نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

  1. #1

    پیش فرض سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

    با آغا ز و شروع کارنتی های بچه های لاتاری 2014
    دوستانی که تجربه مصاحبه در سفارت امریکا در شهر ابوظبی را داشته اند می توانند برای نوشتن سفرنامه و مشاهدات خود از این تایپیک استفاده نمایند.

    لطفا اطلاعات پایه و اولیه خودتان را در ابتداء سفرنامه خود قرار دهید تا مطالعه آن برای افرادی که شرایط مشابهی مانند شرایط شما را دارند راحت تر باشند.

    (برای این منظور هم می توانید از اطلاعات زیر استفاده نمایید-سپاس)

    -سن: ***
    وضعیت تأهل: ***
    -مدرک تحصیلی: ***
    -وضعیت سربازی: ***
    -تعداد افراد منظور در کیس: ***
    -وضعیت اشتغال (خصوصی یا دولتی): ***
    کیس نامبر: 2014AS0000XXXX

    ویزا: یکضرب| 2014AS000049XX | ANK->Abu Dhabi |Interview: 4thW APril
       

  2. #2

    پیش فرض پاسخ : سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

    درود بر همگی
    خدارو شاکرم که این فرصت در اختیارم قرار داده شد تا سفرنامه ام را تقدیم شما دوستان عزیز و گرامی کنم

    در ابتدا می پردازم به توضیح مختصری از شرایط خودم:


    وضعیت تأهل: مجرد
    -مدرک تحصیلی: لیسانس مهندسی کامپیوتر
    -وضعیت سربازی: سربازی نرفتم (داشنجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار)
    -تعداد افراد منظور در کیس: فقط خودم
    -وضعیت اشتغال (خصوصی یا دولتی): سابقه هیچ کار دولتی و خصوصی نداشتم
    تعداد دفعات شرکت در لاتاری : 2 بار
    کیس نامبر: 2014AS000049XX
    ویزا: یکضررررررب =)))


    11 اردیبهشت که نتایج اعلام شد بعد مشاهده نتیجه قبولی فرم ها و مدارکم را از طریق ایمیل برای KCC فرستادم و در متن ایمیلم هم ازشون خواستم که بهم تأییدیه بدهند که 5 روز بعد هم ایمیلی مبنی بر تأییدیه مدارکم برام ارسال شد.

    چون واکسن هپاتیت را قبلا زده بودم لذا منتظر شدم تا کارنت بشم و برای باقی مراحل واکسیناسیون اقدام کنم.
    کیس من تو ماه مارچ کارنت شد و مصاحبه هفته چهارم اپریل بود که شروع کردم به تکمیل مدارک و واکسیناسیون.
    چون مصاحبم هفته اول اردیبهشت بود واکسن آنفولانزا را تزریق نکردم و مشکلی هم پیش نیامد ، واکسن مننژیت هم همینطور.
    واکسن هایی که تزریق کردم : TD یک نوبت ، MRR دو نوبت به فاصله یکماه بود و برای آبله مرغان هم رفتم انستیتو پاستور تو تجریش تست آنتی بادی دادم که جواب آزمایش را هم به دکتر شوکلا نشون دادم و هیچ مشکلی هم پیش نیومد.

    از آنجایی که سربازی نرفته بودم باید از دانشگاه برای گرفتن پاسپورت نامه اجازه خروج می گرفتم و اجازه خروج بصورت سفر نیمه علمی (ودیعه مالی 8 میلیون تومانی) به مقصد کشور امارات متحده عربی را گرفتم .
    برای ترجمه های مدارکم هم رفتم دارالترجمه دانشجو که واقعا از کارشون راضی بودم و مدارکی که ترجمه کردم:
    اصل مدرک دیپلم و کارشناسی همراه با ریز نمرات ، شنانسنامه و کارت ملی ، فیش واریزی وثیقم و کارت دانشجویی مقطع ارشدم بود.
    درخصوص گرفتن اصل مدرک دیپلم و کارشناسی ام ، دانشگاه براحتی اصل مدارک را در اختیارم قرار داد البته شاید علتش سابقه تحصیلی و نمرات بسیار عالی که داشتم بود.چون بهشون گفته بودم دارم برای دانشگاه های امریکا اپلای می کنم.

    سفر به امارات:
    از جایی که ویزای من نمیومد و تو امن امارات گیر کرده بود من واقعا داشتم دیگه نگران می شدم که به سفارت هم ایمیل زدم و قضیه را بهشون گفتم.
    خوشبختانه وقتی ویزام اومد سریع خودمو رسوندم فرودگاه امام و تونستم با آخرین پرواز ماهان خودمو به دبی برسونم.
    چون پروازم ساعت 8 صبح بود و نتونسته بودم برم بخاطر همین ترنسفر هتلمم از دست داده بودم ، ساعت 18:15 هواپیما از فرودگاه امام بلند شد و نزدیک ساعت 20 بود که در ترمینال 1 فرودگاه دبی نشست.
    بعد از کنترل پاسپورت و اسکن چشم رفتم سیم کارت Etisalat بگیرم که بعد از نزدیک 20 دقیقه انتظار متصدی مربوطه گفت سیستمشون بسیار کند عمل می کنه و قادر به ارائه سیم کارت نیستند و گفت برو از du بگیر که دفتر فروششون انتهای سالن هستش.رفتم اونجا و همانطور که بچه ها هم قبلا گفتند هیچ صفی نبود و با پرداخت 55 درهم سیم کارت du گرفتم که 10 درهم شارژ اولیه داشت و 100Mb هم اینترنت رایگان داشت و 7000 تا هم پیام کوتاه خالی می تونستید ارسال کنید.
    بعد از خرید سیم کارت از آنجایی که ترنسفر هم نداشتم فرصت را غنیمت شمردم و رفتم دفتر هواپیمایی ماهان و قضیه را براشون توضیح دادم که خوشبختانه تونستم برای برگشتم از همون بلیط قبلی استفاده کنم و برگشتمو بدون پرداختن هیچ هزینه ای مجددا تأیید کنم.
    بعد هم رفتم مترو دبی و با پرداخت 20 درهم یک کارت نول (nol) گرفتم که 14 درهم شارژ داشت و از فرودگاه رفتم ایستگاه Union و بعد خطم را عوض کردم و خط ایستگاه Etisalat را سوار شدم و ایستگاه Salah Al Din پیاده شدم که تا هتل 5 دقیقه هم پیاده نمی شد.

    مدیکال:
    جمعه صبح با ملیکا خانم تماس گرفتم ببینم امروز می شه کارهای مدیکال را انجام داد یا خیر ! که ایشون گفتند کی مصاحبه داری گفتم دوشنبه بعد فرمودند اگه شنبه بری یکشنبه جوابشو بهت می دند.
    منم گفتم باشه پس شنبه می رم که بعد از 10 دقیقه دیدم تماس گرفتند و گفتند محمد الان زنگ زدم nmc دکتر هستش می تونی الان بری که منم کلی تشکر کردم بخاطر این پیگیریشون ولی باز تصمیم گرفتم که شنبه برم.
    شنبه ساعت 7:30 بعد از صرف صبحانه رفتم ایستگاه Salah Al Din و خط Etisalat را سوار شدم و درست دو ایستگاه بعد ، ایستگاه Abu Hail پیاده شدم که از خروجی 3 رفتم بیرون و nmc درست روبروی همین خروجی بود.
    داشتم می رفتم به سمت ورودی nmc که دیدم یکی تو تاکسی جلوی درب nmc گفت ملیکا جان پس من منتظر می شم که منم ناخداگاه برگشتم و سلام دادم و ملیکا خانم هم گفت سلام محمد جان چه زودم شناختند
    بعد با هم رفتیم قسمت پذیرش nmc و پاسپورت و نامه دومم را گرفتند و به مسئول پذیرش اونجا دادند بعد منتظر نشستم که در این حین با A10A عزیز منظورم آقا مجید و همسر محترمشون آتنا خانم بود آشنا شدم که همینجا جا داره بهشون بخاطر دریافت ویزای خانمشون بهشون تبریک بگم ، واقعا زوج بسیار محترم و دوست داشتنی بودند ، همینطور که گرم صحبت بودیم یک پرستاری اسمم را صدا زد و باهم رفتیم پیش دکتر شوکلا.
    تا وارد شدم شروع کردم به انگلیسی صحبت کردن که دکتر شوکلا به فارسی صحبت کردند و من هم به فارسی دیگه باهاشون صحبت کردم.
    کارت زرد انستیتو پاستور با جواب آزمایش آنتی بادی آبله مرغانمو بهشون دادم و ایشون شروع کردند به پرسیدن سوال هایی در خصوص داشتن سابقه بیماری که من هم پاسخ می دادم.بعد هم گفتند روی تخت دراز بکش و شروع کردند به معاینه.
    خوشبختانه هیچ واکسنی بهم تزریق نشد و همه چی کامل و بدون نقص بود.
    بعد همراه با همان پرستار رفتم برای اندازه گیری قد و وزن و گرفتن فشار و نبض و معاینه چشم.
    بعد اومدم بیرون و رفتم 250 درهم بابت چکاپ پرداخت کردم و منتظر نشستم .
    تو همین حین خانم ملیکا باهام درخصوص دوشنبه صحبت کردند که گفتم باید به من تخفیف بدید که قرار شد با پرداختن مبلغ 125 درهم دوشنبه باهم بریم ابوظبی ، گرم صحبت با ملیکا خانم بودم که دوباره اسممو صدا کردند و رفتم 125 درهم پرداخت کردم و عکس قفسه سینه انداختم.بعد گفتند برو آزمایش خون بده که 50 درهم هم برای اون پرداختم که کلا شد 425 درهم.
    بعد هم از آفا مجید عزیز و همسرشون خداحافظی کردم و ملیکا خانم گفت محمد کارات تموم شد گفتم بله بعد گفتند صبر کن الان با هم می ریم که من تشکر کردم و گفتم ممنون من خودم می رم و به شما زحمت نمی دم که ایشون گفتند این حرفا چیه دارم این مسیر رو دارم می رم دیگه.
    خلاصه با ملیکا خانم رفتیم و من رو نزدیک ایستگاه Salah Al Din پیاده کردند که تا هتلم 5 دقیقه هم راه نبود.
    یکشنبه هم بعد از ظهر ساعت 17:30 رفتم nmc و گفتم برای دریافت جواب مدیکالم اومدم که گفتند بشینید صداتون می کنیم و ساعت تقریبا 18 بود که صدام کردند و جواب مدیکالمو بهم دادند.

    رفتن به ابوظبی برای مصاحبه:
    ساعت 4:15 ملیکا خانم اومدند دنبالم و همراه با دو خانواده دیگر به سمت ابوظبی راهی شدیم.وقتی رسیدیم چهار نفر رو نیمکت های سمت چپ که مربوط به کسانی می شد که برای ویزای مهاجرتی اومده بودند نشسته بودند.
    مصاحبه من ساعت 8:30 بود ولی خوب به ساعتش توجهی نمی کنند و همه به ترتیب نوبتشان به سفارت وارد می شوند.
    ساعت نزدیک 8 بود که مأمور امنیتی سفارت اومد و گفت برید به سمت درب ورودی و بعد از کنترل پاسپورت و نامه قبولی دونفر دونفر وارد سفارت شدیم.
    بعد از ورود و بازرسی بدنی و چک کردن کیف همراهمان رفتیم داخل سالن دیگری نشستیم که چهار نفر چهار نفر می فرستادنمون به سمت ساختمون اصلی.
    از کنار شمشاد ها و زمین والیبال سفارت رد شدیم (واقعا زیبا بود) و وارد ساختمان اصلی شدیم که اونجا شماره گرفتیم و به من شماره 5 افتاد.
    رفتیم انتهای سالن نشستیم ، ساعت 8 بود که چراغهای باجه ها روشن شد و شروع کردند به خواندن شماره ها.
    شماره منو خوندن و رفتم باجه مربوطه که مدارک رو تحویل می گرفت.
    بهم گفتند هرچی ترجمه داری بده بیاد ولی اصل مدارک رو نمی خوام.
    منم گفتم من تو فرمهام آپدیتی داشتم که می خوام اینا رو بدم گفت باشه اشکالی نداره که همراه با 3 قطعه عکس جدید بهشون دادم و ترجمه های:

    -کارت ملی و شناسنامه.
    -ترجمه و ریزنمرات کارشناسیم (دیپلمو ندادم و چیزی هم نگفتند)
    -نامه تمکن مالی
    را بهشون دادم فقط و فقط همینارو.
    بعد ازشون پرسیدم چیز دیگه ای لازم هست که گفتن نه همینا کافیه.
    بعد هم یه برگه آبی دادند و گفتند برو باجه اول 330 دلار پرداخت کن که رفتم و پرداخت کردم بعدم رفتم تو صف انگشت نگاری که اول چهار انگشت دست چپ و بعد چهار انگشت دست راست و در نهایت از دوتا شصت هردوتا دستم انگشت نگاری کردن و بعد هم گفتند بشینید تا برای مصاحبه صداتون کنند.

    اتقدر جو بین ما بچه هایی که رفته بودیم برای مصاحبه گرم و صمیمی بود که من متوجه نشدم کی شمارمو خوندن چون دوتا خانواده کنارم نشسته بودند و من مشغول پاسخ دادن به سوالات اونها بودم بعد بهم گفتند محمد انگار شماره شما را خوندن که منم به باجه مربوطه مراجعه کردم.
    مصاحبه با سارا گرو بود.

    مصاحبه:

    -آفیسر: دست راستتون رو ببرید بالا و قسم بخورید که هرچی که تو فرمها نوشتید و تو مصاحبه می گویید راست هستش.

    -من:دست راستمو بردم بالا و گفتم قسم می خورم هرچی که تو فرمها نوشتم و تو مصاحبه می گم راست هستش.

    -آفیسر:شما سربازی رفتید:

    -من:خیر

    -آفیسر:کار دولتی کردید؟

    -من:خیر

    -آفیسر تا حالا کاری نکردید؟

    -من: خیر اصلا.

    آفیسر:پس تا حالا چی کار می کردید؟

    -من:فقط درس می خوندم.

    -آفیسر:پس برای همین هستش که تا حالا سربازی نرفتید.

    -من:بله.

    -آفیسر:هنوزم دانشجویید؟

    -من:بله.

    -آفیسر:چرا می خواید برید امریکا؟

    -من:برای داشتن زندگی و آینده ی بهتر.

    -آفیسر:فکر می کنید اونجا براتون اینطوری باشه؟

    -من:بله

    -آفیسر:چرا اینطوری فکر می کنید؟

    -من:گفتم ببنید خانم گرو وقتی با ارزش ترین چیزی که تو کشور من وجود داره که اون هم پولش هستش قیمت متمرکز و ارزش ثابتی نداره من طبیعتا چطوری می تونم به آینده و زندگی بهتر تو کشورم فکر کنم!

    -آفیسر:این کسی که تو فرمها نوشتی کی هستش؟

    -من:...پاسخ

    -آفیسر:آیا فامیلی در امریکا دارید؟

    -من خیر.

    -آفیسر:هیچکی از فامیلاتون یا بستگانتون در امریکا نیستند.

    -من:خیر.

    بعد دیدم پروندمو بست و داشت مرتبشون می کرد جلو دستشونم پر بود از کارت های صورتی که یکیشونو برداشت و جلوی روز چهارشنبه تیک زد و بهم گفتند چهارشنبه ساعت 2 بیاید ویزاتونو بگیرید.
    منم تشکر کردم و رفتم پیش بچه ها و بهم تبریک گفتن.
    بعد هم از سفارت اومدم بیرون و با آقای مومنی برگشتیم دبی.

    برای چهارشنبه ساعت 11 هم با ملیکا خانم هماهنگ کردم که برای گرفتن پاسپورت بریم ابوظبی که بعد از Check out کردن هتل آقای مومنی ساعت 11 اومدن جلوی هتل دنبالم و با دو نفر دیگه رفتیم سفارت و ویزاها و پاکتامونو گرفتیم

    بعد هم اومدیم دبی و ساعت 7 هم ترسنفر هتل اومد دنبالم و رفتیم فرودگاه و ساعت 22 هم پرواز کردیم به سمت ایران.

    همانطور که متوجه شدید من با اینکه سربازی هم نرفته بودم ولی با ویزای امریکا اومدم ایران و هیچ مشکلی هم در هیچ کجا برام بوجود نیومد.
    برای پس گرفتن وثیقم هم رفتم نظام وظیفه و اونجا هم اصلا صفحات پاسپورتمو نگاه هم نکردند و فقط صفحه اول پاسپورتم که شامل مشخصاتم بود و صفحه آخر پاسپورتم که مهر ورود و خروج فرودگاه امام درش درج شده بود را چک کردند و بعد گفتند هفته دیگه وثیقتون به حسابتون واریز می شه.
    از الان به بعد هم هرکسی پرسید آیا کسی بوده که سربازی نرفته باشه و با ویزای امریکا اومده باشه ایران می تونید ما رو بهشون معرفی کنید و آدرس مارو بهشون بدید
    خوب این هم از سفرنامه من امیدوارم که از خوندنش لذت کافی را برده باشید.
    با آرزوی بهترین ها.
    دوستدار شما و راه شما با احترام فراوان محمد.
    ویرایش توسط Olympia : July 17th, 2014 در ساعت 09:40 AM دلیل: ویرایش توضیحات به درخواست کاربر
    ویزا: یکضرب| 2014AS000049XX | ANK->Abu Dhabi |Interview: 4thW APril
       

  3. #3

    پیش فرض پاسخ : سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

    سلام
    متشکرم از اطلاعاتتون
    من هم با اینکه توی فرمم قرار بود انکارا مصاحبه ام باشه اما الان ابوظبی برام تعیین شده
    ممکنه خواهش کنم شماره و مشخصات خانم ملیکا رو به من هم بدید
    ادرس ایمل من ghaderi.negar@gmail.com
    ممنونم

  4. #4

    پیش فرض پاسخ : سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

    نقل قول نوشته اصلی توسط negarghaderi نمایش پست ها
    سلام
    متشکرم از اطلاعاتتون
    من هم با اینکه توی فرمم قرار بود انکارا مصاحبه ام باشه اما الان ابوظبی برام تعیین شده
    ممکنه خواهش کنم شماره و مشخصات خانم ملیکا رو به من هم بدید
    ادرس ایمل من ghaderi.negar@gmail.com
    ممنونم

    سلام
    ماهم برای ویزای مهاجرتی ، آنکارا را توی فرم انتخاب کرده بودیم و منتظر Approval هستیم ولی حالا ترجیح می دیم که مصاحبه مون ابوظبی باشه . شما اطلاع دارید که به چه علت مکان مصاحبه را تغییر می دهند ؟

  5. #5

    پیش فرض پاسخ : سفرنامه و مصاحبه شما در ابوظبی - لاتاری 2014

    کاربران گرامی
    به دلیل وجود انجمن مشابه ، موضوع بسته شد. برای اعلام تجربیات خود و استفاده از تجربیات دیگران از
    این موضوع استفاده نمایید.
    با تشکر
    مدیریت فروم اپلای ابراد
    من اگر سد شکن نباشم، همان بهتر که نباشم!

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •