نقل قول نوشته اصلی توسط azaam نمایش پست ها
سلام دوستان
من فارغ التحصیل ارشد صنایع دانشگاه تهران هستم و رتبه سوم کلاس هم شدم. لیسانسم حمل و نقل هست از علم و صنعت و اونم سوم شدم . راستش از اول که شروع کردم برای فوق خوندن تنها تصمیمم ادامه تحصیل در یک کشور و دانشگاه تراز اول بود ولی جدیدا مردد شدم به دو دلیل:
1- من الان 30 سالمه و حدود 10 سال تو ایران کار کردم و سابقه بیمه ای دارم ..رها کردن این همه سابقه بیمه ای یه ذره منو می ترسونه و اینکه هیچ کدوم از دوستانم در آمریکا از سیستم بیمه ای و بازنشستگی اونجا اطلاعات دقیقی ندارن.. یا شایدم نمیدن....نمی دونم آیا برای من رها کردن کارم درسته یا نه ؟؟!!!.....کارمم امنیت شغلی بالایی داره کما اینکه حقوقش چندان چنگی به دل نمی زنه.....
2- من هیچ کس را خارج از ایران ندارم. خانواده متوسطی دارم و از لحاظ مالی هم اصلا نمی تونم روی خانوادم حساب باز کنم....برای همین هم بوده که اینقدر زود رفتم سرکار تا هزینه های اپلای و زندگیمو از خانوادم جدا کنم ...نمی دونم با رها کردن کارم پس از خوندن دکترا و احتمال اینکه شاید نتونم اونجا کار خوبی پیدا کنم می تونم امیدوار به پیدا کردن کار خوبی داخل ایران باشم یانه.....؟؟؟!!! با توجه به اینکه خانواده من فقط با آدم های ضعیف ارتباط دارن و اصلا نمی تونم به داشتن پارتی امیدوار باشم.....
3- من تاالان هیچ وقت از خانوادم جدا نبودم و تنها زندگی نکردم.....از اینکه تنهایی و غربت خارج از ایران اذیتم کنه یه خورده می ترسم.....
نظر شما رو می خوام بدونم....اگه جای من بودین چیکار و می کردین ؟؟؟؟وچرا ؟؟؟

اینکه شد سه تا!!
اول باید هدفتون رو از تحصیل در یک کشور خارجی مشخص کنید. پول، علم آموزی، تجربه جدید، مهاجرت و ....
به نظرم الان زوده که در مورد سابقه بیمه و از بین رفتنش فکر کنید، شما با این دانشگاههایی که بودید و به خصوص با سابقه کاری که دارید مطمئنا اصلا نباید در مورد امنیت شغلی نگران باشید و به خصوص که میگید حقوقش چندان چنگی به دل نمیزنه، چیزی که برای شما زیاده، کاره.
کسانی که میرن معمولا کسی رو بیرون ایران ندارند ( وابسته نزدیک مثل فامیل ) اما در حین پرئسه اپلای و یزا، کلی دوست و رفیق از همون دانشگاه و شهر پیدا می کنند و اونقدر با هم رفیق میشن که میان استقبالشون! ضمن اینکه شهرهایی که ایرانی های زیادی دارند، معمولا گروه های ایرانی دارند که به صورت هفتگی برنامه دارند و اینطور نیست که اونجا تک و تنها باشید! البته به هر حال اونا خانوادتون نیستند!
کسانی که از خانواده دور بودند و تمام مدت کارشناسی و ارشدون رو دور از خانواده درس خوندند هم وقتی میرن اونجا، کلی دلتنگ میشن. گاهی دلتنگی برای مکان از دل تنگی برای فرد بیشتره! بعضی وقتا دوس دارید با دوستی باشید و مثلا تو خیابون ولیعصر قدم بزنید! اما! اونجا اگر با فاند برید، اینقدر استاد ازتون کار میکشه که معمولا در طول هفته هیچ وقتی برای فکر کردن در مورد دلتنگیاتون ندارید! )

به هر حال اگر با همسرتون برید بخش زیادی از این مشکلات حل میشه

موفق باشید