دوست عزیز. یه چیزی رو که باید در نظر داشته باشی و از شهر و محیط زندگی خیلی مهمتره خود دانشگاه و رشته هست. من کسایی رو میشناختم که با نمره های بسیار بالا و سابقه تحصیلی درخشان و DSH برای درس خوندن به زبان آلمانی واقعا مشکل داشتن. اصلا یه چیز جنراله که تحصیل به زبان آلمانی (به خاطر مساله مشکل بودن زبان) کلا خیلی سخته. وقتی ایشالا رفتی خودت خواهی دید که همه سال بالایی ها دارن از این بابت ناله میکنن!
یه چیز دیگه که من توی دانشجوهای
Universität خیلی به چشمم خورد این بود که تقریبا ۸۰٪ اونا به انتقالی گرفتن به یه FH فکر میکنن! چون یه جا اینقدر فشار درس و سختی زبان زیاد میشه که بعضیا کم میارن. وقتی اکثر بچه ها به جای ۲ سال، ۴ تا ۵ سال طول میکشه تا فارغ التحصیل بشن، میشه براحتی به این مساله پی برد.
حتی بعضیا به یه مرحله میرسن که میگن من به محض اینکه یه کار پیدا کنم و ویزای کار بگیرم سریعا در رو رها میکنم! این از این.
اگه دنبال علت میگردی باید بگم که مشکل اصلی در همین رایگان بودن تحصیل و سیستم آموزش عالی آلمانه!! رایگان بودن همیشه چیز خوبی نیست. در Universitat های آلمان خودت هستی و هزاران صفحه و اسلاید جزوه، که هر روز به حجمش اضافه میشه!! اینی که میگم اغراق نیست. مثلا در رشته Computer Science استاد هر جلسه میاد یه پاور پوینت ۲۰۰ صفحه ای باز میکنه، یه دور میره تا آخرشو خداحافظ! امتحان پایان ترم اکثرا چندین صفخه سواله!
برعکس در امریکا بزرگترین چالش تامین هزینه تحصیله، نه حجم و سختی درسها. به همین خاطره که شما وقتی میخواید واسه امریکا اقدام کنید تقریبا تنها گزینه گرفتن فانده.
FH تنها بدلیل تمرکز بیشتر روی درسهای عملی، و پایینتر بودن حجم درسها ازش استقبال میشه. در ضمن شما اگر تواناییهاتون رو به کارفرما ثابت کنید، نوع مدرک شما زیاد فرقی نداره.
اینارو نگفتم که شما رو مایوس کنم. ولی بهتره با حقیقت رو به رو بشید تا با چشم باز وارد این مسیر بشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)