ساختن این مملکت از جنگ ایران و عراق هم سختتره . اون زمان خیلیا رفتن خیلیا حتی دانشگاهشونو هم ول کردن، موندن و فدا شدن.
الان هم برگشتن به این مملکت شده همون فدا شدن. واقعا فداکاری می خواد..
ساختن این مملکت از جنگ ایران و عراق هم سختتره . اون زمان خیلیا رفتن خیلیا حتی دانشگاهشونو هم ول کردن، موندن و فدا شدن.
الان هم برگشتن به این مملکت شده همون فدا شدن. واقعا فداکاری می خواد..
معذرت می خوام.شاید حرفهام بی ربط باشه اما داره یه مقایسه کوچیکی بین ایران وخارج از کشور انجام می شه.
یه چیزی رو که باید خدمتتون بگم من نمی دونم فارغ التحصیل چه سالی هستید .اما الان یه اتفاقی افتاده.یه اتفاق عجیب.
الان واقعا درس خوندن تو ایران خیلی صبر می خواد.خیلی خیلی.الان بچه هایی که تمکن مالی بالایی دارند یا بهتر بگم باباشون پول داره .همین طور دارند جلو میرند وبچه هایی که از طبقه ای پایین جامعه اند میرند کنار.
مقایسه کنید بین بچه های دانشگاههای خوب رو(قبل تر های این جاهای خوب برای بچه های شهرستان بود وپایین شهر که خودشون بودند وخداشون وباید تلاش می کردند تا به چیزهایی که می خواستند برسند که پول هم یکی از اینها بود.اما الان عملا از دور خارج شدند.
توجه کنید به مدلهای گوشی ها وماشینهایی که سوار میشند.(انشائ .. خدا اینقدر بده بهشون نتونند جمعش کنند)
این رو بذارید کنار این که الان دیگه همه داشنجو شدند وهر... رو می بینی ازش می پرسی چی کاره ای می گه دانشجو اما تو خون جیگر خوردی رفتی دانشگاه والان حرمت داشنجو از بین رفته
وباز هم این رو در نظر بگیرید.واقعا تو این سیستم اصلا یادگیری وجود داره.وقتی استاد غم نان و... به هر دلیل خوب درس نمی ده یا کم کاری می کنه.یا کلاس ها به عناوین مختلف پیچونده وتعطیل میشه.(خراب بودن دستگاه ها ویا پیچوندن کلاس به بهانه تحسن تعطیلات عید فطر تعطیلات نوروز و.........)
(مصداقش کلاسهای آزمایشگاه ترم تابستون دانشگاه شریف(الته دانشکده شیمی ومهندسی شیمی))
اگه وضع مالیت خوب باشه یا پارتی و.. داشته باشی یا نیاز نداری یاد بگیری یا میری بعدا پول خرج می کنی یادمی گیری اما یه جوون که امیدش بعد از خدا به درس ودانشگاه و... اینهاست وهیچ چیز نداره جز استعداد وسخت کوشیش که البته اگه سرکوب نشه ودلزده نشه باید چه خاکی بر سر بریزه؟
این لینک رو هم ببینید.قصد توهین ندارم به این بنده خدا اما واقعا دیر یا زود به شما همچین حسی دست خواهد داد
http://www.applyabroad.org/forum/ind...ic,4334.0.html
من کلی تحقیق کردم وبا توجه به اهدافم واینها می گم.
تمام چیزهایی که گفتند درسته اما من یقین دارم تو ایران با این وضعیت چیزی نمیشم حداقلش اینه اونجا هم چیزی نمیشم. من با توجه به وضعیت تحصیلیم که خوبه شکر خدا و وضعیت مالیم که افتضاحه یقین دارم که باید برم.شاید برای شما اینطوری نباشه
در مورد پیشرفت مملکت متاسفانه قدر شما رو نخواهند دونست
این لینک رو هم ببینید.
http://thoughts.blogfa.com/post-84.aspx
این کاربر ،غیر فعال است.
تاپیک رفته تو خط مسایل فلسفی و مقایسه ایران و خارج و ....
دیدم دیگه مطالب هیچ ارتباطی به گرفتن پذیرش نداره منتقلش کردم.
Don't be afraid that your life will end;
be afraid that it will never begin
کسی نمیدونه؟ من هنوز منتظرم.نوشته اصلی توسط zohre
استادی که بهتون فاند میده یک مسئله مشخص رو براتون تعیین کرده که برای phd تون باید اون رو حل کنید و اگر نتونید سوپروایزرتون رو عوض کنید راهی ندارید جز اینکه بکوب کار کنید و بدنه اصلی کار رو انجام بدید و بعدش از استادتون بخواهید که بزاره بعد از دو سال با یک تز جم و جورتر MSc بگیرید. اگر خوب براشون کار کنید تو دو سال اول قبول میکنند.
من شنیدم که یک نفر TA بوده دکترا چون رنک دانشگاه پایین بوده ترجیح داده فوق اونجا بخونه بعد یک سال رفته جای دیگه اما این قبیل سوالها دانشگاه به دانشگاه فرق میکنه فقط راهش ایمیل زدنه .اگه زیر دست استاد نیفتی یعنی grant استاد منبع حقوقت نشه خیلی راحت میشه ترنسفر کرد .
اصلا بستگی داره ممکنه با همون استاد صحبت کنی اتفاقا دانشجوی فوق هم لازم داشته باشه پس به دنبال یک جای خالی میگردی و این کار نشدنی نیست .
ولی من نمیفهمم اگه رنک دانشگاه خوبه همون دانشگاه چرا دکترا ادم نخونه ???.
The truth of my life:I`m only looking for you
با توجه به اینکه معمولاً برای MSc احتیاج به Course Work بیشتری هست تا PhD آیا بدین ترتیب فرد می تونه بدون گرفتن این درسها شرایط دریافت مدرک MSc رو اهراز کنه؟ یا اینکه فرد باید در طول مدت باید حتماً همه اون درس ها رو هم پاس کنه با بگذارن بعنوان یک MSc فارق التحصیل بشه؟نوشته اصلی توسط masoud123456
لطفاً در صورتیکه از طریق پیغام خصوصی یا ایمیل با من (یا سایر دوستان خارج از کشور) تماس می گیرید سوال و جواب را بر روی فروم هم قرار دهید تا هم برای سایر اعضای فروم قابل استفاده باشد و هم وقت ما صرف پاسخ دادن به سوالات تکراری نشود.
اینجا که من هستم MSc ها باید 4 درس بگذرونند در سال اول و Phd ها هم همین طور (فکر کنم MEng ها 5 تا درس دارن) بعلاوه امتحان جامع ، ولی اگر Phd تون بدون امتحان جامع باشه معمولا تحقیقاتی و سه سالست (با course کمتر) که در این صورت دیگه به نظر سوپروایزرتون بستگی داره.
یعنی Supervisor اگه بخواد می تونه مخالفت کنه و نگذاره که شما اینکارو بکنید؟نوشته اصلی توسط masoud123456
لطفاً در صورتیکه از طریق پیغام خصوصی یا ایمیل با من (یا سایر دوستان خارج از کشور) تماس می گیرید سوال و جواب را بر روی فروم هم قرار دهید تا هم برای سایر اعضای فروم قابل استفاده باشد و هم وقت ما صرف پاسخ دادن به سوالات تکراری نشود.
ببینید بچه هانوشته اصلی توسط masoud123456
این 2 تای اول رو همه اون ور ابی ها میگن.
کارهای ما کلا نرم افزار نویسیه حالاسخت افزارش هم از AVR اون ور تر نمیره.
بعضی ها میگن استاد مرام گذاشته بهم فاند داده. بابا تو کارگر اونی برای فاند قلمبه ای که از دولت گرفته. باید زنده بمونی تا کار گری کنی.
امریکایی ها که از مهندس شدن متنفرن ! ! هنر کنن بعد لیسانس میرن mba. اونا میشن رییس شرکت و مهندس هاش چینیه و هندیه و من و تو ییم.
امریکایی ها اگه شاگرد اول دبیرستان باشن یا میرن حقوق و یا پزشکی.
ا
علاقه مندی ها (Bookmarks)