نقل قول نوشته اصلی توسط chemistrymaste نمایش پست ها
من فکر میکنم چون دوستان چند ساله کانادا زندگی میکنن دغدغه هاشون یکمی سطحش فراتر رفته (یا شاید از اول رفاه ایران رو با خودشون آوردن توی کانادا)
دقیقا همینجوره. من الان دنبال کارم، دنبال فارغ التحصیلیم. چه فرقی داره کلاس موسیقی سنتی داره شهرم یا نه؟ مگه من روی گنجم که برم کلاس موسیقی سنتی؟
یه سال و چهار ماهه خوشنویسی نکردم چون قلم و دواتهامو نیاوردم و "تورنتو" گرون میفروشه و گفتم بعد از فارغ التحصیلیم و کار پیدا کردن میخرم.
گیتاری ندارم که بزنم، چون باید گیتار بخرم. و اونم قراره بعد از فارغ التحصیلی بخرم (وقتی کار پیدا کنم).
چه فرقی داره مدت پرواز به ایران هشت ساعته یا ده ساعت یا بیست ساعت برای منی که هنوز ایران نرفتم از وقتی اومدم؟ چه فرقی داره سراحساسات دخترانه من چی میاد؟ اصلا چه فرقی داره چند تا ایرانی دور و بر من هست وقتی من اصلا دور و برم ایرانی ندارم اینجا؟ اگه واقعا اینقدر وابستگی به ایرانیا مهم بود که من تا الان باید میمردم.
اینا دغدغه دو گروه میتونه باشه به نظرم:
1. کسایی که اومدن زندگیشونو با زحمت ساختن و الان به ثبات رسیدن و به فکر ارتقای زندگی برای خودشون و همسر و فرزندان هستن
2. کسانی که از ایران پول اوردن و ددیشون هر چند وقت یه بار میاد سر میزنه بهشون و پول وام هاشونو میده (من همچین کسی رو میشناسم اینجا) و هرگز بلیط های هواپیماشون از بیزینس کلس پایین تر نیومده. برای اونها بله مدت سفر و "تهران" بودن تورنتو مهمه. بعدم ما اگه اینقدر دنبال شبیه سازی کشور خودمون بودیم، چرا خب در به در دنبال شهری هستیم که شبیه تهرانه؟
در کل بحث کردن توی این فروم و هر فرومی و کلا بحث کردن ارزش نداره. ولی میخوام برم کلگری کار کنم ببینم چجوریه! فکر میکنم تجربه جالبی باشه. این دوستای کاناداییمم خیلی تعریف میکنن البرتا رو.
یه تصحیح هم بکنم پست قبلمو (خطاب به جناب uxmal) درست میفرمایین نباید اونجوری جمع میزدم جنوب استان اونتاریو رو. عذرخواهی میکنم. من فقط مشاهداتمو از شهر خودمون و 4 تا شهر بغلیمون و تورنتو (اونم فقط دو سه تا نقطه ش) و نیاگارا عرض کردم.

منظورمم این نبود که همه اینجورین. ولی این چیزا رو منم میبینم. همین مسائلی که اقای زینی میبینه.
دقت کنین، من 1000 بار دیگه هم همین شهرمون و اونتاریو رو به زندگی تو خیلی جاهای ایران ترجیح میدم. اینجا دوستایی پیدا کردم که با هیچی تو دنیا عوضشون نمیکنم و مال همین انتاریو هستن. واقعا دوست دارم شهرمونو. وقتی 4 تا جمله درباره ش صحبت میکنی دلیل بر این نیست که ازش بدت میاد که. ما عادت کردیم تا یکی یه نظری میده میپریم وسط میزنیم سرش. ولی البرتا تجربه جالبی باید باشه حداقل برای دو سال زندگی
اینکه شما نمیتونی یه کاری رو بکنی (خطاطی) دلیل نمیشه که بی ارزش هست یا اولویت نمیتونه باشه.
خیلی از مردم هستن که اتفاقا از نون شب براشون واجب تر هست که یک فعالیت دیگه ای رو انجام بدن.
شما ممکنه کار کردن برات اولویت باشه ، یکی دیگه ممکنه کار و کلاس عکاسی رفتن یک میزان براش وزن داشته باشه.
اینکه شما متفاوتی دلیل نمیشه بشین رفرنس فروم. پاسخ افراد باید تا جایی که میشه کامل باشه تا همه قشری رو کاور کنه.

تو پاسخم ، من سعی کردم توضیح بدم چرا از جوانب مختلف امکانات در تورنتو میتونه پاسخگوی بهتری برای یک مهاجر باشه. این امکانات از بازار کار پویا تر شروع میشه و تمام مواردی رو که گفتم شامل میشه.

دغدغه افراد نسبت به طول سفر و امکان سفرشون هیچ ربطی به سطح رفاهشون نداره.
شخصی که 1 سال کار میکنه و تنها 3 هفته مرخصی داره ، دنبال کوتاه ترین مسیر ممکن برای رسیدن به مقصد و استراحت هستش.
افراد شاغل معمولا مرخصیشون رو تو بازه های کوچیک میگیرن و لذا فاکتور مدت سفر براشون مهم میشه.

تمام ایرانی ها از ایران خارج شدن که به چیزهایی که تو ایران نداشتن برسن ، ماشالله همه کار میکردن صبح تا شب. چی نداشتن؟ کار ؟ یا آرامش - تفریح - رفاه ؟