سلام
من مرکز علامه سخن امتحان دادم و می خوام تجربمو از این مرکز به اشتراک بذارم شاید مفید باشه.
این دومین باری بود که آزمون تافل رو می دادم و همین باعث شد تا علامه سخن رو از خیلی جهات با مرکز قبلی که امتحان داده بودم (GEMS- VUMS که روبروی پارک اوستا هست) مقایسه کنم که در ادامه میگم.
ورود به علامه سخن:
امتحانم ساعت 8 و نیم شروع می شد ، حدود ساعت 7:50 دقیقه به مرکز امتحان که نزدیک میدان ونک بود رسیدم. علامه سخن یک آموزشگاه زبانه که توی یک خونه حیاط دار نسبتا قدیمی سازِ.
اول که وارد شدم یکی از مسئولین که پشت میز بود ازم خواست تا اسممو از تو لیست پیدا کنم و آدرس ایمیلمو بنویسم جلوش. .
لاکر و تهیه نوشیدنی و کیک:
بعدش بهم کلید لاکر رو دادن تا وسایلم رو بذارم و منم فقط کاپشنم رو گذاشتم . ازم خواستن اگه برای برک تایم نیاز به نوشیدنی یا کیک دارم همین الان از بوفه تهیه کنم! در مرکز قبلی که امتحان دادم با چنین چیزی روبرو نشدم و خودشون توی برک تایم یک اتاق داشتن که اونجا به تعداد شرکت کنندگان آبمیوه و کیک بود ، اما اینجا نبود، یا حداقل به من نگفتن که ما خودمون کیک و آبمیوه رو رایگان می دیم اگه چیز دیگه ای میخوای برو تهیه کن! منم سوال نکردم و رفتم یک رانی و یک کیک هم برای اطمینان خریداری کردم چون گفتن که توی برک تایم اجازه نداری از لاکر استفاده کنی اگه نظرت عوض شه ، هزینه اش رو همونجا باید پرداخت میکردم و بعدش کیف پولمم گذاشتم تو لاکر .
قبل از ورود به اتاق آزمون:
منو بقیه بچه ها رو راهنمایی کردن به یک اتاق کوچیک که که کنار اتاق امتحان بود و همه دور هم نشستیم تا ببینیم بعدش قراره چی پیش بیاد و کی صدامون میکنن! توی اون اتاق فکر کنم 10 دقیقه تا یک ربع نشستیم و با همدیگه مشغول صحبت شدیم ، بیشتری ها استرس داشتند بعضی ها خیلی زیاد جوری که از طرز نگاه و صحبت کردنشون میشد فهمید بعضی ها تا یه حد معقول اما چند نفری هم خیلی ریلکس به نظر می اومدن که بعد از آشنایی متوجه شدم اونایی که مثل خودم به نظر می اومد کاملا ریلکس هستند برای دفعه دوم یا سومی هست که تافل میدن که این منو به فکر فرو برد که منم سال پیش که بار اولی بود که تافل میدادم چقد استرس شدم اما الان که بار دومم هست چقدر راحتم!
ورود به اتاق آزمون:
نفر به نفر صدامون کردن و نوبت من شد و اینجا بود که شاید با اولین نکته منفی علامه سخن روبرو شدم . قبل ورود به اتاق یکی از مسئولین ازم خواست بایستم و دستامو باز کنم و با این دستگاه هایی که توی فرودگاه طرفو بررسی می کنن شروع به چک کردن کرد. خیلی صحنه ناخوشایندی بود و اصلا حس خوبی به آدم نمی داد این کارشون به خصوص برای بقیه بچه هایی که همینجوری مضطرب بودن. نمی دونم شاید الان اینکار اجباری شده یا شاید این مرکز اختیاری اینکارو می کنه ولی توی مرکز قبلی که امتحان دادم چنین چیزی وجود نداشت که بخوان طرفو چک کنن. نکته منفی دوم وقتی بود که وارد اتاق شدم یک مسئول دیگه که یک آقای تقریبا مسنی بود ازم مدرک شناسایی خواست و منم پاسپورتمو دادم بعد به مدت یک دقیقه عکس رو نگاه می کرد ، باز منو نگاه می کرد ، باز عکس پاسپورتمو نگاه می کرد. مونده بودم چیه الان قضیه! گفتش اصلا عکست شبیهت نیست ، گفتم اگه میخواین برم گواهینامه یا کارت ملی از تو کیفم بیارم که گفت نمی خواد چون اگه به من بود که قبولت نمی کردم ولی برو جای مسئول ETS ببین قبولت می کنه یا نه (منم تو دلم گفتم خداروشکر که تصمیمش با شما نیست) ، رفتم تو اتاق بغلی و خانومه هم پاسپورتمو یه نگاه سریع کرد یه نگاهم به من و بعدشم خواست رو به دوربین اون متن رو بخونم ، به همین راحتی ، نمیدونم چرا اون آقا اینجوری کرد و انقدر معطل کرد و کلا بازرسیه که جدید بود برام و چک کردن آیدی که به بدترین شکل انجام شد باعث شد تا با حال و هوای خوبی سر امتحان نریم چون برای همه همین بود داستان! حدودا 10- 20 دقیقه ای هم پشت کامپیوتر ها نشستیم تا دونه به دونه بچه ها کارشون انجام شه و بیان توی اتاق و تا وقتی همه نیومدن ، امتحانو واسه کسی شروع نمیکردن! بعد رو میزا 2تا مداد بود با 3 برگه که بالای برگه من و کنار دستیم یه شماره هایی بود مثلا 12-13-14 ، یک مراقب خانم اومد به این بنده خدایی که کنار من نشسته بود داشت از این تایم قبل از شروع امتحان واسه ریلکس کردنش استفاده می کرد، گیر داد که برای چی اونا رو نوشتی رو کاغذا ، اینا چیه نوشتی؟ حالا هرچی بنده خدا می گفت بابا من ننوشتم اینا بوده رو کاغذ مراقبه متوجه نمی شد ، من گفتم بابا رو برگه منم این اعداد هست ما ننوشتیم رو همشون هست وقتی اومدیم اینا بود همینجا ، خانومه توجهی نمیکرد کلا و رفت چند تا برگه جدید آورد و ازمون خواست که دیگه چیزی ننویسیم روش! حالا فکر کن ما هی می گیم چیزی ننوشیم گیر داده که نوشتین و دیگه اینبار ننویسین
! یعنی می خوام بگم که تصور کنید چقدر همه چیز تو این مرکز حرفه ای بود!
اتاق ، میز ، کامپیوتر ، کی برد، هدفون:
اتاق بسیار کوچک جوری که زمانی که اسپیکینگ شروع شد با اینکه تعدادمون کم بود شاید 20 نفر کلا، اما بخاطر فضای کم و بسته خیلی سرو صدا به پا شد . هرچند این مشکل مرکز نمیتونه باشه مشکل بعضی از دانشجوها هست که احساس می کنند باید داد بزنند تا صداشون درست ضبط شه در صورتی که با یک صدای کم و آروم هم میشه صحبت کرد و نمره بخش اسپیکینگ رو گرفت. میزها کوچک ، فاصله با بغل دستی بسیار کم یعنی کمتر از این دیگه فکر نمی کنم امکان داشته باشه! کامپیوتر قدیمی اما کار راه انداز ، مانیتور کوچک و اذیت کننده که مخصوصا تو بخش ریدینگ بیشتر خودشو نشون میداد ، شکل پارارگراف ها رو تا حالا تو همچین رزولوشن صفحه ای ندیده بودم و اگه از پاراگراف 1 می خواستی بری پاراگراف 2 باید اسکرول می کردی خیلی این قضیه اسکرول کردن رو اعصاب بود تو ریدینگ، ولی خب کار نشد نداره میشد باش کنار اومد ، کی برد و هدفون رو مشکلی نداشتم باش!
برک تایم:
دوباره رفتیم تو همون اتاق کنار امتحان اصلی ، نوشیدنی و کیکایی که خریده بودیم روشون شماره لاکرمون بود بر می داشتیم ریلکس کردیم و مجددا بازرسی با دستگاه و بعد برگشتیم واسه دو بخش پایانی و تمام.
برای من این مرکز شاید بهترین مرکز ممکن بود برای امتحان دادن به چند دلیل و البته دلایلم نسبیه یعنی برای من ممکنه نقطه مثبت باشه برای یکی دیگه ممکنه نقطه منفی باشه باید ببینین روحیات خودتون چطوره. دو نکته مثبتی که تو آزمون روی بدست آوردن نمره ای که از تافل می خواستم بی تاثیر نبود: 1- محیط بسیار خودمونی بود ، گفتم یک خونه قدیمی ساز حیاط دار ، اصلا بهتون حس یک محیط آکادمیک رو نمی ده ، قشنگ فکر می کنید تو خونه دارین امتحان می دین ( چون واقعا خونه بود
) که خب به نظرم این خیلی چیز خوبیه! حتی واسه من نوستالژی کلاس زبان خودمو میداد که اونم توی یک خونه قدیمی حیاط دار بود با اتاق های کوچیک و جو صمیمی که تو کلاس هاش بود!
2-ناهماهنگی هاشون باعث می شد احساس نکنی اومدی امتحان تافل بدی ، فکر می کردی امتحان فاینال کلاس زبانته مثلا ما قبل امتحان قشنگ تا لحظه ای که امتحانمون شروع شد داشتیم با همدیگه تو اتاق آزمون صحبت می کردیم ، به هم دلداری می دادیم یا راهکار میرسوندیم و یا خاطره از دفعات قبلی آزمونو تعریف می کردیمو می خندیدیم و مسئولاش تنها چیزی که گفتن این بود که آرومتر صحبت کنید یعنی کلا مشکلی با اینکه صحبت می کنیم نداشتن و همین تایمی که با هم صحبت می کردیم خیلی از استرس ها رو شست و برد ، چیزی که تو مرکز آزمون قبلی ندیدم و هیچگونه کانکشنی بین بچه ها تو مرکز قبلی برگزار نشد حتی تایمی برای سلام کردن و از حال و هوای همدیگه با خبر شدن نبود! این به نظر من مثبت اومد که جو صمیمی تر بود توی محیط علامه سخن!
با تمام نکات منفی و مثبتی که گفتم من از انتخاب این مرکز آزمون که البته بخاطر تاریخی که می خواستم امتحان بدم مجبور به انتخابش شده بودم ، روی هم رفته راضی بودم و در نهایت هم نمره دلخواهمو گرفتم اما به نظر من می تونستن کارای امنیتی قبل از آزمون رو فاکتور بگیرن یا حداقل نرمال ترش کنن که باعث مضطرب کردن بیشتر بچه ها نشن چون تافل آزمونیه که به نظرم هیچ رقمه نمی تونی با خودت تقلبی ببری که به کارت بیاد ضمن اینکه تو یک اتاق 30 متری با 3 تا مراقب امکان تقلب کردن اصلا وجود نداره! می تونستن مسئولین سنتر به عکس های آیدی نرمال تر بپردازن دقیقا کاری که مسئول ets کرد و خیلی راحت دید که عکس ID مطابقت داره با من و استرس اضافی درست نکرد. بهتر بود اگه مانیتور ها بزرگتر بود یا فاصله بین متقاضیان بیشتر بود یا حداقل افراد کمتری توی اتاق می بودن اما همه این ها چیزایی بود که راحت میشد باهاش کنار اومد شاید رو تجربه تاثیر گذار بود ولی چیزی نبود که بگیم اگه نمره ام بد شد بخاطر این سنتر بود! نه ، همه موارد چیزایی بود که میشد باهاش کنار بود و خداروشکر منم نمره ای که می خواستم رو گرفتم و تجربه امتحان توی علامه سخن بدل شد به خاتمه ای برای آزمون تافل!
امیدوارم کم و بیش تجربیاتم براتون مفید واقع شده باشه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)