تحصیل در دانمارک

[ArMin_2020]

عرض ادب و احترام.
لیسانس: مهندسی شهرسازی، دانشگاه غیرانتفاعی، معدل: 15.76.
فوق لیسانس: مهندسی شهرسازی-برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه سراسری شیراز، معدل: 16.84.
مقاله:
1 مقاله ISI.
3 مقاله علمی-پژوهشی داخلی.
1 مقاله کنفرانسی بین‌المللی (برگزار شده در ایران).
زبان:
تافل 84.
طرح پژوهشی:
1 طرح پژوهشی به عنوان مجری اصلی طرح.
تدریس:
یک ترم به عنوان TA در دانشگاه شیراز.
مدرس کارگاه شهرسازی برای کارمندان شهرداری، به مدت 16 ساعت.
کتاب:
ترجمه و چاپ 2 جلد کتاب تخصصی.
سابقه کار:
همکاری در پروژه‌های شهری با شرکت‌های مهندسین مشاور به مدت 2 سال (5 پروژه).
گذراندن 2 سال خدمت سربازی بصورت امریه در سازمان مرتبط با رشته (آیا به عنوان رزومه و سابقه کار محسوب میشود؟).


در صورت نیاز: 2 توصیه نامه قابل دریافت.


ممنون میشم از دوستان عزیزی که در خصوص این کشور (دانمارک) تخصص و تجربه‌ای دارند راهنمایی بفرمایند که آیا برای پوزیشن‌های دکتری (و یا اپلای مستقیم از طریق استاد در قالب فول فاند) امکان‌پذیر هست یا خیر؟
حدود این شانس را چطور ارزیابی می‌کنید؟


پیشاپیش سپاس از لطف و محبت شما و وقت ارزشمندی که صرف میکنید.

[Alaedin]

با سلام و عرض ارادت؛
درسته که فردی با رتبه کنکور کارشناسی مثلا 2000 با فردی با رتبه 5000 از نظر سواد و معلومات تفاوت زیادی ندارند،
اما آیا بین فردی که رتبه اش میشه مثلا 5000 یا اصلا فرض بگیریم 15000 و البته با این رتبه نه چندان هم خوب، فقط بخاطر افزایش ظرفیت دانشگاههای ایران و نبود داوطلب قوی در کنکور ریاضی مثل قبل، تونسته در یک رشته تاپ مهندسی حتی در یک دانشگاه دولتی در شهرستان مثلا زنجان، کرمان، همدان و... قبول بشه با فردی که رتبش شده 100,000- 150,000 و با سفید گذاشتن پاسخ نامه کنکور و گاهاً تعدادی درس با درصد منفی در دانشگاه آزاد قبول میشه فرقی نیست؟؟؟؟؟؟؟
شما اگر حتی یک مقطع در یکی از دانشگاههای شریف، تهران، صنعتی اصفهان، امیر کبیر، علم و صنعت، خواجه نصیر، تربیت مدرس، شیراز، فردوسی مشهد، بهشتی و... درس خوانده بودید به راحتی می دیدی که چه تفاوتی بین جزوات درسی، آموزش، فشار درسی، حجم کاری و سطح پژوهش و استرس این دانشگاهها حتی با دانشگاههای درجه دوم دولتی وجود داره، چه برسه با دانشگاه آزاد. زمانی دانشگاه آزاد یک کم خوب بود که رتبه 7000 که نمیتونست دانشگاه دولتی قبول بشه میرفت آزاد. اما در این 10 سال اخیر، واقعا افراد بسیار ضعیف را پذیرش میکنه، البته اینم بگم که آزاد علوم تحقیقات اونم فقط شعبه تهران، آزاد تهران مرکزی و فقط چند تای انگشت شمار دیگه نسبت به آزاد های دیگه در کل کشور یک سر و گردن بالاتر هستند.
ضمنا، بحث بنده در این تاپیک مربوط به عدم کارایی اکثر دانشگاه های اروپا در شناخت متقاضیان قوی از ضعیف است که به کرات خودم دیدم.
البته معتقد هستم که نباید صفر یا یک بود، مثلا غلطه که بگیم چون یکی فارغ التحصیل شریفه اما هیچ مقاله ای نداره، فقط به خاطر شریف درس خوندن باید بهش در دانشگاه خوبی پذیرش داد. چون قطعا از نظر پژوهشی این فرد ضعیفه و احتمالا در وسط دکتری کم میاره یا خیلی نمیتونه در مقطع دکتری قوی ظاهر بشه.

از طرف دیگه به نظرم فردی که فارغ التحصیل مثلا دانشگاه تربیت مدرس هست و 5 تامقاله ISI قوی هم داره باید نسبت به اون شریفی فوق الذکر در اولویت باشه.
اما با هر نوع نگاهی و بدون حُب و بُغض، با اطمینان کامل میگم که چه با دید کلی و چه جزئی، اختلاف علمی فارغ التحصیلان همه شعبات دانشگاه آزاد نسبت به فارغ التحصیلان 10 دانشگاه اول ایران بسیار زیاد است و موارد بسیار بسیار استثنا مد نظر بنده نیست.

نمیدونم چی بگم. دیگه واقعیت ها رو گفتم. البته گفتم که دانشگاههای مطرح دولتی مستثنی هستند. دیگه قضاوت با خودتون. طبق فرضیه شما، اساتید اروپایی بعد از این همه سال کارآکادمیک و مصاحبه با افراد مختلف، متوجه نمیشن که به قول شما یه فرد دانشگاه آزادی، با تقلب اومده بالا یا واقعا زمینه پژوهشی قوی ای داره. طبق این فرضیه الان خیلی از دانشگاههای اروپایی و پروژه های تحقیقاتیشون باید ورشکست میشدن. در دنیا هم همینطوره. رنکینگ خیلی مهم نیست. در زمینه تحقیقاتی خودم، مطرح ترین فرد یک نفر تو اکراین هست که دانشگاهش هم اصلا تو رنکینگها نیست. افراد رو با یک سری معیارها میسنجن. کارپژوهشی، علاقه، استعداد و درنهایت رنکینگ دانشگاه. در مورد مصاحبه هم باید بگم در این چندسال انقدر با افراد آکادمیک مختلف از دانشگاههای مختلف بوده ام که بتوانم یک جمع بندی کلی از این قضیه داشته باشم.

[MojMojMojMoj]

من هم نمیدونم دیگه چی بگم، با این همه استدلال، هنوز شما قانع نشدی عجیبه!؟
ببینید درسته که اساتید دانشگاههای خوب اروپا در بررسی رزومه ها دقت میکنند، اما حواستون باشه در کشوری مثل دانمارک، بلوف زدن یا اضافه کردن اسم طرف توی مقاله یکی دیگه وجود نداره، مثلا اونا وقتی در زمینه ای تا حالا کار نکردند، به هیچ عنوان نمیرن کسی را پیدا کنند تا اسمشون را در مقالش بزنه و بعد برای خودشون رزومه جعلی درست بکنن.
خب، وقتی فرهنگ توی دانمارک و اکثر کشورهای اروپایی طوریه که چنین اصلا این دغل بازیها را ندارن، وقتی یکی میاد و چند تا مقاله تخصصی توی رزومش میزنه و ادعا میکنه که این کارها و قابلیتها را داره، اونها برعکس ما ایرانی ها که اینقدر مار خوردیم که افعی شدیم، اصل را بر اعتماد میذارن.
خودم چند نفر دیدم که از دانشگاه آزاد یا حتی از دانشگهای ضعیف دولتی درجه 3 اومدن و پزیشن گرفتند و بعد از گذشت چند ماه، به خاطر عدم تواناییشون در جلو بردن پروژه یا ول کردند و رفتند، یا اخراج شدند و این اثرات منفی و بدی روی ذهنیت استادهای مربوطه نسبت به ایرانی ها گذاشته.

[nima56]

من هم نمیدونم دیگه چی بگم، با این همه استدلال، هنوز شما قانع نشدی عجیبه!؟
ببینید درسته که اساتید دانشگاههای خوب اروپا در بررسی رزومه ها دقت میکنند، اما حواستون باشه در کشوری مثل دانمارک، بلوف زدن یا اضافه کردن اسم طرف توی مقاله یکی دیگه وجود نداره، مثلا اونا وقتی در زمینه ای تا حالا کار نکردند، به هیچ عنوان نمیرن کسی را پیدا کنند تا اسمشون را در مقالش بزنه و بعد برای خودشون رزومه جعلی درست بکنن.
خب، وقتی فرهنگ توی دانمارک و اکثر کشورهای اروپایی طوریه که چنین اصلا این دغل بازیها را ندارن، وقتی یکی میاد و چند تا مقاله تخصصی توی رزومش میزنه و ادعا میکنه که این کارها و قابلیتها را داره، اونها برعکس ما ایرانی ها که اینقدر مار خوردیم که افعی شدیم، اصل را بر اعتماد میذارن.
خودم چند نفر دیدم که از دانشگاه آزاد یا حتی از دانشگهای ضعیف دولتی درجه 3 اومدن و پزیشن گرفتند و بعد از گذشت چند ماه، به خاطر عدم تواناییشون در جلو بردن پروژه یا ول کردند و رفتند، یا اخراج شدند و این اثرات منفی و بدی روی ذهنیت استادهای مربوطه نسبت به ایرانی ها گذاشته.

من تجربه سوئد را دارم و فکر می کنم دانمارک هم شبیه به سوئد باشد. معمولا این روزها در دانشگاههای اروپا دانشجویان یا پژوهشگران ایرانی فراوانی مشغول به کار هستند و استاد از آنهایی که اعتباری در گروه یا دانشکده دارند، نظر خواسته و روزمه را برای آنها فرستاده و راهنمایی می خواهند. پس احتمال اشتباه کاهش می یابد.
البته من منکر این روشهای غیر اخلاقی که در بین بعضی از دانشجویان ایرانی رواج دارد نیستم و گاهی هم این روشها ممکن است جواب بدهد ولی بمرور زمان استادها هم هوشیارتر می شوند و انجام این کارها دشوارتر می شود.

[Alaedin]

من هم نمیدونم دیگه چی بگم، با این همه استدلال، هنوز شما قانع نشدی عجیبه!؟
ببینید درسته که اساتید دانشگاههای خوب اروپا در بررسی رزومه ها دقت میکنند، اما حواستون باشه در کشوری مثل دانمارک، بلوف زدن یا اضافه کردن اسم طرف توی مقاله یکی دیگه وجود نداره، مثلا اونا وقتی در زمینه ای تا حالا کار نکردند، به هیچ عنوان نمیرن کسی را پیدا کنند تا اسمشون را در مقالش بزنه و بعد برای خودشون رزومه جعلی درست بکنن.
خب، وقتی فرهنگ توی دانمارک و اکثر کشورهای اروپایی طوریه که چنین اصلا این دغل بازیها را ندارن، وقتی یکی میاد و چند تا مقاله تخصصی توی رزومش میزنه و ادعا میکنه که این کارها و قابلیتها را داره، اونها برعکس ما ایرانی ها که اینقدر مار خوردیم که افعی شدیم، اصل را بر اعتماد میذارن.
خودم چند نفر دیدم که از دانشگاه آزاد یا حتی از دانشگهای ضعیف دولتی درجه 3 اومدن و پزیشن گرفتند و بعد از گذشت چند ماه، به خاطر عدم تواناییشون در جلو بردن پروژه یا ول کردند و رفتند، یا اخراج شدند و این اثرات منفی و بدی روی ذهنیت استادهای مربوطه نسبت به ایرانی ها گذاشته.

من که استدلالی از شما ندیدم. همش روی حرف و ذهنیات بود. اون استادی که شما میگید تو دانمارکه، فقط به مقاله طرف که نگاه نمیکنه. باهاش مصاحبه هم میکنه. چهارتا مورد دیگه هم تو رزومه ش نگاه میکنه. همین الان شما بخوای بری تو یه آپاراتی کار کنی، اوستا کار از شما تست میگیره. یعنی شما میگی استادای اونجا این چیزا رو نمی دونن؟ آخه این هم شد استدلال؟

[sss666]

اگرچه اینطور باید گفت که افراد با رزومه ضعیف نمیتونن "معمولا" به صورت فول فاند در اسکاندیناوی پزیشن بگیرند، چون چند مورد بر خلاف نظر شما هم وجود داره که البته تعداد اونها کم هم نیست. مثلا فردی را میشناسم که با داشتن لیسانس و فوق لیسانس دررشته برق (توجه کنید برق) از دانشگاه آزاد، در دانشکده مکانیک DTU که دانشگاه اول مهندسی دانمارک است به طور" فول فاند " پذیرش گرفته. در حالیکه در ایران با این رزومه حتی از دانشگاه درجه 3 دولتی هم نمیتونسته پذیرش دکتری در رشته خودش بگیره. در کنارش افرادی میشناسم که از دانشگاههای تاپ ایران مدرک مهندسی مکانیک با معدل بالا و رزومه پژوهشی قوی دارند ولی هر چی برای مکانیک DTU تا الان اپلای کرده اند موفق نشده اند. البته درست است که مواردی این چنینی زیاد نیست اما وجود حتی یک مورد از اینها هم زیاد است و صحت سیستم آموزشی و پژوهشی دانمارک را از نظر دقت در بررسی و شایسته سالاری زیر سوال می برد.

من کاملا حرف شما رو تصدیق میکنم و کاملا صحبتتون درسته. بعنوان کسی که تقریبا 10 سال اروپا زندگی میکنم باید اساس انتخاب افراد برای پوزیشن های تحصیلی در کشورهای اسکاندیناوی بخصوص دانمارک و نروژ به هیچ عنوان براساس صلاحیت تحصیلی نیست بلکه کاملا منطبق با رابطه و پارتی بازی و مسایل دیگه هست. متاسفانه اساتید دانشگاههای این کشورها نه تنها شناخت خوبی از دانشگاهای ایران و سطحشون ندارن بلکه حتی دانشگاههای خود اروپا رو هم به خوبی نمیشناسن. در ضمن در انتخاب دانشجو بخصوص برای پوزیشن های دارای فاند به شدت تبعیض نژادی قایل میشن و خیلی نژادپرست هستن. این مسیله رو بارها لمس کردم و متاسفانه چیزی هست که واقعیت داره و قابل کتمان نیست کاملا برعکس امریکا و کانادا که دانشگاهها سعی بر جذب بهترین و شایسته ترین افرادرو دارن.

[MR1993]

یک سوال برای دانشگاههای دانمارک: در صورت قبولی برای Phd به تمکن مالی نیاز داریم؟ مگر تمکن مالی مربوط به سلف فاند بودن نیست؟ میزان پول اولیه برای ورود به دانمارک چقدر هست؟ بعضی کاربرها من را گیج کردند.

[MR1993]

یک سوال برای دانشگاههای دانمارک: در صورت قبولی برای Phd به تمکن مالی نیاز داریم؟ مگر تمکن مالی مربوط به سلف فاند بودن نیست؟ میزان پول اولیه برای ورود به دانمارک چقدر هست؟ بعضی کاربرها من را گیج کردند.

کسی جواب این سوال را میده؟ برای پی اچ دی دانمارک نیاز به تمکن مالی داریم؟ در صورتی که فول فاند باشیم یا نه. بعضیها من را گیج کردند.

[MojMojMojMoj]

سه مدل phd در دانمارک داریم،
phd fellow، phd scholarship، self funded phd
که مدل سوم که با هزینه شخصی باشه خودش دو مدل میتونه باشه. بدون پرداخت شهریه و با پرداخت شهریه به دانشگاه. اما در دو مدل اول شهریه که نمیدید هیچ، پول هم دریافت می کنید.
بهترین نوعش هم phd fellow هست که حقوق کامل یک دانمارکی را میگیرید ولی در عوض رقابت هم براش خیلی زیاده و متقاضی زیاد داره.

فقط برای مدلهای سلف فاند، باید تمکن مالی داشته باشید و مدرک معتبر ارائه بدید.

مدل سلف فاند از نوع با پرداخت شهریه مثلا یکی از مصداق هاش ، دانشجویانی هستند که از طرف ایران یا مثلا چین برای دکتری بورس میشن و به این دانشجوها از طرف کشور خودشون حقوق پرداخت میشه و شهریه دانشگاه را هم وزارت علوم ایران یا چین میده تا اینها بعد از تحصیل به کشور خودشون برگردند که قاعدتا حتی همه دانشگاه های تراز اول دنیا علاقمند به گرفتن هر دانشجویی با هر رزومه ای با شرایط بورس کشور مبدا خودشون هستند و گرفتن پذیرش در این مدل رقابتی نیست.

[moein749]

سلام. دوستان تحصيل در مقطع ارشد شهريه داره؟ اگه اره كسي ميدونه چقدره هزينش؟