نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا... به ط

رأی دهندگان
58. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • دکترای مدیریت

    48 82.76%
  • دکترای مهندسی

    10 17.24%
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28

موضوع: دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

  1. #1
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    48

    پیش فرض دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    با سلام

    دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا
    پی اچ دی بیزینس یا پی اچ دی مهندسی؟


    مطمئنا افراد بسیار زیادی سر این دو راهی قرار گرفتن و چون تاپیکی ویژه ای برای مقطع دکترا و مخصوصا در آمریکا نبود، این موضوع باز شد تا افراد تجربیات خودشون رو بر اساس مستندات بیان کنن.

    از تحقیقات خودم شروع کنم:

    من کارشناسی و کارشناسی ارشد نرم افزار دارم و مدرک ازاد MBA و برای فال 2014 دو مدل پذیرش با فاند کامل برای دکترا دارم:

    - علوم کامپیوتر و مهندسی کامپیوتر در دانشکده مهندسی

    - MIS یا همون IT یا همون مدیریت سیستمهای اطلاعاتی یا همون فناوری اطلاعات در دانشکده مدیریت



    با دوستان زیادی که الان در آمریکا در هر دو رشته بالا تحصیل میکنند صحبت کردم که خلاصه صحبتاشون به قراره زیرهصحبتها همه نسبیه و لطفا کسی جبهه نگیره)

    - مدیریت بیشتر به درد استاد شدن میخوره و حقوقش به عنوان استاد از استادای مهندسی بیشتره
    - مهندسی کار بیرون از دانشگاه براش بیشتره و در شرایط خاص ممکنه تا دو برابر یه استاد دانشگاه مدیریت هم درآمد داشته باشه

    مسائل جزئی دیگه ای هم هست:
    - مدیریت پذیرش با فاندش سخت تره و جی آر ای بالایی میخواد
    - مدیریت درساش فلسفی و روانشناسی و ... ایناش بیشتره نسبت به ریاضیات و ....
    - مدیریت معمولا بعد از اتمام تحصیل باید در ایران در دانشکده مدیریت تدریس کنه
    ....

    خوشحال میشم دوستان دیگه هم نظراتشون رو بر اساس مستندات بیان کنن... هم در مورد دو رشته بالا و هم در مورد رشته های دیگه مدیریت...
    مخصوصا افرادی که فارغ التحصیل شدن و الان در شرایط کار هستند ....

  2. #2

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    سلام
    به نظر حقیر می رسد اگر مقاطع لیسانس و فوق لیسانس کسی فنی باشد،بدون شک گرفتن دکتری مدیریت،درصد موفقیت او را در بازار کار هم به شدت بالا می برد.ضمنا صرف داشتن مدرک مدیریت،احتمال گرفتن پست های گوناگون در شرکت های گوناگون را بالا می بره ولی برای بیشتر مهندسی ها(بجر کامپیوتر و صنایع) معمولا فقط در شرکت های خاصی کار پیدا می شود
    در مورد حقوق هم بستگی به خود فرد دارد که در چه لولی پست دریافت می کند.مثلا دکتری مهندسی داشته باشی ولی ازت بعنوان یک کارشناس استفاده بشه حقوقش کمتره از اینکه فوق لیسانس مهندسی داشته باشی ولی در سطح مدیریتی کار کنید.ضمنا تحصیل در مدیریت مستقیما در زندگی شخصی و خانوادگی شما هم تاثیر مثبت خواهد گذاشت.امتحان کنید

  3. #3

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    با اجازه دوستان من هم نظرم رو می نویسم. من در دو برنامه دکتری مدیریت در اروپا و امریکا شرکت کردم و در حال حاضر مدیریت در رشته سیستم های اطلاعاتی می خونم. اینکه کدوم یک از این دو دکتری رو باید انتخاب کنین کاملا به نظر خودتون بر می گرده. یا به عبارت دیگه برای جواب دادن به هر سوال دیگه ای در این رابطه باید اول مشخص کنین که هدفتون از زندگی چیه؟ و مهمتر از اون اینکه چه قابلیت هایی رو در خودتون سراغ دارید؟
    رشته مدیریت همونطور که گفتید چون مال بیزینس اِسکول ها هستش، به "نسبت" در آمد بیشتری دارن استاداش. اما در عین حال بسیار بازار سخت و رقابتی ای داره. به دلیل اینکه در صنعت بازار کار نداره. در مقابلش رشته مهندسی به مراتب در آمدش به عنوان یک استاد کمتره، اما اگه بتونه در صنعت نقش ایفا کنه کاملا قضیه متفاوت میشه.به عنوان مثال، الان در دانشگاهی که من هستم استاد یار در بیزینس اِسکول به اندازه یه استاد کامل دردانشگاه در دپارتمان صنایع در آمد داره. اما مثلا یکی هست که از استاد های دانشگاه صنایع هست که خبره شبیه سازیه و استاد دانشگاه صنایع چون با شرکت های بزرگ کار می کنه، در آمدش به مراتب بالاتر از حتی استاد کامل های دپارتمان بیزینس اسکوله. اما خوب از یه طرف دیگه هستن کسانی که با همون تفاوت در آمد استادی ارضا میشن، الان در بین همکلاسی های خود من یکی از بچه ها هست که بسیار بسیار باهوشه و لیسانس و فوق برق داره. اما اومده و داره دکتری بیزینس می خونه. حتی به قول خودش واقعا "تئوری های احمقانه ای" داره، اما صرفا به خاطر پول بعد از فارغ التحصیلی اومده و داره این رشته ارو ادامه میده !

    البته دو نکته دیگه در مورد رشته مدیریت هست که بد نیست به اون ها هم اشاره بشه. رشته مدیریت (و همه زیر شاخه هاش به نوعی)، زیر مجموعه علوم انسانی و اجتماعی هستند. به این معنا که اغلب تحقیق هایی که انجام میشه، اول بر اساس تئوری ها، به یک سری فرض می رسند (Hypothesis) و سپس اون فرض ها رو با استفاده از یک داده نمونه گیری شده بررسی میکنن. نکته قابل تامل اینه که تمرکز اصلی این رشته ها به این هستش که محقق چطوری بر اساس تئوری های موجود به فرض جدید رسیده؟ و برای این کار محقق باید خیلی خوب موضوع رو بسط بده و در غالب کلام اون رو مطرح کنه. برای همین قدرت و تسلط روی زبان انگلیسی بیش از هر چیز دیگه ای مهم میشه. به دلیل اینکه اگه یه فرد نتونه به صورت مطلوب از حرفش دفاع کنه، تئوریش قابل پذیرش واقع نمیشه. به عبارت دیگه اونقدر که تمرکز بر روی "روند" تحقیق هست، بر روی "نتیجه" تحقیق نیست. دلیلش هم واضحه ! بدلیل اینکه انسان ها موجودات پیچیده ای هستند و تقریبا غیر ممکنه که بشه یک نتیجه رو به صورت قطعی اعلام کرد. که این دقیقا بر عکس علوم پایه و علوم مهندسیه که بیشتر متمرکز بر نتیجه تحقیقاته.
    به طور مثال فرض کنین یک محقق در رشته کامپیوتر، تلاش بیشترش رو متمرکز این موضوع می کنه که الگوریتمی طراحی کنه که بتونه با سرعت بیشتری وظیفه ای که بهش محول شده ارو انجام بده. و اگه بتونه به الگوریتم بهتری نسبت به بقیه دسترسی پیدا کنه اون رو به صورت یک مقاله چاپ می کنه. به همین ترتیب، کمتر کسی از اون محقق می خواد توضیح بده که چرا و چطوری به این الگوریتم رسیده، بلکه بیشتر تمرکز روی این موضوع میره که اون الگوریتم رو تحت شرایط مختلف تست کنن و کاراییشو اندازه بگیرن. اما فرض کنین یه محقق مدیریت، تصمیم میگیره روی این موضوع کار کنه که تاثیر شبکه های اجتماعی روی کارآیی تیم های مجازی چقدره. اون تحقیق، اما بر خلاف تحقیق قبلی باید بر اساس تئوری های مطرح باشه (مثلا فرض کنین social exchange theory) و بعد بر اساس اون تئوری یا تئوری های دیگه، محقق به صورت کاملا ذهنی و با بحث کردن روی اون تئوری ها به این نتیجه میرسه که، شبکه های اجتماعی باعث افزایش انتقال دانش میشه و به همین ترتیب کارایی تیم رو میبره بالا. خوب، حالا برای تست کردن این نظریه باید چه کاری کنه؟ آیا می تونه بره تک تک آدمایی که توی تیم کار می کنن رو تحت آزمایش قرار بده یا اطلاعاتشون رو انالیز کنه؟ حتی اگه این کارو کنه به این معنیه که اگه یه تیم دیگه بعدها درست شه به صورت صد در صد از این قانون طبعیت می کنه؟ جواب مسلما منفیه.
    سیستم های انسانی بر خلاف تمام موارد مورد استفاده در علوم مهندسی و پایه، بسیار بسیار پیچیده است و نمیشه به صورت قطع به یک نتیجه رسید. به عبارت دیگه هیچ تئوری ای نمی تونه رفتار انسان ها رو به صورت صد در صد پیشبینی کنه. برای همین بیشتر تمرکز علوم انسانی از روی تست تئوری برداشته میشه (البته سخت گیری های مخصوص خودش رو داره ها)، و بر روی این موضوع میره که چطوری محقق به اون فروض رسیده، و آیا اصولا اون فرض ها درسته یا خیر. به همین دلیل نحوه توضیح داده این موضوع (چه نوشتاری چه در لغت) بسیار ارزش بالایی پیدا می کنه. به همین دلیل هم هست که اگه دقت کنین متوجه میشید که اغلب تحقیقات تاثیر گذار و مهم توسط افرادی انگلیسی زبان انجام شده. یا کسانی که از سطح زبان بسیار بالایی برخوردارن.
    نکته دیگه که به نظر من میرسه در مورد رشته مدیریت اینه که، من با وجود اینکه در یکی از بهترین دانشگاه های ایران درس خوندم و هم با دوستانم در دیگر دانشگاه ها در ارتباط بودم باید عرض کنم که بعد از اینکه از ایران اومدم بیرون و توی این رشته مشغول به تحصیل شدم متوجه شدم که اختلاف بسیار بسیار بسیـــــــــــاری فاحشی بین کیفیت آموزشی مدیریت در ایران و خارج از ایران وجود داره. این اختلاف البته در بین رشته ها مهندسی هم ممکنه باشه اما نه به این حد. مثلا باید بهتون بگم که نحوه آموزش تئوری پردازی، نحوه آموزش تست دیتا، جمع آوری دیتا و حتی بیان کردن نتایج به طور محسوسی با سطح بین المللی متفاوته. حتی موضوع هایی که در داخل ایران کار می کنن با خارج از ایران متفاوته. کافیه که یه نگاه به مقالات چاپ شده در ژورنال های تاپ و ژورنال های داخلی بندازید. برای همین کسانی که رشته مدیریت رو در خارج از ایران دنبال می کنن باید این رو هم بدونن که تقریبا باید از صفر شروع کنن و دانسته های قبلیشون خیلی به کارشون نمی اد. (البته باز هم عرض می کنم که این نظر منه).

    حالا به طور خلاصه من به هر کسی که می خواد رشته مدیریت رو در سطح دکتری شروع کنه پیشنهاد می کنم که اول ژورنال های تاپ اون رشته ارو بدست بیاره. مثلا توی رشته مدیریت سیستم های اطلاعاتی این ژورنال ها مهمند : MISQ, ISR, JMIS,JAIS. به طور رندم چند تا از مقاله های این ژورنال هارو بخونین و ببینین آیا اصلن مطابق میلتون هست یا نه؟ پیشنهاد هم می کنم که بیشتر تمرکزتون رو بذارید روی مقالاتی که نویسنده های مطرح دارن (مقالات قبلی با Citation بالایی داشتن). اینطوری متوجه میشید که آیا دارید در مسیر درستی گام می ذارید یا خیر. به همین ترتیب می تونین تصمیم بگیرید که آیا باید دکتری در رشته مدیریت بخونین یا دکتری در رشته مهندسی.

    حق نگهدارتون

  4. #4
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    48

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    یکی از دوستان عزیز نظرشونو برام پیام خصوصی کرد که اینجا میزارم....


    سلام، اگه قصد بازگشت به ایران رو دارید احتمالاً مهندسی بهترِ، هم اینکه می‌تونید خارج از دانشگاه کار بگیرید و هم اگه تو دانشگاه کار کنید جو علمی خوبی حاکم هست و خیلی سریع‌تر می‌تونید ارتقا پیدا کنید اما مدیریت واقعاً اوضاع اسفناکی در ایران داره یعنی واسه‌ی شمایی که تجربه تحصیل در دانشکده مهندسی رو داشتید دانشکده مدیریت شبیه قبرستانِ؛ پیشرفت تو رشته مدیریت در سطح آکادمیک بارها دشوارتر از رشته مهندسی هست (چه ایران و چه خارج)، تازه در ایران اگر بخواید کار بیرون دانشگاه بگیرید باید ارتباطات گسترده‌ای داشته باشید که احتمالاً برای دانشجوی دکترا دانشگاه‌های ایران این شبکه ارتباطی شکل می گیره اما واسه شما احتمالش کمه مگر اینکه همین حالا این ارتباطات کاری رو داشته باشید.
    اگر هم قصد دارید همون جا بمونید بازهم ریسک مدیریت بیشتره، موقعیت دانشگاهی و غیر دانشگاهی کمتر وجود داره و رقابت بیشتری حاکم هست و افرادی که باهاشون رقابت می‌کنید معمولاً سطح علمی مساوی یا بهتری نسبت به رشته مهندسی دارن ولی اگر بتونید شاخ غول بازار کار مدیریت رو بشکونید در بلندمدت سطح درآمدی بالاتری بدست می‌آرید. البته این رو هم به یاد داشته باشید موقعیت‌هایی مهندسی در شرکت‌های شاخص و بزرگ شاید رقابتی‌تر باشن اما به طور متوسط همونی هست که اشاره کردم.
    موفق باشید

  5. #5
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    ارسال‌ها
    21

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط programming_ma نمایش پست ها
    با اجازه دوستان من هم نظرم رو می نویسم. من در دو برنامه دکتری مدیریت در اروپا و امریکا شرکت کردم و در حال حاضر مدیریت در رشته سیستم های اطلاعاتی می خونم. اینکه کدوم یک از این دو دکتری رو باید انتخاب کنین کاملا به نظر خودتون بر می گرده. یا به عبارت دیگه برای جواب دادن به هر سوال دیگه ای در این رابطه باید اول مشخص کنین که هدفتون از زندگی چیه؟ و مهمتر از اون اینکه چه قابلیت هایی رو در خودتون سراغ دارید؟
    رشته مدیریت همونطور که گفتید چون مال بیزینس اِسکول ها هستش، به "نسبت" در آمد بیشتری دارن استاداش. اما در عین حال بسیار بازار سخت و رقابتی ای داره. به دلیل اینکه در صنعت بازار کار نداره. در مقابلش رشته مهندسی به مراتب در آمدش به عنوان یک استاد کمتره، اما اگه بتونه در صنعت نقش ایفا کنه کاملا قضیه متفاوت میشه.به عنوان مثال، الان در دانشگاهی که من هستم استاد یار در بیزینس اِسکول به اندازه یه استاد کامل دردانشگاه در دپارتمان صنایع در آمد داره. اما مثلا یکی هست که از استاد های دانشگاه صنایع هست که خبره شبیه سازیه و استاد دانشگاه صنایع چون با شرکت های بزرگ کار می کنه، در آمدش به مراتب بالاتر از حتی استاد کامل های دپارتمان بیزینس اسکوله. اما خوب از یه طرف دیگه هستن کسانی که با همون تفاوت در آمد استادی ارضا میشن، الان در بین همکلاسی های خود من یکی از بچه ها هست که بسیار بسیار باهوشه و لیسانس و فوق برق داره. اما اومده و داره دکتری بیزینس می خونه. حتی به قول خودش واقعا "تئوری های احمقانه ای" داره، اما صرفا به خاطر پول بعد از فارغ التحصیلی اومده و داره این رشته ارو ادامه میده !

    البته دو نکته دیگه در مورد رشته مدیریت هست که بد نیست به اون ها هم اشاره بشه. رشته مدیریت (و همه زیر شاخه هاش به نوعی)، زیر مجموعه علوم انسانی و اجتماعی هستند. به این معنا که اغلب تحقیق هایی که انجام میشه، اول بر اساس تئوری ها، به یک سری فرض می رسند (Hypothesis) و سپس اون فرض ها رو با استفاده از یک داده نمونه گیری شده بررسی میکنن. نکته قابل تامل اینه که تمرکز اصلی این رشته ها به این هستش که محقق چطوری بر اساس تئوری های موجود به فرض جدید رسیده؟ و برای این کار محقق باید خیلی خوب موضوع رو بسط بده و در غالب کلام اون رو مطرح کنه. برای همین قدرت و تسلط روی زبان انگلیسی بیش از هر چیز دیگه ای مهم میشه. به دلیل اینکه اگه یه فرد نتونه به صورت مطلوب از حرفش دفاع کنه، تئوریش قابل پذیرش واقع نمیشه. به عبارت دیگه اونقدر که تمرکز بر روی "روند" تحقیق هست، بر روی "نتیجه" تحقیق نیست. دلیلش هم واضحه ! بدلیل اینکه انسان ها موجودات پیچیده ای هستند و تقریبا غیر ممکنه که بشه یک نتیجه رو به صورت قطعی اعلام کرد. که این دقیقا بر عکس علوم پایه و علوم مهندسیه که بیشتر متمرکز بر نتیجه تحقیقاته.
    به طور مثال فرض کنین یک محقق در رشته کامپیوتر، تلاش بیشترش رو متمرکز این موضوع می کنه که الگوریتمی طراحی کنه که بتونه با سرعت بیشتری وظیفه ای که بهش محول شده ارو انجام بده. و اگه بتونه به الگوریتم بهتری نسبت به بقیه دسترسی پیدا کنه اون رو به صورت یک مقاله چاپ می کنه. به همین ترتیب، کمتر کسی از اون محقق می خواد توضیح بده که چرا و چطوری به این الگوریتم رسیده، بلکه بیشتر تمرکز روی این موضوع میره که اون الگوریتم رو تحت شرایط مختلف تست کنن و کاراییشو اندازه بگیرن. اما فرض کنین یه محقق مدیریت، تصمیم میگیره روی این موضوع کار کنه که تاثیر شبکه های اجتماعی روی کارآیی تیم های مجازی چقدره. اون تحقیق، اما بر خلاف تحقیق قبلی باید بر اساس تئوری های مطرح باشه (مثلا فرض کنین social exchange theory) و بعد بر اساس اون تئوری یا تئوری های دیگه، محقق به صورت کاملا ذهنی و با بحث کردن روی اون تئوری ها به این نتیجه میرسه که، شبکه های اجتماعی باعث افزایش انتقال دانش میشه و به همین ترتیب کارایی تیم رو میبره بالا. خوب، حالا برای تست کردن این نظریه باید چه کاری کنه؟ آیا می تونه بره تک تک آدمایی که توی تیم کار می کنن رو تحت آزمایش قرار بده یا اطلاعاتشون رو انالیز کنه؟ حتی اگه این کارو کنه به این معنیه که اگه یه تیم دیگه بعدها درست شه به صورت صد در صد از این قانون طبعیت می کنه؟ جواب مسلما منفیه.
    سیستم های انسانی بر خلاف تمام موارد مورد استفاده در علوم مهندسی و پایه، بسیار بسیار پیچیده است و نمیشه به صورت قطع به یک نتیجه رسید. به عبارت دیگه هیچ تئوری ای نمی تونه رفتار انسان ها رو به صورت صد در صد پیشبینی کنه. برای همین بیشتر تمرکز علوم انسانی از روی تست تئوری برداشته میشه (البته سخت گیری های مخصوص خودش رو داره ها)، و بر روی این موضوع میره که چطوری محقق به اون فروض رسیده، و آیا اصولا اون فرض ها درسته یا خیر. به همین دلیل نحوه توضیح داده این موضوع (چه نوشتاری چه در لغت) بسیار ارزش بالایی پیدا می کنه. به همین دلیل هم هست که اگه دقت کنین متوجه میشید که اغلب تحقیقات تاثیر گذار و مهم توسط افرادی انگلیسی زبان انجام شده. یا کسانی که از سطح زبان بسیار بالایی برخوردارن.
    نکته دیگه که به نظر من میرسه در مورد رشته مدیریت اینه که، من با وجود اینکه در یکی از بهترین دانشگاه های ایران درس خوندم و هم با دوستانم در دیگر دانشگاه ها در ارتباط بودم باید عرض کنم که بعد از اینکه از ایران اومدم بیرون و توی این رشته مشغول به تحصیل شدم متوجه شدم که اختلاف بسیار بسیار بسیـــــــــــاری فاحشی بین کیفیت آموزشی مدیریت در ایران و خارج از ایران وجود داره. این اختلاف البته در بین رشته ها مهندسی هم ممکنه باشه اما نه به این حد. مثلا باید بهتون بگم که نحوه آموزش تئوری پردازی، نحوه آموزش تست دیتا، جمع آوری دیتا و حتی بیان کردن نتایج به طور محسوسی با سطح بین المللی متفاوته. حتی موضوع هایی که در داخل ایران کار می کنن با خارج از ایران متفاوته. کافیه که یه نگاه به مقالات چاپ شده در ژورنال های تاپ و ژورنال های داخلی بندازید. برای همین کسانی که رشته مدیریت رو در خارج از ایران دنبال می کنن باید این رو هم بدونن که تقریبا باید از صفر شروع کنن و دانسته های قبلیشون خیلی به کارشون نمی اد. (البته باز هم عرض می کنم که این نظر منه).

    حالا به طور خلاصه من به هر کسی که می خواد رشته مدیریت رو در سطح دکتری شروع کنه پیشنهاد می کنم که اول ژورنال های تاپ اون رشته ارو بدست بیاره. مثلا توی رشته مدیریت سیستم های اطلاعاتی این ژورنال ها مهمند : MISQ, ISR, JMIS,JAIS. به طور رندم چند تا از مقاله های این ژورنال هارو بخونین و ببینین آیا اصلن مطابق میلتون هست یا نه؟ پیشنهاد هم می کنم که بیشتر تمرکزتون رو بذارید روی مقالاتی که نویسنده های مطرح دارن (مقالات قبلی با Citation بالایی داشتن). اینطوری متوجه میشید که آیا دارید در مسیر درستی گام می ذارید یا خیر. به همین ترتیب می تونین تصمیم بگیرید که آیا باید دکتری در رشته مدیریت بخونین یا دکتری در رشته مهندسی.

    حق نگهدارتون

    سلام امیدوارم که خوب باشید...
    من پستتونو در باره "دکتری مدیریت یا مهندسی" دیدم و متوجه شدم که ام آی اس می خونیین.
    راستش منم قصد ادمه تحصیل تو همین رشته یا مارکتینگ رو خارج از کشور دارم.می خواستم بدونم واحدهای درسی ام آی اس که تو دوره دکتری بگذرونیم چی هستند؟
    آیا مال هر بیزینس اسکول با دیگری فرق داره و خودم باید درس هاشونو تو هرکدوم ببینم یا تقریبا همه جا مشترکه؟

    من حقیقتش لیسانسم نرم افزار بوده و ارشدم مدیریت فناوری اطلاعات.دلیل تغییر رشته ام از مهندسی به مدیریت، این بود که با مبحث برنامه نویسی در طول 4سال کارشناسی نتونستم کنار بیام. در عوض از اینکه الان رشتم مدیریته واقعا راضیم و خیلی بهش علاقه دارم.
    میخواستم بدونم که واحدهای درسی مرتبط با برنامه نویسی در رشته ام آی اس واسه دکتری خارح از کشورم هم هست یانه، چون تو بیزینس اسکول برگزار میشه؟
    اگر برگزار میشه به نظرتون من که علاقه ای به برنامه نویسی ندارم میتونم باهاش کنار بیام؟(چون من احتمال قبولیم برای دکتری امسال ایرانم خیلی زیاده و اگر نتونم تو دکتری خارج از کشور موفق باشم و با درسها و ... کنار بیام، ترجیح میدم دکتری داخل رو ادامه بدم).
    ممنون از وقتی که میگذارید.
    شاد باشید....

  6. #6

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط asemaniha نمایش پست ها
    سلام امیدوارم که خوب باشید...
    ...
    شاد باشید....
    سلام خیلی ممنونم. امیدوارم حال شما هم خوب باشه.
    ببینید، رشته مدیریت فن آوری اطلاعات بیشتر به نوعی یک میان رشته است. که بین روانشانسی،مدیریت، علوم سازمانی (ارگانیزیشن ساینس)، و IT ئه. به همین ترتیب اِسکول های مختلف تاکید های مختلف روی جنبه های این رشته دارن. اما اغلب اون هایی که در دانشکده بیزینس ارائه میشه کمتر رنگ و روی فن آوری اطلاعات و بیشتر رنگ روی علوم انسانی داره. البته استثنائات هم هست اما به طور کلی بیشتر تمرکز روی جنبه های انسانیشه. دلیلش هم مشخصه، چون تمرکز روی IT در دانشکده های مهندسی در حال اجراست. اینکه آیا مال هر بیزینس اسکول یکیه یا با هم متفاوته رو باید خودتون دانشگاه های مورد علاقه اتون رو بررسی کنین. اما حدس من اینه که بالای 70 درصد مطالب یکسانه، که در مورد روش تحقیق، تئوری پردازی و بررسی مباحث مختلف در این رشته است. و بیشترشون تمرکز می کنن روی پیپر هایی که توی ژورنال های خوب چاپ شده مثل MISQ, ISR, JMIS, JAIS, DSS و بقیه.
    این که بک گراند مهندسی دارید خیلی می تونه توی پذیرشتون نقش داشته باشه، به دلیل اینکه اغلب کسانی که بیس مهندسی دارن هم قوه تحلیل بالایی دارن هم میشه به نوعی گفت از نظر محاسبات کمی به نسبت دیگران بهترن. اینکه از تغییر رشته اتون راضی هستید خیلی خوبه، اما باید توجه داشته باشید که دکتری رشته مدیریت آی تی و خود رشته مدیریت آی تی با هم خیلی متفاوتند. پر واضحه که رشته دکتری مثل همه دکتری های دیگه کاملا، اکیدا تاکید می کنم، کاملا تمرکزش روی تحقیقاته. به این معنا که شما در این رشته تمرکز می کنین روی مباحث نسبتا فلسفی مدیریت و آی تی. مثلا فرض کنین، چرا افراد توی شبکه های اجتماعی به هم اعتماد بیشتری دارند تا توی انجمن های گفت و گو. و همونطور که قبلا هم عرض کردم تمرکزتون رو باید بذارید روی "چگونگی پرورش این بحث" و خوب طبعا هر چقدر بهتر بتونین داستان سرایی کنین، به نسبتا تحقیق بهتری خواهید داشت. چیزی که من شخصا توی فوق لیسانس مدیریت آی تی ندیدم. چون مدیریت آی تی در مقطع فوق لیسانس بر عکس دکتری بسیار کاربردیه و بیشتر تمرکزش روی تحلیل، یا استفاده از نرم افزار های ERP ایئه.

    بنا بر این فکر کنم کاملا مشخصه که احتیاجی به برنامه نویسی ندارید، یا اگرم داشته باشید بسیار بسیار نادره. در مقابلش اگه از قدرت حفظیات بالایی برخوردارید خیلی بهتر می تونین مقالات مختلف رو بخونین و حفظشون کنین. ناگفته پیداست که در رشته های علوم انسانی، حفظ کردن مطالب و در چنته داشتن تئوری ها از امتیاز مثبت ویژه ای برخوردارن. چیزی که من خودم هنوز باهاش مشکل دارم.

    موفق باشید

  7. #7
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    48

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    اینم نظر یکی دیگه از دوستان عزیز:

    حتما به علاقه و توان شخصی شون توجه کنین. من از مقطع فوق لیسانس مارکتینگ رو توی آمریکا شروع کردم و بعد دکترا قبول شدم. کلا به نظرم توی این رشته های علوم انسانی نگارش برای آمریکایی ها هم سخته چه برسه برای ما. در ضمن علاقه و توانمندی در مدلسازی و آمار هم نقش بسیار مهمی در موفقیت داره.
    برای دکترای مدیریت هم خارج از دانشگاه کارهست البته توی سطوح بالای شرکتهایی که به تحقیقات و توسعه توی دپارتمانهاشون علاقه دارن. من استادی داشتم که چند سال مدیر بازاریابی یاهو و آمازون بود و بعد از صنعت به دانشگاه اومده بود. بهرحال پیشنهاد مطالعه مقالات خیلی عالیه چون دید خیلی خوبی میده.

  8. #8
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته و دانشگاه
    Business- CBS
    ارسال‌ها
    750

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    اگر هدفتون از دکتری گرفتن، استاد شدن هست، رقابت در رشته مدیریت برای استاد شدن وحشدناک بالاست چون اکثرا گزینه دیگری برای کار ندارند( مانند مهندسی نیست که تخصص خاصی داشته باشید و بدرد صنعت بخورید) همه چیز هم به چاپ مقاله در ژورتالهای معتبر بر می گرده، چاپ یک مقاله مدیریتی در یک ژورنال متوسط بین 1 سال تا 2 سال و چاپ یک مقاله در یک ژورتال عالی بین 2 تا 4 سال در رشته مدیریت طول می کشه و جو مافیایی وحشدناکی بر سیستم چاپ مقاله در ژورتالهای مدیریت وجود دارد. اصلا ریسکش را نکنید. اگر هم موفق به گرفتن شغل شوید ، دانشکده های مدیریت طیق انچه که در ایران و خارج از کشور دیدم و از چندین کشور اطلاع دارم بسیار جو غیر علمی و مسمومی دارند. همش باند و باند بازی و سیاست بازی. کاملا باید یک سیاستمدار باهوش باشید تا بتونید جایگاهتون رو حفظ کنید. در حالیکه اصلا در دانشکده های فتی همچین خبری نیست تا جایی که من دیدم ، جو علمی و دوستانه ایی دارند. در دانشکده ههای مدیریت بهتون لبخند می زنند اما از پشت زیر اب می زنند.

    حتی در BUSINESS SCHOOL ها که رشته اقتصاد و رشته ACCOUNTING هم هستند، اصلا جو Department Management و marketing و اینها خیلی یا accounting و اقتصاد فرق داره. هر چی رشته مدیریتی تر هست، politic بازی و مافیایی بازی درش بیشتر هست.

    برای محیط کار هم دکتری مدیریت بدرد نمی خورد. مهندسی شانس بسیار بالای برای صنعت دارید اما مدیریت در حد لیسانس + تجربه و فوقش یک MBA+ تجربه بدرد صنعت می خورد. خودم رزومه ام رو برای یک آشنایی که مدیر منابع انسانی یک ابرشرکت بین المللی هست فرستادم و پرسیدم برای کار در بیرون داشگاه چقدر بدرد می خورد، گفت اصلا بدرد صنعت نمی خورد چون شرکتها ترجیخ میدهند یکی از مهندساشون رو بفرستند چند تا training مدیریتی ببیند و بکنند مدیر تا اینکه بروند یک دکتری مدیریت بگیرند.

    یکی دو تا رشته خاص مدیریت هستند که انها برای بازار کار در برخی کشورها بی نهایت عالیند اون هم معمولا افرادی دارند که background شون یم مهندسی خاص هست. مثلا مدیریت جنگداری در استرالیا و کانادا که معمولا background این افراد مهندسی محیط ریست و مراتع و این چیزهاست یا مدیریت agi-business که اگر backgroung مهندسی کشاورزی داشته باشید در استرالیا فوق العاده است. یک مهندسی نفتی که مدیریت engery خونده. یا مهندسی برقی که مدیریت renewal energy می خونه.
    اینها تجربه کسی است که 8 سال در دانشکده های مدیریت هست و در ایران و خارج از ایران در این دانشکده ها کار کرده. شاید الان یک عده بیان عکس این رو بگند، هرکسی بر اساس تجربه خودش حرف می زنه
    ویرایش توسط farveh : June 7th, 2014 در ساعت 02:24 PM

  9. #9
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته و دانشگاه
    Business- CBS
    ارسال‌ها
    750

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط programming_ma نمایش پست ها
    IS, JAIS, DSS
    ا

    بنا بر این فکر کنم کاملا مشخصه که احتیاجی به برنامه نویسی ندارید، یا اگرم داشته باشید بسیار بسیار نادره. در مقابلش اگه از قدرت حفظیات بالایی برخوردارید خیلی بهتر می تونین مقالات مختلف رو بخونین و حفظشون کنین. ناگفته پیداست که در رشته های علوم انسانی، حفظ کردن مطالب و در چنته داشتن تئوری ها از امتیاز مثبت ویژه ای برخوردارن. چیزی که من خودم هنوز باهاش مشکل دارم.

    موفق باشید
    جمله بالا وحشدناک غلط هست . فقط و فقط برای ایران کار میکند. در خارج ایران رشته مدیریت بی نهایت آمار قوی میخواهد چون باید مدلسازی کنید اگر می خواهید موفق باشید، بتونبد مقاله چاپ کنید و به جایی برسید. تمام نرم افزارهای مدلسازی (Mplus- AMOS-EQS -R-SAS-STATA) بلا استثنا نرم افزارهای برنامه نویسی هستند. اصلا به محیط نرم افزاری مثل spss فکر هم نکنید. یک صفحه سفید که باید درش syntax بنویسید ، دقیقا مثل یک مهندس نرم افزار.

    حتی qual researcher هم اگر بشوید باید استدلاب بالا و کار با نرم افزارهایی مثل nvivo رو بلد باشید که کد نویسی از روی TEXT هست و خودش دردسرهای خاص خودش رو داره.

    برای اینکه دید درستی بگیرید در Google فقط search کنید مثلا mplus syntax یا sas syntax تا ببینید چه شکلی هستند. همه هم توسط اساتید مدیریت نوشته شده اند نه مهندس کامپیوتر.

    دوستمون گفته رشته علوم انسانی پس باید اضافه کنم اولا business رشته علوم انسانی محسوب نمی شود در خارج از ایران . رشته های علوم انسانی معمولا در دانشکده humanities هستند . دوما هم اینکه برخی از این رشته ها مثل روانشناسی فوق العاده از مدیریت در زمینه آمار و مدلسازی جلوتر هستند. اصولا اکثر غولهای مدلساز در دانشکده های مدیریت background روانشناسی دارند.

    چندین بار گفتم باز هم می گم دیدتون رو بهتر هست به رشته ها عوض کنید وقتی برای خارج کشور قصد اپلای دارید.

  10. #10
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    ارسال‌ها
    21

    پیش فرض پاسخ : دکترای مدیریت یا دکترای مهندسی؟ مخصوصا در آمریکا

    نقل قول نوشته اصلی توسط farveh نمایش پست ها
    جمله بالا وحشدناک غلط هست . فقط و فقط برای ایران کار میکند. در خارج ایران رشته مدیریت بی نهایت آمار قوی میخواهد چون باید مدلسازی کنید اگر می خواهید موفق باشید، بتونبد مقاله چاپ کنید و به جایی برسید. تمام نرم افزارهای مدلسازی (Mplus- AMOS-EQS -R-SAS-STATA) بلا استثنا نرم افزارهای برنامه نویسی هستند. اصلا به محیط نرم افزاری مثل spss فکر هم نکنید. یک صفحه سفید که باید درش syntax بنویسید ، دقیقا مثل یک مهندس نرم افزار.

    حتی qual researcher هم اگر بشوید باید استدلاب بالا و کار با نرم افزارهایی مثل nvivo رو بلد باشید که کد نویسی از روی TEXT هست و خودش دردسرهای خاص خودش رو داره.

    برای اینکه دید درستی بگیرید در Google فقط search کنید مثلا mplus syntax یا sas syntax تا ببینید چه شکلی هستند. همه هم توسط اساتید مدیریت نوشته شده اند نه مهندس کامپیوتر.

    دوستمون گفته رشته علوم انسانی پس باید اضافه کنم اولا business رشته علوم انسانی محسوب نمی شود در خارج از ایران . رشته های علوم انسانی معمولا در دانشکده humanities هستند . دوما هم اینکه برخی از این رشته ها مثل روانشناسی فوق العاده از مدیریت در زمینه آمار و مدلسازی جلوتر هستند. اصولا اکثر غولهای مدلساز در دانشکده های مدیریت background روانشناسی دارند.

    چندین بار گفتم باز هم می گم دیدتون رو بهتر هست به رشته ها عوض کنید وقتی برای خارج کشور قصد اپلای دارید.
    سلام ...
    می تونید یکم بیشتر توضیح بدید که در چه حد به برنامه نویسی احتیاج است؟به هرحال چون شما باهاش سروکار دارید بهتر می تونید توضیح بدید.من رفتم نگاه کردم ولی راستش خیلی چیزی دستگیرم نشد...ایا برنامه نویسیش جوریه که از یه روال مشخص پیروی می کنه یا نه اینکه مثلا کلی باید ایده بدیم مثل مهندسی نرم افزار که مثلا سرعت اجرای برنامه بالا بره یا و...
    به هر حال اگر روندش مشخصش باشه و یادش بگیریم می تونیم از پسش بربیایم، آیا این جوریه؟ یا اینکه ممکنه هر لحظه با یه چیز جدید روبرو بشی مثلا bugهای اعصاب خوردکن که بعد 2روزم نمیفهمی ایراد کارت از کجا بوده و....خلاصه اینکه راهنمایی کنید خیلی ممنون میشم .بعدم اینکه آیا شدت نیاز به برنامه نویسی ممکنه از دانشگاه به دانشگاه و براساس موضوعو گرایش فرق کنه یا تقریبا بهش یه نیاز ثابت دایم؟اگر فرق میکنه میتوند یه رتبه بندی نیاز به برنامه نویسی براساس گرایشای مارکتینگ، ام آی اس و سایر گرایشها انجام بدید؟
    آخرم اینکه اگر بگید خودتون چه دانشگاه و چه گرایشی می خونید خیلی ممنون میشم...
    باتشکر...

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •