به هر حال هر مسیری سختیهای خودش رو داره که باعث میشه اگر آدم فکر کنه به عقب برگرده کار دیگه ای میکنه...ولی ما خیلی هم در سرنوشت خودمون دخالتی نداشتیم..
کنکور سرنوشت ما رو رقم زده..
شاید من کمتر ریسک میکردم و رشته ساده تری رو که بهش تسلط داشتم انتخاب میکردم یا میرفتم یک گروه کوچک، و با یک استاد جوان غیر مطرح دکتری میگرفتم ولی عوضش هر روز از فردای خودم نمیترسیدم که وی مقاله ندادم، وی فلان چیزو نمیفهمم، نمیدونم
ولی خوب با اون حوادثی که اون زمان برام رخ داده بود آیا بهتر از این میتونستم تصمیم گیری کنم؟ یا تو ۱۸ سالگی فقط موقع انتخاب رشته احساساتی عمل نمیکردم و ارزش رشته و دانشگاه رو قربانی علاقه نمیکردم... به نظر من هر رشته ای میخونین تهران بخونین یا یه شهری که بیشتر از دو سه تا استاد تو زمینه های مختلف مرتبط به رشته تون داشته باشه که بالاخره یکیش خوب در بیاد که اگر یک درسی رو میخواستین خوب بفهمین، کلی استاد اون درس باشه که بتونید مستمع آزاد بشینید سر کلاسش..
به نظرم این کتاب هم مفید باشه در این زمینه، ضمن اینکه به درد کسانی که الان دکتری میخونند هم میخوره...
How to Survive Your PhD: The Insider's Guide to Avoiding Mistakes, Choosing the Right Program, Working with Professors, and Just How a Person Actually Writes a 200-Page Paper
http://www.amazon.com/How-Survive-Yo...mm_pap_title_0
علاقه مندی ها (Bookmarks)