سفرنامه و تجربه مصاحبه برندگان لاتاری ۲۰۱۵ - EDV Selection 2015

[ahr270]

با سلام

با توجه به نزدیک شدن به یکم اکتبر ۲۰۱۴ و شروع مصاحبه های لاتاری ۲۰۱۵
بدینوسیله از تمامی منتخبین برنامه ویزای گوناگونی (لاتاری) ۲۰۱۵ دعوت میشه تا سفرنامه ها و تجربیات خوبشون رو در این موضوع منتشر کنند

با تشکر

[minoof]

سلام
فکر میکنم ما از اولین نفرات گروه برندگان لاتاری 2015 بودیم که مصاحبه شدیم. اول به ذکر یه سری جزئیات می پردازم تا سوالات کمتری برای دوستان پیش بیاد ؛
کیس نامبر : **2
تعداد نفرات کیس : 2 نفر (زن و شوهر،برنده اصلی آقا)
مشخصات برنده اصلی:
آقا ،31 ساله
مقطع تحصیلی : کارشناسی (مهندسی برق قدرت)
شغل : مدیر پروژه های برقی در یک شرکت خصوصی
وضعیت نظام وظیفه : کارت پایان خدمت
محل خدمت : وزارت دفاع و پشتیبانی
درجه : ستوان دوم
پست : افسر آشپزخانه
مشخصات همسر:
27 ساله
مقطع تحصیلی : کارشناسی (مهندسی معماری)
شغل : دانشجوی ارشد

وقت مصاحبه ما 2 اکتبر مشخص شده بود، 13 سپتامبر مدارک رو(اصل ترجمه ها که به هرکدوم یک نسخه از کپی اصل مدرک توسط خود دارالترجمه الصاق شده بود) طبق چک لیست اعلام شده توسط پست TNT ارسال کردیم که خوشبختانه به موقع به دستشون رسیده بود (4 روز کاری طول کشید) . واکسن هایی که در تهران زدیم شامل ؛ هپاتیت (که هر دومون قبلا زده بودیم و فقط یک نوبت یادآور زدیم) ، TD، MMR( دو نوبت به فاصله یک ماه) ،آنفولانزا (یکماه قبل از تاریخ مصاحبه) میشد. همسرم آبله مرغان گرفته بود پس انستیتو پاستور تهران (تجریش) برای ایشون واکسن آبله مرغان رو هم وارد کرد.
برای گواهی تمکن مالی از بانک پاسارگاد فقط پرینت حساب گرفتیم مبلغ بیش از 150 میلیون تومان.
وقت مدیکال رو اینترنتی 30 سپتامبر از دکتر اونگان گرفتیم.
بلیط رو آزاد و خارج از تور خودمون تهیه کردیم پرواز ماهان 28 سپتامبر، برای رزرو هتل و ترنسفر فرودگاهی و مدیکال (خودمون خواستیم روز مدیکال یک نفر همراهمون باشه ) از شیدا تور کمک گرفتیم که دفترشون در خود آنکاراست (طبقه بالای مطب دکتر اونگان) . هتلمون Best Western 2000 بود اتاق دو نفره شبی 90 دلار. از هتل در کل راضی بودیم؛ صبحانه خوب بود ، هوای آنکارا با اینکه اوایل مهر ماه بود خیلی سرد بود، هتل امکانات گرمایشی و تهویه مطبوع خوبی داشت و تمیز بود.از همه مهمتر با درب ورودی سفارت پیاده 5 دقیقه فاصله داشت.
روز مدیکال اول وقت اومدن دنبالمون و رفتیم مطب دکتر، منشی اومد و مدارک رو بغیر از عکس تحویل گرفت و گفت منتظر بمونیم و به نوبت صدامون کرد داخل و خودش ازمون عکس گرفت و روی مدارک ضمیمه کرد (اصلا عکس هایی که برده بودیم استفاده نشد) و رفتیم طبقات بالاتر برای آزمایش خون و عکس از قفسه سینه ، یک خانم ترک نمونه خون ازمون گرفت و یک آقای دکتر عکس از قفسه سینه (همه افرادی که باهاشون کار دارید از منشی تا دکتر فارسی هم بلدن هر جا متوجه نشید فارسی براتون توضیح میدن) . برگشتیم طبقه پایین برای معاینه نهایی ،خانم دکتر(بسیار خوش برخورد) یکسری سوالات راجع به سوابق پزشکی و بیماری های مختلف روحی و جسمی پرسید و ریه و قلب رو معاینه کرد و نهایتا نفری یک واکسن تزریق کرد که بعدا از منشی پرسیدیم گفت آبله مرغان بوده .(!!! با اینکه همسرم آبله مرغان گرفته بود و ایران تست آنتی بادی داده بود و وارد کارت واکسنش کرده بودن بازم بهش تزریق کرد!!!) هزینه آزمایش خون و عکس قفسه سینه نفری 47 $ و هزینه معاینه و تزریق یک واکسن آبله مرغان نفری 180$.
کل مراحل چیزی حدود دو ساعت طول کشید ، البته ما اولین نفر وقت داشتیم و اولین نفر هم اونجا بودیم. جواب مدیکال روز بعد ساعت 15 آماده بود.
و اما روز مصاحبه ...
ما لباس رسمی پوشیدیم (اجباری در کار نیست هر کس هر جوری دوست داره میتونه بپوشه کاملا سلیقه ایه، خیلیا با شلوار جین و تی شرت اومده بودن) . وقت مصاحبه ما 50/8 بود ، ما 30/8 جلوی درب سفارت بودیم 3-4 نفر ایستاده بودن، ظرف 5 دقیقه پشت سرمون صف طولانی شد. 10 دقیقه بعد در باز شد و یک نفر یک نفر داخل شدیم ، همسرم کیف اداری نیاورده بود چون گفته بودن ازش میگیرن و فقط یک پوشه حاوی مدارک دستش بود ولی من یک کیف کوچیک داشتم که بعد از چند مرحله بازرسی کیف و کت ها و ساعت ها و کمربندها.... وارد شدیم. یک خانم کاملا فارسی زبان پاسپورت ها و عکس های 5*5 رو چک کرد و گفت مشکلی نداره و اگه مدارکی که پست کردین رسیده باشه اصلا عکس ها لارم نیست (که همینم شد) و پرسید مصاحبه به چه زبانی باشه؟ و شماره ای به ما داد وگفت منتظر بمونید در همه مراحل با این شماره صداتون میکنن، سالن پر از آدم بود وما متعجب از اینکه این همه آدم کی؟ و از کدوم در وارد شدن؟ مثل بانک روی برد شماره ها به نوبت به باجه مربوطه ارجاع میشد ولی صندلی ها کاملا پشت به باجه ها بود و ما چیزی نمیدیدیم تا خیلی زود شماره ما رو صدا زد...
رفتیم جلوی باجه یک خانم آمریکایی که اصلا فارسی بلد نبود ازمون خواست هرکدوم کل مدارک مربوط به خودمونو لای پاسپورتمون بذاریم و از زیر شیشه تحویل بدیم (همه اصل مدارک اینجا تحویل شد)
دوباره نشستیم چند دقیقه بعد صدامون کرد و مدارکی که اضافه داده بودیم مثل مدارک تحصیلی همراه رو پس داد ، چند دقیقه بعد یه باجه دیگه صدامون کرد یک خانم ایرانی اثر انگشت هامونو گرفت و نسشتیم ... مرحله بعد یه باجه دیگه نفری 330 $ پرداخت کردیم و با استرس فراوان نشستیم...چون اینبار دیگه وقت مصاحبه بود
این دفعه خیلی بیشتر طول کشید تا صدامون کردن (تو این مدت 2 تا دختر مجرد ویزای یکضرب شدن...) رفتیم جلوی باجه ، آفیسر یک آقای جوان آمریکایی بود که فارسی به سختی حرف میزد ولی کامل میفهمید و خیلی جدی. ازمون خواست دست راستمونو بالا ببریم و قسم بخوریم. ما تو فرم DS260 دو تا اشتباه کوچیک داشتیم یکی دو سال تجربه کاری درمورد رشته های پزشکی رو اشتباها بله زده بودیم و یک آدرس قدیمی رو، همسرم گفت قبل از قسم این دو تا اشتباه رو تو فرم انجام دادیم، آفیسر تو سیستمش نگاه کرد و گفت چیز مهمی نیست. دست راستتون رو بالا ببرید آیا قسم میخورید که هر چه در فرم نوشتید و هر چی الان میگید چیزی جز حقیقت نباشه؟ ما گفتیم بله
از همسرم پرسید رشته و مقطع تحصیلی؟ شغل؟ دقیقا در این شغل چکار میکنید؟
کجا خدمت کردی؟ وظیفت اونجا چی بوده؟ آموزشی کجا بودی؟ آیا آموزش نظامی خاصی تحت نظر سپاه یا ارتش دیدی؟ (خیر)
از من پرسید خانم رشته تحصیلی شما؟ مقطع ؟ الان چکار میکنید؟ آیا در اداره دولتی یا ارگان خاصی قبلا شاغل بودین؟ (خیر)
همه این مدت داشت توی سیستم تایپ میکرد و اصلا ما رو نگاه نمیکرد، همه مدارک رو از زیر شیشه داد بیرون ، برگه صورتی رو در آورد و دستی قسمت هایی رو پر کرد و از زیر شیشه داد بیرون و گفت پروسه اداری پرونده شما کمی طول میکشه تا 4 ماه آینده این سایت رو چک کنید هر دقت شمارتون رو دیدید یکی از شما بیاد و پاسپورت ها رو بیاره و ویزا رو بگیره...
پایان

[minoof]

!!!دوستان اشتباه تایپی رخ داده، اصلاح میکنم :
TD یک نوبت
MMR دو نوبت

[Leila1392]

دوستان همراه ضمن عرض ادب و احترام،امیدوارم این سفرنامه کمکی هر چند ناچیز برای سایر برندگان لاتاری داشته باشد،به خصوص برندگان 2015...

برنده اصلی خانم خوش شانس خانواده با کیس 12XX: کارشناسی ریاضی کاربردی،کارشناسی ارشد MBA(گرایش تجارت بین الملل)،کارمند شرکت خصوصی،البته از فروردین سر کار نمی رم،مگر سر زدن به شرکت برای تحویل کار به همکار جدید...

همسر:کارشناسی و کارشناسی ارشد برق،کارمند شرکت خصوصی،شرایط نظام وظیفه : معاف

من و همسرم دو تا نقطه مشترک داشتیم که به نظر برای آفیسرها هم جالب بود(توضیح می دم که چرا آفیسرها)،یکی اینکه هر دو کارشناسی ارشد رو خارج از ایران در یک کشور بودیم،دوم اینکه تا همین چند ماه قبل که من شاغل بودم،هر دو تو یه شرکت کار می کردیم...

تاریخ 1 می رویت قبولی،25 می سابمیت فرم 260، 12 آگوست کارنت و بالاخره 15 آگوست نامه دوم اومد و مشخص شد 9 اکتبر در آنکارا مصاحبه داریم...

چند تا کار رو به صورت موازی شروی کردیم به تکمیل کردن:1- واکسیناسیون،2-ترجمه و تهیه مدارک( شامل عکس گرفتن)،3-وقت مدیکال آنکارا،4- انتخاب پست در آنکارا،5-اطلاعات سفر،6-پرداخت خروجی،دریافت ارز دولتی،خرید لیر و دلار و...

1- واکسنها رو با مراجعه به پاستور تجریش تهران شروع کردیم،در اولین روز گفتیم که ما سال گذشته سه گانه هپاتیت رو زدیم و آبله مرغان هم گرفتیم،بنابر این تست آنتی بادی بر ای هر دو واکسن رو همون جا انجام دادیم که هزینه تست ها روی هم حدود 15000 تومان شد،با مشخص شدن نتیجه،پاستور سه گانه هپاتیت و آبله مرغان رو وارد کارت زرد کرد،دیفتری-کزاز رو هم که همون جا زدیم،به فاصله یک ماه 2 نوبت ام ام آر رو هم زدیم البته بیمارستان مهراد،هر نوبت چهل هزار تومان و در نهایت با مراجعه به هلال احمر مننژیت و آنفلونزا رو هم زدیم...

2-مدارک مورد نیاز رو ترجمه کردیم فقط با مهر مترجم،کپی ها گرفته شد،پلیس چک از سفارت مربوطه چون چند سال خارج از ایران زندگی کرده بودیم تهیه شد،نامه تمکن مالی البته فقط مانده حساب به صورت لاتین از بانک اقتصاد نوین گرفتیم،نا گفته نماند که کارت ملی و شناسنامه عوض نکردیم،با همون کارت ملی های منقضی که البته دارالترجمه هم ترجمه کرده بود با مهر فقط مترجم رفتیم سفارت...

3-با کمک به موقع ادمین گروه وایبر برندگان لاتاری 2015 خیلی زود متوجه شدیم که 3 تا 7 اکتبر در ترکیه تعطیلات رسمی هست،پس باید دقیقتر برنامه سفر رو پیگیری می کردیم،به دکتر ترکیه ایمیل زدم که ما می تونیم 8 اکتبر بیایم بر ای مدیکال و همون روز جواب رو تحویل بدین،به فاصله کمتر از نیم ساعت زد که متاسفم و نمی تونیم،بنابراین مجبور شدیم وقت مدیکال رو 2 اکتبر قبل از تعطیلات بگیریم...

4-پست مورد نظر در آنکارا رو تعیین و پرینت گرفتیم...

5- با توجه به تعطیلات ترکیه تصمیم گرفتیم بعد از مدیکال بریم استابول و دوباره برای مصاحبه برگردیم آنکارا،از الی گشت تور گرفتیم با پرواز تابان(روزهای پروازیش برای ما مناسب بود)،ترانسفر،گشت شهری یک روزه،بیمه،چون سفر دو تیکه شد با گفتن قیمت نمی خوام دوستان رو گیج کنم،با یه تلفن ساده و تعیین روزهای مورد نظرتون برای سفر راحت می تونید قیمت در بیارید...

6- موارد این بند رو که دیگه همسر زحمتش رو کشید...

بخش اصلی سفرنامه:

به موقع مدارک آماده و با پست DHL ارسال شد،دو روزه رسید...

با توجه به شرایط سرد آنکارا چمدونهارو با امید به پروردگار بستیم،گلدونمون رو هم دادیم به همسایه با ماشین خودمون رفتیم فرودگاه،ماشین رو گذاشتیم توی پارکینگ سر پوشیده و راهی آنکارا شدیم البته یادمون بود که ارز مسافرتی رو که قبلا" حواله اش رو از بانک ملت گرفته بودیم تو فرودگاه دریافت کنیم،با پرواز تابان پریدیم که واقعا" توصیه می کنم فقط در شرایط خاص این پرواز رو انتخاب کنید،سرویس دهی از پروازهای داخلی پایینتر،رسیدیم آنکارا با ترانسفر هتل و بالاخره 2 اکتبر،بلوار آتاتورک ،مطب دکتر اونگان،چون به هتل نزدیک بود پیاده رفتیم،اصلا" شلوغ نبود،خیلی سریع و خدا رو شکر به علت تکمیل بودن کارت واکسن و همراه داشتن تست آنتی بادی آبله مرغان با کمترین هزینه نسبت به سایر دوستان نفری حدود 180$ بدون تزریق هیچ واکسنی به خیر گذشت،3تا 7 اکتبرهم کا جای دوستان خالی استانبول بودیم،8 اکتبر رفتیم جواب مدیکال رو گرفتیم،چقدر زود ولی دیر رسید به 9 اکتبر،با لباسهای نیمه رسمی رفتیم سفارت البته به موقع،بعد از بازرسی وارد سالن شدیم و به محض ورود و درخداست مصاحبه به زبان فارسی شماره 405 شد همه زندگی ما،بعید می دونم به این زودیها این شماره از یادم بره،باجه ها پشت به صندلی هستند،روبرو دو تا تلوزیون که یکی اخبار بی بی سی هست و دیگری شبکه کارتون،تابلو اعلام شماره،لازم نیست همش چشمتون به مانیتور باشه با شنیدن صدایی کوتاه متوجه می شین که شماره جدید اعلام شده،4 بار شماره 405 اعلام شد،1:تحویل اصل مدارک،2.انگشت نگاری،3.بخش مالی یعنی پرداخت نفری 330$،و بالاخره برای چهارمین بار که مصاحبه بود،راستش تو اون لحظه سالن تقریبا" خالی بود فقط ما بودیم و یه زوج میانسال ترک،خیلی حالمون خوب نبود چون آفیسر آقا در باجه شماره 6 که امروز فقط ایرانیهای لاتاری رو مصاحبه می کرد همه رو با یه برگه صورتی از در فرستاده بود بیرون،ولی ما همچنان با اعتماد به نفس منتظر بودیم ،لحظه مورد نظر رسید،رفتیم جلو باجه 6 در کمال تعجب دیدیم یه آفیسر خانم هم ایستاده،به طوری که آقای آفیسر صندلیش رو کج کرده بود و با ما حرف می زد در طول چند دقیقه مصاحبه،ما گفتیم سلام،اما آفیسر شروع کرد به انگلیسی صحبت کردن و گفت شما که می تونین کامل انگلیسی صحبت کنید،من تصمیم گرفتم با شما انگلیسی مصاحبه کنم ما هم گفتیم اوکی (حدس می زنیم علتش این بود که اون خانم فارسی بلد نبود)و در طول این مدت خانم آفیسر ایستاده با چهار تا چشم به ما ذول زده بود خیلی جدی و زیرکانه،شروع کرد از من در مورد مقطع تحصیلی،رشته فوق لیسانس،رشته لیسانس،اسم شرکتی که توش کار می کردم،حیطه کاری شرکت،این که چه کشورهایی زندگی کردم و اینوکه در حال حاضر چه کار می کنم،بخش جالب مصاحبه امروز ما این بود که این وسط چند بار دکمه صدا رو خاموش می کرد که ما نشنویم و با خانم آفیسر مشورت می کرد و دوباره دکمه رو می زد،بعد به من گفت با همسرت یه جا کار می کردین و با این جمله شروع کرد از همسر به سوال پرسیدن در مورد حیطه کار شرکت و این که مشتریان شرکت چه ارگان یا افردای هستن و در نهایت موضوع نظام وظیفه و توضیح خواستن در مورد نوع معافیت در نهایت دکمه صدا خاموش و مشورت با خانم همکارش و در نهایت اصل مدارک و مدارک اضافی همراه با پاسپورت رو تحویل داد،بعد یه برگ سفید داد و گفت با ویزای شما موافقت شده تا 4 روز کاری برید پست،که ما با تعجب گفتیم پاسپورتها رو نمی خواین،خندید و معذرت خواهی کرد،به جای پاسپورت،شناسنامه ها برداشته بود،خیالمون راحت شد که بالاخره این دو تا به یک نتیجه مثبت رسیدن و من مدام با خودم دارم این جمله رو تکرار می کنم که منو این همه خوشبختی محاله...

نتیجه اخلاقی ویزای یک ضرب لاتاری:واکسنها رو کامل بزنید،مدارک اضافی پست نکنید،موقع تحویل مدارک اصلی هر چیزی رو که ازتون خواست تحویل بدین باز هم تاکید می کنم سر خود مدارک اضافی تحویل ندین،ریلکس و راحت،با اعتماد به نفس و صادقانه با آفیسر صحبت کنید و در جواب سوالات از توضیحات اضافه و تکمیلی جدا" خودداری کنید،مهمترین و اصلی ترین مطلب این که امید و توکل یادتون نره...
7
ببخشید طولانی شد،باشد که قبول افتد...

[mahsa2089]

سلام دوستان
برنده لاتاری 2015
کیس نامبر 10xx
تاریخ مصاحبه 8 اکتبر 2014
تحصیلات: فوق لیسانس بازرگانی
شغل: کارشانس بازرگانی شرکت وارد کننده مواد اولیه دارو
سابقه کار: کارشناس بازرگانی شرکت بازرسی با زمینه فعالیت بازرسی تجهیزات نفتی
ارسال مدارک به سفارت: یک ماه قبل از تاریخ مصاحبه توسط پست DHL
خرید بلیط و رزرو هتل از طریق آژانس آمیتیس
وقت مدیکال: 1 اکتبر 2014( به دلیل اینکه تمامی مراحل توسط دوستان لیلا و مینو جان گفته شده از ذکر جزییات پرهیز می کنم فقط تنها مورد در این قسمت پرداخت هزینه 50 دلار مازاد به خاطر واکسن MMR است چون در ایران فقط یک مرحله انجام شده بود)
دریافت جواب مدیکال: 2 اکتبر ساعت 3 بعدازظهر
8 اکتبر ساعت 8 صبح به سفارت رسیدم پس از ورود و دریافت شماره وارد سالن اصلی شدم و انتظار شروع شد .
مراحل به ترتیب :
1- تحویل پاسپورت و شناسنامه ( هیچ مدرک دیگه ای خواسته نشد حتی سوال پرسیدم گفتن احتیاجی نیست خیلی تعجب کردم)
2- انگشت نگاری
3- پرداخت 330 دلار
4- شروع مصاحبه: تا رفتم به باجه مورد نظر اولین چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد برگه صورتی رنگی بود که آماده بود.اولین سوال پرسید تحصیلاتتون چیه؟ بد گفت شغلتون چیه؟ و بد از پاسخ به این سوال گفت مجردی گفتم بله.گفت پرونده شما به بررسی بیشتری نیاز داره هر هفته سایت رو چک کنید . پاسپورت و شناسنامه رو پس داد و من سفارت رو ترک کردم و انتظار همچنان ادامه دارد....

[hamidraf]

سلام دوستان
برنده لاتاری 2015
کیس نامبر 10xx
تاریخ مصاحبه 8 اکتبر 2014
تحصیلات: فوق لیسانس بازرگانی
شغل: کارشانس بازرگانی شرکت وارد کننده مواد اولیه دارو
سابقه کار: کارشناس بازرگانی شرکت بازرسی با زمینه فعالیت بازرسی تجهیزات نفتی
ارسال مدارک به سفارت: یک ماه قبل از تاریخ مصاحبه توسط پست DHL
خرید بلیط و رزرو هتل از طریق آژانس آمیتیس
وقت مدیکال: 1 اکتبر 2014( به دلیل اینکه تمامی مراحل توسط دوستان لیلا و مینو جان گفته شده از ذکر جزییات پرهیز می کنم فقط تنها مورد در این قسمت پرداخت هزینه 50 دلار مازاد به خاطر واکسن MMR است چون در ایران فقط یک مرحله انجام شده بود)
دریافت جواب مدیکال: 2 اکتبر ساعت 3 بعدازظهر
8 اکتبر ساعت 8 صبح به سفارت رسیدم پس از ورود و دریافت شماره وارد سالن اصلی شدم و انتظار شروع شد .
مراحل به ترتیب :
1- تحویل پاسپورت و شناسنامه ( هیچ مدرک دیگه ای خواسته نشد حتی سوال پرسیدم گفتن احتیاجی نیست خیلی تعجب کردم)
2- انگشت نگاری
3- پرداخت 330 دلار
4- شروع مصاحبه: تا رفتم به باجه مورد نظر اولین چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد برگه صورتی رنگی بود که آماده بود.اولین سوال پرسید تحصیلاتتون چیه؟ بد گفت شغلتون چیه؟ و بد از پاسخ به این سوال گفت مجردی گفتم بله.گفت پرونده شما به بررسی بیشتری نیاز داره هر هفته سایت رو چک کنید . پاسپورت و شناسنامه رو پس داد و من سفارت رو ترک کردم و انتظار همچنان ادامه دارد....

سلام امیدوارم که ویزاتون به زودی باید
میشه بگید مجموع هزینه ها ( مدیکال داخل و خارج و سفر و سفارت و ... چقد شد؟

[mehdietemadi]

به نام خدا
کیس نامبر 8**
تاریخ مصاحبه 8 اکتبر 2014
تحصیلات: دانشجوی فوق لیسانس مهندسی
شغل: دانشجو
سابقه کار: ندارم
قبل از سفر (مدارک، مدیکال)
خب بهتره برگردم عقب، به زمان تکمیل فرم DS-260. من بدون هیچ معطلی و بدون هیچگونه وسواس، اونطوری که فک میکردم درسته از نظر خودم، فرم 260 رو خیلی زود و در تاریخ may 21 پر کردم. چون احتمال می دادم که حتما تاریخ پر کردن این فرم روی زمان مصاحبه تاثیر داره و منم که از انتظار خیلی بدم میاد، زود پر کردم. وقت پر کردن فرم هم هیچ مدرکی رو ترجمه نکرده بودم و تاریخ ها رو هم تقریبی و با کمک سایت، تبدیل به میلادی کردم و تموم شد. بعدش کم کم شروع کردم به جمع آوری مدارک که هر کدوم یک طرف بود. اول از همه رفتم کارت ملی رو عوض کردم؛ مدرک دیپلم و پیش دانشگاهی رو هم از مدرسه گرفتم و برای تایید دوباره اداره پست هم نبردم و یک راست دادم مترجم رسمی و ترجمه اش رو گرفتم. در ضمن برای هیچکدوم از مدارک هم مهر دادگستری و یا وزارت خارجه نزدم. لیسانس رو هم پولشو دادم دانشگاه و مدرکشو گرفتم فرستادم تهران وزارت علوم و بعد دادم ترجمه و همینطور بقیه مدارک مثل کارت ملی، شناسنامه و ...
واکسن ها رو هم اینطوری شروع کردم: یک راست رفتم پیش یک متخصص بیماری های عفونی که در مشهد معروف هست به نام دکتر دهقان نیری. دکتر کاملا در جریان واکسن ها بود و در قدم اول برام یک آزمایش خون کامل نوشت؛ 107 هزار تومان هزینه آزمایش شد و یک هفته بعد آماده شد. من هیچ مدرک واکسیناسیون از مدرسه و بچه گی نداشتم و مطمین بودم حداقل 12 ساله هیچ آمپولی نرفته تو پوستم! چون از آمپول خیلی میترسم دقیقا یادم بود. با این وجود، دکتر طبق نتیجه آزمایش گفت فقط نیاز به یک مرحله یادآور TD، سه مرحله هپاتیت و یک مرحله آنفولانزا دارم. قیمت هر نوبت هپاتیت 20 هزار تومان، آنفولانزا 30هزار تومان و یادآور مجانی بود. 50 تومان هم برای صدور کارت زرد دادم. دکتر هم طبق برنامه واکسیناسیون سراسری ایران، بقیه واکسن ها رو وارد کارت کرد. در ضمن، من مننژیت رو هم پارسال به دلیل مشرف شدن به حج عمره، تزریق کرده بودم.
نزدیک به سفر:
من کلا آدم دقیقه 90 هستم؛ 17 روز فقط تا روز مصاحبه مونده بود و من هنوز مدارک رو پست نکرده بودم. با گرفتن تمکن مالی و تکمیل مدارک و ترجمه ها، دقیقا 15 روز مونده به مصاحبه اصل ترجمه مدارک رو به همراه تصویرشون که مترجم پلمب کرده بود (دیپلم، پیش، لیسانس، شناسنامه، کارت ملی، سابمیت پروف فرم 260، صفحه کانتکت، نامه اول، نامه دوم، تمکن مالی از بانک ملی سر کوچه مون، دو قطعه عکس 5*5) با پست DHL ارسال کردم. وزن مرسوله کمتر از 250 گرم و هزینه اون 178 هزار تومان شد. 4 روز کاری هم طول کشید تا رسید به سفارت.
حالا نوبت مقدمات سفر بود. من 4 روز قبل سفر بلیط چارتر ماهان خریدم به قیمت 700هزار تومان. البته تقریبا به 15 تا آژانس مختلف زنگ زدم تا با این قیمت پیدا کردم. بلیط تابان از همون اول بود با قیمت 595 هزار تومان که از یک هفته مونده به پرواز شد 495 هزار تومان اما من نمیخاستم با بویینگ ام دی پرواز کنم. مصاحبه من 8 اکتبر بود و من برگشت رو برای 9 اکتبر گرفتم. بعد از خرید بلیط، با مشورت بعضی دوستان تصمیم گرفتم پرواز برگشت رو دیرتر و روز 11 اکتبر بگیرم و با اینکه بلیط چارتر بود اما با دادن 99 هزار تومان خسارت، بلیط رو آژانس برام عوض کرد. برای هتل هم یک لیست از booking.com تهیه کردم از یک سری هتل های با قیمت مناسب و نزدیک بلوار آتاتورک و با توکل به خدا، بدون رزرو کردن هتل، روز 30 سپتامبر راهی مهمترین سفر زندگیم شدم.
تجربه شخصی: حتما قبل شروع واکسن با دکتر مشورت کنید. مدارکت اضافه پست نکنید.
قسمت اول سفر:
پرواز ماهان با کیفیت خیلی خوبی انجام شد و من الان فرودگاه «Esenboga» آنکارا بودم. درست از جلوی در خروجی ترمینال پروازهای خارجی، سوار اتوبوس هایی شدم که روش Belko Air نوشته شده بود. 8 لیر دادم و مستقیم رفتم کیزیلای. حدود 40 دقیقه توی جاده بدون ترافیک از فرودگاه تا کیزیلای راه هست. آنکارا هم در هتل اوزیلهان مستقر شدم و برای هر شب برای اتاق دو تخته 50 دلار پرداخت کردم. از این هتل، پیاده 10 دقیقه تا درب ورودی سفارت و 15 دقیقه تا مطب دکتر اونگان راه هست. وقت مدیکال من ساعت 9:05 روز 1 اکتبر بود. اینجوری نیست که دقیق سر ساعت لازم باشه برید چون خود دکتر تازه ساعت 9:20 اومد! هزینه مدیکال من 230 دلار شد. یک واکسن هم بهم تزریق کرد که برای آبله بود. نتیجه رو هم روز 2 اکتبر ساعت 15 رفتم گرفتم.
تجربه شخصی: ترانسفر فرودگاهی اصلا قضیه پیچیده ای نیست که بخاین براش برید حتما از آژانس یا از تور بلیط و هتل بگیرید که ترانسفر هم داشته باشه! از ایران خیلی کم وسیله ببرید و سبک باشید. خوبیه هتل گرفتن رو در رو در آنکارا اینه که میتونید سر قیمت چونه بزنید و قبل از رزرو برید امکانات هتل رو بررسی کنید. هتل اوزیلهان خیلی تمیز و خوب بود. آزمایش خون و واکسن اصلا درد نداشت. جوری برنامه ریزی کنید که توی ترکیه همه خرج رو با لیر انجام بدید، دلار رو براتون هتل یا فروشگاه با قیمت خیلی بدی چنج میکنن با لیر و سرتون حسابی کلاه میره. هر 100 دلار حدود 226 لیر بود.
قسمت دوم سفر:
بعد از گرفتن جواب مدیکال و با شروع تعطیلات 5 روزه ترکیه به مناسبت عید قربان، من عملا بیکار بودم. تصمیم گرفته بودم این مدت رو برم استانبول. چون این قسمت عمومیت نداره برای همه شما، توضیح زیادی نمیدم. فقط در کل رفتن به استانبول با اتوبوس حدود 6 ساعت زمان لازم داره و 50 لیر پول. اتوبوس ها بسیار عالی هستن. هتل نسبت به آنکارا کمی گرونتره. جاذبه های گردشگری خیلی زیادی داره و مطمینا خیلی خوش میگذره بهتون. من تا روز 7 اکتبر استانبول بودم و 7 اکتبر ساعت 10 صبح سوار اتوبوس آنکارا شدم و ساعت 16 رسیدم آنکارا.
تجربه شخصی: مردم ترکیه خیلی خونگرم هستن و اگر کمکی بخاهید ازشون مثلا آدرس و اینا، دریغ نمیکنن. منتها اگر بتونید بهشون منظورتونو بفهمونین چون اکثریت مطلقشون اصلا چیزی به نام زبان انگلیسی اصولا نمیدونن چیه! داشتن یک اپلیکیشن مترجم انگلیسی، ترکی روی موبایل، شدیدا توصیه میشه! اگر دوست داشتید، میتونید سیم کارت Vodafone بخرید که خیلی ارزون و خوبه.
قسمت سوم سفر:
ساعت 17 روز 7 اکتبر رسیدم هتل توی آنکارا. دوباره رفتم اوزیلهان. راستی اینم بگم که فقط با یک کوله پشتی رفتم استانبول و چمدون و خریدهای قبلی از استانبول رو امانت سپرده بودم به هتل اوزیلهان قبل سفر. شبش زود خابیدم تا صبح آماده سفارت باشم. وقت سفارت من 9:10 بود. تا لباس پوشیدم (کت تک، شلوار کتان، کفش رسمی، پیراهن صورتی! بدون کروات) و مدارکمو دوبار با دقت چک کردم ساعت شد 8:50. بدو بدو رفتم سمت سفارت. اول در رو اشتباه رفتم، رفتم Gate 1، دکمه آیفون رو زدم و گفتم مصاحبه دارم، اونم از پشت آیفون گفت در رو اشتباه اومدی، باید کوچه رو بری پایین تر و بپیچی داخل. در درست Gate 4 بود. رسیدم جلو درب، ساعت 9:07 بود! تقریبا 15 نفر تو صف بودن و من یکم استرسی شدم که دیر رسیدم. مامور سفارت بازرسی کرد و رفتیم داخل. من فقط مدارکمو گذاشته بودم داخل کیف شفاف پاپکو و هیچ چیز اضافه ای همراه نداشتم. داخل سفارت، اول یک خانوم ایرانی که برای سفارت کار میکرد، پاسپورت رو کنترل کرد به علاوه عکس و پرسید به چه زبانی مصاحبه میکنی من گفتم فارسی. وقتی دیدم داخل لب به لب پر آدمه، استرس دیر رسیدنم از بین رفت! شماره 408 به من رسید و رفتم نشستم. تقریبا 50 دقیقه فقط نشستم تا شماره من رو اعلام کرد (ساعت حدودا 10:10 بود) باجه اول یک خانوم آمریکایی میان سال بود که به زبان انگلیسی ازم خواست اصل دیپلم، پیش و شناسنامه رو بهش بدم. پرسیدم چیزی دیگه ای لازم نیست، گفت نه! و اصل مدارکم رو گذاشت توی پوشه ای که مدارک پست شده من هم توش بود از قبل. 10 دقیقه بعد رفتم برای انگشت نگاری توی باجه ای که یک خانم به ایرانی بود. 5 دقیقه بعد 330 دلار رو به باجه دیگه ای پرداخت کردم و 15 دقیقه بعد رفتم باجه 4 برای مصاحبه. آفیسر مرد چشم رنگی و خوش برخوردی بود. سلام و روز به خیر گفتم و اون هم که ابتدا در حال بررسی پوشه مدارک من بود و به مانیتور روبه روش نگاه میکرد، چندتا برگه از بین مدارکم کشید بیرون، نگاهشو داد به من و بعد از سلام، گفت دست راستتو ببر بالا و قسم بخور جز حقیقت چیزی نگی. بعدش هم سوالاتش رو شروع کرد:
سوال اول: چرا خدمت نرفتی تا حالا؟
سوال دوم: تابه حال شغل دولتی یا خصوصی داشتی؟
سوال سوم: رشته تحصیلیت چیه؟
سوال چهارم: برگه تمکن مالی رو بهم نشون داد و پرسید پول توی حساب رو از کجا آوردی؟
سوال پنجم: تا به حال در کشور دیگه ای غیر از ایران، زندگی کردی؟
بعد از جواب من به آخرین سوال، چند لحظه مکث کرد، یکم مدارک داخل پوشه رو اینور اونور داد و بعد حین اینکه شروع کرد به تایپ کردن گفت من با صدور ویزای شما موافقت کردم. پاسپورتت پیش من میمونه و در عرض 4 روز کاری ویزای شما صادر میشه. بعد اصل مدارکی که از من باجه اول گرفته بود رو همراه برگه سفید از زیر شیشه داد بیرون و گفت روزت به خیر! ساعت حدود 11:10 بود که من از سفارت خارج شدم
تجربه شخصی: درب درست سفارت رو حتما قبلش برید چک کنید کجاست. مثل من دیر نرسید، با اینکه مشکلزا نیست ولی استرسزاست! داخل سالن انتظار شما حداقل 40 دقیقه منتظر خواهید ماند، توی این مدت، حسابی آروم میشید و استرستون کم میشه. لبخند بزنید. وقتی میخاید مطلب اضافه ای رو به آفیسر بگید بهتره قبلش بگید اگر لازم هست درباره فلان چیز توضیح اضافه کنم......

[mehdietemadi]

..... قسمت چهارم و آخر سفر:
10 اکتبر ساعت 8:55 دقیقه، سفارت به من ایمیل داد که ساعت 17 روز گذشته پاسپورتم رو تحویل پست ترکیه داده. بعد هم یک Bar Code Number به شما میده که پیگیری محموله پستی از طریق سایت اداره پست ترکیه که داخل ایمیل لینکش هست، فقط با همون کد انجام میشه. البته خوده سایت CSC که آدرسش داخل برگه سفید هست، این شماره بارکد رو در اختیار شما قرار میده. به محض دیدن ایمیل، رفتم شعبه Ptt که برای من UlusPtt بود. برای رفتن به اینجا باید از کیزیلای مترو سوار شید و ایستگاه ULUS پیاده شید و بعدش هم 10 دقیقه پیاده روی داره. در نهایت تعجب دیدم از این شعبه پستی فقط یک باجه بازه که فقط کارهای پست داخلی رو به صورت محدود انجام میده. کلا انگلیسی هم بلد نبود خانمی که اونجا بود! ازینجا استرس من شروع شد؛ در حال اتمام بودن پول، سوختن پرواز فردا صبح که میشد یکشنبه و چندتا مشکل اساسی دیگه. از یک رهگذر ترک که انگلیسی بلد بود خاستم به این خانمه بفهمونه من برای گرفتن پاسپورت اومدم و فردا بلیط دارم اونم بهش گفت و خانمه توی سیستم بارکد مرسوله رو زد و گفت هنوز نرسیده و باید بره دوشنبه صبح بیاد. منم حالم خراب، برگشتم سمت هتل. بعدش هم رفتم نمایندگی هواپیمایی ماهان ببینم بلیط رو عوض میکنه برای پرواز سه شنبه یا نه. آدرس ماهان ایر و تابان ایر اینه: Bulkum sok. NO 10/5 که این خیابون یکی از فرعی های آتاتورک بلوار هست و نزدیک سفارت. ماهان گفت خسارت عوض کردن بلیط 150 دلار میشه! من از یکی از زوج هایی که اومده بودن برای لاتری و خداروشکر ویزا گرفتن، شنیده بودم پاس ها رو پست ترکیه ساعت حدود 15 میارن. به ذهنم رسید دوباره ساعت 15 به اداره پست ulus سر بزنم شاید فرجی بشه. تا خود اداره پست با سلام و صلوات رفتم و وقتی ماشین اداره پست رو دیدم داشتم بال درمیاوردم. ماشین، دو سه تا کیسه رو از پیاده کرد و تحویل مامور دفتر پست داد. من سریع پردیم جلو و از مامور پست خاهش کردم ببینه پاسپورت من توی کیسه هست یا نه. اول مخالفت کرد و گفت باید دوشنبه صبح بیای اما تا بهش گفتم فردا صبح بلیط دارم و به پرواز نمیرسم، با رئیسش صحبت کرد و بعد قفل سر کیسه رو باز کرد و توشو گشت و مرسوله منو آورد بیرون. با کپی پاسپورت هم تحویلم داد و من خوشحال و خندان برگشتم هتل و صبح روز بعد هم پرواز کرد به ایران.
تجربه شخصی: اگر در به دست آوردن چیزی ایمان داشتی، بدون حتما اون رو به دست میاری حتی اگر به نظر همه محال باشه.
دوستای خوبم، همگی موفق باشید و اگر این سفرنامه به دردتون خورد، حتما دعام کنید. مرسی.

[atina1400]

سلام به همگی دوستان و عرض تبریک قبولی وبا آرزوی موفقیت برای تمامی برندگان
من آتینا هستم با کیس نامبر 1480 و بایک سفرنامه خیلی طولانی در خدمتتونم.
سن:25 سال
مدرک تحصیلی: لیسانس صنایع- تحلیل سیستمها
وضعیت تاهل:مجرد
سابقه شغلی:5ماه رسیدگی به امور حسابداری و کنترل کیفیت کارگاه سری تراشی شوهر خالم(کارگاه تولید سر شعله گاز)
در حال حاضر بیکار
داستان از اون جایی شروع میشه که من برای اولین بار در مهرماه 92 اقدام به شرکت در لاتاری کردم و در اردیبهشت 93 با تحیر کامل از برنده شدنم با خبر شدم. به دنبال تحقیق در مورد لاتاری و روند کار برای ادمه مراحل منتظر فرم دی اس 260 شدم و در زمان انتظار شروع به تکمیل کارت زردم کردم در تاریخ 19 می فرم رو دریافت و در تاریخ 25می فرمم رو سابمیت کردم. در انتظار کارنت و نامه دوم روزها سپری شد ,مدارکم را در این حین ترجمه کردم(بدون مهر دادگستری) و پس از کارنت شدن، من هر روز سایت رو برای دریافت نامه دوم چک میکردم تا اینکه در روز 15ام آگوست دیدم نامم جایگزین شد. در نامه تاریخ و ساعت مصاحبم مشخص شده بود. 14اکتبر 2014 ساعت 8:50 صبح سفارت آنکارا.(22 مهر 93).فرم سی اسی سی را پر کردم و پست مرکزی ینی شهیر رو انتخاب کردم. عکس انداختم و 6قطعه 5در5 چاپ کردم.
یکماه مونده به مصاحبه برای مدیکال وقت گرفتم.چون روز مصاحبم سه شنبه (22مهر) بود و دو روز قبلش یکشنبه(20 مهر) تعطیل بود ناچارا وقت دکتر رو در روز جمعه(18مهر) ساعت 9:45دقیقه گرفتم.مدارکم را برای ارسال اماده کردم(سی اس سی،دو قطعه عکس پشت نویسی،ترجمه مدارک تحصیلی و ریزنمراتشون با کپی الصاقی،ترجمه شناسنامه،ترجمه کارت ملی،صفحه کانتکت،پرینت تایم مدیکال)
بعد از اون اقدام به پرس و جو در مورد تور برای بازه 17مهر تا 26مهر کردم و در تمام مدت سعی داشتم که در هزینه سفرم صرفه حویی کنم برای همین هتل ارک رو با پرواز ماهان(رفت ساعت 6.5 صبح پنچشنبه و بازگشت 7عصر روز جمعه) انتخاب کردم و هزینه تور 1میلیون و پانصدوچهل هزار تومان تمام شد. بعد از خرید بلیط و پرداخت عوارض چمدونم رو برای سقر آماده کردم.یکی از هیجان انگیزترین خاطرات من در این سفر این بود که از پرواز صبحم جا موندم و با پرداخت مبلغ 2میلیون چهارصد هزار تومن و خرید بلیط ترکیش ایرلاین مجبور به رفتن به استانبول و از اونجا با یه پرواز دیگه به آنکارا رفتم.(یعنی همه برنامه هام برای صرفه جویی خراب شد فقط و فقط به خاطر اینکه سه دستگاه موبایل هیچ کدوم آلارم نزدن!!! )
خلاصه بعد از رسیدن به انکارا بدون ترانسفر با اتوبوسهای هاواش از فرودگاه به میدان کیزیلای رسیدم و از اونجا با یه تاکسی به هتل.(من قبلا نقشه هوایی راههای رسیدن به هتل و از هتل به سفارت رو ازگوگل مپ پیدا کرده بودم که واقعا تو سفرم کمکم کرد). بعد از جابجایی و کمی استراحت، از هتل خارج شدم تا مطب دکتر اونگان رو پیدا کنم.
روز بعد ساعت 8.5 اونجا بودم. طبقه چهارم...یک خانم ساعت 9:10 دقیقه اومد و پاسپورت، نامه دوم و پرینت وقت دکتر رو گرفت گفت صدا میزنم...کسانیکه بودیم تو انتظار به ترتیبی که زودتر اومده بودیم پاسپورتارو دادیم من نفر دوم بودم..وقتی مدارکو میدی به ترتیبی که پاسپورتا رو گرفته صدا میزنه داخل اتاق...عکس میگیره همونجا...بعد پاستون رو میزاره جلوتون و یه قسمت داره که باید امضاتون باشه و جاش خالیه اگه تا الان امضا نشده میگه امضا کنید و یه برگه پرینت گرفته که همون عکستونم روشه پایینش رو باید دوباره امضا کنید..بعد میگه که برید طبقه پنجم دوباره مدارکتون که از اون خانوم گرفتید رو میگیرن و میگن منتظر باشید.
دوباره صداتون میکنه و میگه 107.5 لیر برای ایکس ری و ازمایش خون معادل 47.5 دلار بدید.(برای یک نفر).
بعد یک برگه میده از رو پاستون اسمتون رو می خونن آزمایش خون میگیرن بعد ایکس ری ..بین این کارها فاصله های چند دقیقه ای هست.
بعد مدارکتون رو تحویل میدن میگن برید طبقه چهار ولی اینبار در روبروی آسانسورها باید برید. در میزنید در رو با کنترل باز میکنن داخل میشید و مدارکتون رو ازتون میگیرن اینبار پاسپورت، کارت واکسیناسیون میگن منتظر شید...بعد که صداتون میکنن راهنماییتون میکنن به اتاق دکتر اونگان
دکتر ازتون سوال میپرسن...از من تحصیلات و کارم رو پرسید بعد سابقه بیماری و جراحی، مصرف سیگار و الکل، فشار خون، چربی، سرطان، آسم و تاتو روی بدن در حین سوال پرسیدن اطلاعات کارتتون رو وارد لپ تاپش میکنه و قد و وزنتون رو هم میپرسه.
بعد رو تخت دراز میکشید با گوشی تنفستون رو چک میکنه بعد با دست چند ناحیه از شکمتون رو ضربه میزنه بعد میشینید رو تخت داخل گلو رو مبینه و مردمک چشمهارو چک میکنه بعد میره واکسن میاره میزنه بعدش تموم و میرید بیرون پاستون رو میگیرید و هزینشو پرداخت میکنید.من چون یک واکسن زد برام شد 180دلار.(کل هزینه 228 دلار)و منشی گفت ساعت سه روز دوشنبه جوابت آمادست به همراه پاسپورت بیا و چواب رو بگیر.
من روز سه شنبه ساعت 10صبح اونجا بودم و جوابمو گرفتم.جواب مدیکال شامل یه پاکت در بسته،یک سی دی،یک برگه واکسیناسیون و یک برگه دیگه که روش توضیحی به فارسی نوشته شده. تو برگه گفته شده که پاکت رو باید در روز مصاحبه تحویل بدید. برگه وتکسیناسیون هم یک برگه است که تمام اطلاعات کارت زردتون و واکسنی که دکتر اونگان زده به همراه عکستون درگوشش و تاریخ اعتبار مدیکالتون هست که نوشته شده این برگه به دفعات در امریکا ازتون خواسته میشه چس ازش کپی تهیه کنید و سی دی هم در روز ورودتون در فرودگته ازتون خواسته میشه.
روز مصاحبه من ساعت 8 صبح جلوی درب سفارت بودم و یک نفر جلوم بود که یک دختر خانوم 19 ساله ایرانی برنده لاتاری بود.مراحل ورود رو گذروندیم و به اون خانوم شماره 400 و به من شماره 401 رو دادن و من خواستم که مصاحبم فارسی باشه.3 بار شمارم خونده شد. بار اول ازم فقط دیپلم،شناسنامه و جواب مذیکال رو خواست،بار دوم انگشت نگاری و بار سوم پرداخت 330دلار و بعد نشستم فاصله بین سه دفعه اول حدود 5دقیقه بود و تا فراخوان بعدی 1 ساعت و 10 دقیقه منتظر بودم.
بعد دینگ! شمارم ظاهر شد و باید میرفتم مصاحبه.آفیسر یک خانم حدودا 40 ساله امریکایی بود چهره مهربونی داشت و لبخند میزد.بهش به فارسی گفتم سلام و جلوی باجه ایستادم اسم و فامیلم رو گفت و من گفتم بله و به انگلیسی ازم خواست سوگند یاد کنم که هر چی میگم حقیقته من گفتم قبلش دو تا اصلاحیه دارم که گفتم و بعد گفت موردی نداره و گفت دست راستتو ببر بالا و قسم بخور منم قسم خوردم. سوالا شروع شد و تمام مدت به انگلیسی صحبت میکرد.
چند سالته؟
مچردی یا متاهل؟
نامزد داری؟
واقعا نامزد نداری؟
رشته دانشگاهت چی بود؟
رشتت به پترو شیمی و نفت مربوطه؟
مطمئنی رشتت مربوط نیست؟
الان چیکار میکنی؟
قبلش کجا کار میکری؟
چه کار انجام میدادی؟
چیو کنترل میکردی؟
سرشعله گاز چیه؟
محل کار شوهر خالت کارگاه بود یا کارخونه؟
تولیدش انبوه بود یا کم؟
برای شرکتهای خصوصی تولید میکرد یا شرکتهای دولتی؟
مطمئنی با شرکتهای دولتی کار نمیکرد؟
پدرو مادرت چه احساسی داشتن وقتی فهمیدن قبول شدی ؟
پدر و مادرت چکاره ان؟
پدرت قبل ازینکه بازنشست شه چه کار میکرد؟
شرکت خصوصی بود یا دولتی؟
پروژه هاشون به نفت و گاز مربوط میشد یا نه؟
چی می ساختن؟
داخل ایران یا خارج؟
کدوم کشورها؟
آخرین کشور کدوم بود؟
مطمئنی پروژه هاشون به نفت و گاز مربوط نبود؟
چه سالی از دانشگاه فارغ التحصیل شدی؟
می خوای کدوم ایالت بری؟
اونجا کسیو داری؟
وقتی کسیو نداری چه جوری می خوای بری؟
اگه بخوای ادامه تحصیل بدی همین رشتت رو ادامه میدی؟
این رشته ای که میکنه خیلی با این که خوندی فرق میکنه،چرا؟
در تمام مدت سوالات رو انگلیسی پرسید و من انگلیسی جواب دادم.بعد از پرسیدن سوالات بهم نگاه میکرد وقتی شروع میکردم به جواب دادن تمام صحبتهام رو تایپ میکرد.من برای جواب سوالات کاملا توضیح میدادم و به یک کلمه اکتفا نمیکردم و برای توضیحمم اجازه نمی گرفتم .من در تمام مدت مصاحبم چون تایمش طولانی شده بود(21 دقیقه) همش فکر میکردم یا ریجکتم یا قراره کلیرنس بخورم که انقدر داره ازم سوال میپرسه چون با تصورم از سفرنامه هایی که خونده بودم فرق میکرد.بعد از تموم شدن سوالات گفت من الان میخوام مدارکتون رو بهتون برگردونم و من شکه بودم دیدم زیر برگه دیپلمم پاسمم داره میده و من خیلی نا امید یهو بهش به فارسی گفتم خانوم حالا تکلیف من چی میشه؟!؟!!؟ نگام کرد و خندید و بهم تبریک گفت و گفت با ویزام موافقت کرده و همونجا من دستامو بردم بالا و گفتم خدایا شکرت و گفت 3تا5 روز کاری طول میکشه تا ویزام صادر شه وقتی مدارکمو دیدم،دیدم که اون پاسم نیست شناسناممه.
و دیگه هیچ برگه ای بمن نداد...
در روز مصاحبه من 2تا دختر خانوم ایرانی مجرد هم ویزا گرفتن.
روز پنچشنبه سایت سفارت رو چک کردم و کد رهگیریم اومده بود بعد از تو سایت پست پیگیری کردم ساعت 10:56 صبح پنجشنبه پاسپورتم به پست رسیده بود و من ساعت 11:15 از پست گرفتمش.که همراه پاسپورتم یک پوشه بود که تمام مدارکی که برای سفارت فرستادم داخلش هست و روش نوشته که بسته رو باز نکنیم و در امریکا باید تحویلش بدیم.
تحربه شخصی:درر روز یکشنبه دویز یا اکسچنج ها تعطیلن پس قبلش برای گرفتن پول اقدام کنید-به تایم مدیکال و سفارت توجه نکنید هر چه زوذتر برید کارتون زودتر انحام میشه.
ببخشید اگر طولانی بود و امیدوارم این لحظات هیجان انگیز برای همتون اتفاق بیفته.

[hamidraf]

سلام به همگی دوستان و عرض تبریک قبولی وبا آرزوی موفقیت برای تمامی برندگان
من آتینا هستم با کیس نامبر 1480 و بایک سفرنامه خیلی طولانی در خدمتتونم.
س...............
فتن پول اقدام کنید-به تایم مدیکال و سفارت توجه نکنید هر چه زوذتر برید کارتون زودتر انحام میشه.
ببخشید اگر طولانی بود و امیدوارم این لحظات هیجان انگیز برای همتون اتفاق بیفته.

شما کسی رو در ایالتی که میخاستید برید نداشتید؟
حتما باید کسی رو در اونجا داشته باشیم؟