ازدواج خیلی نکات مثبت دیگه ای داره ولی میخام یه چیزی بهتون بگم خوب دقت کنید...
    ما ادمها معمولا هرجا باشیم فکر میکنیم کل دنیا همون جاست و از بین ادمهای اونجا یکی رو انتخاب میکنیم... ولی مساله اینه که با ورود به محیط بازتر میبینم واووووو چقدر گزینه های بهتری هست که خیلی نزدیک تر به اون چیزی هست که ما میخایمم ... منظورم در کل اینه که نمیشه گقت ازدواج تو یک محیط کوچیک با افراد کم کار درست یا غلطی است و اگرم بگید عشق چی میشه این وسط من میگم پایه عشق هورمون هایی که تو جوونی ترشح میشه و فقط باعث میشه انتخاب های ما رو به انحراف بکشونه.... مساله اینه که درسته تو ازدواج فداکاری کرد ولی به چه قیمتی و چرا؟؟
    آیا عاقلانه هست به خاطر یک نفر دیگه که یک سال برای مثال باهاش اشنا شدیم بیاییم زندگیمونو ریسک کنیم ...البته اینها نظر شخصی منه و شاید از نظر شما خیلی درست نیاد ولی من به شخصه دوست ندارم به خاطر ازدواج گزینه های خوبی که احتمالا گیرم بیاد رو از دست بدم...
    فکر میکنم ازدواج چیزی نیست که خیلی چیز سختی باشه شما با یکی ییک قرداد مینویسید که تا اخر عمر پیش هم بمونید و عاشق هم باشید و .... و اینکار تو هر زمانی ممکنه انجام بشه و هیچ دلیلی نداره به خاطر این که به خاطر یک عشق و هوس و... ریسکی صورت بگیره .... خوشحالم که گذر زمان به من نشون داد که تو 99 درصد زندگی باید عاقلانه زندگی کنم و تنها 1 درصد بقیه رو با دلم ....
    انگیزه مهمترین عامل شکست یا موفقیت می تواند باشد.

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •