سلام. برگرفته از سایت دیگر:
سلام بر دوستان عازم خاتمی یا به عبارت بهتر (مر.آ.خا)
همونطور که میدونید پادگانی که تشریف میبرید در نقطه کویری مملکت واقع شده و آب و هوای گرم، خشکی داره. کلا هوای یزد قابل پیشبینی نیس. ممکنه تو یک روز هر چهار فصل رو داشته باشید. مثلا روز آخر اردو دوره ۱۸۶ قبل از اذان صبح همه از سرما یخ زدن در صورتی که روز قبلش از گرما هلاک شدن. به همه اینها بادهای وحشتناک رو هم اضافه کنید. حتما کرم ضد آفتاب ببرید تا پوستتون اوف نشه!!
فکر کنم تا اینجا وحشت کردید از پادگان. ولی باید بگم خوش به حالتونه چون دارید به یکی از گلاب ترین مرکزهای آموزشی کشور میرید. فرمانده مرکز سردار میر حسینی خیلی آدم باحالیه. مربیای مرکز هم بغیر از تک و توکی همه با فهم و شعورن. فرمانده گروهانا شانسیه دیگه چجوری باشن ولی زیاد مهم نیستن. فقط باید خودتون با هم خوب باشید که اکثرن همینطوره چون افرادی که برای آموزش به این مرکز میان تحصیل کرده و با فهمن. اراشد گروهان هم خیلی مهمه آدمای خوبی باشن. ارشد گروهان ما فرد با شخصیت و دلسوزی بود. (دکتر!!)
جیره ی افراد پذیرش خاتم کمه. یک دست لباس (البته این مورد خیلی خوبه چون میتونید تو همه درسای عملی بهانه ش کنید.)، اورکت، فرچه و واکت، دو جفت جوراب،صابون، پودر لباس شویی، ملحفه و یک پتو. شاید بهتون کلاه و دستکش هم بدن. لباس زیر و حوله و شامپو حتما ببرید که نمیدن. کوله سربازی هم خبری نیس.
کلاس های عملی مثل تاکتیک و تربیت بدنی بیشتر به خود بچه ها برمیگرده. اگر مثل گروهان ۲۲ دسته اول که بنده سعادت حضور در اون رو داشتم، شل و ول باشید و اهل دودر، بهتون سخت نمیگیرن.
مربیای عقیدتی خیلی با جنبه اند. اگر اهلش باشید تیکه و خنده سر کلاس به راهه.
دو بخش مهم در سربازی که اکثرن از اون مینالند عبارتند از: قرق زدن قبل از خواب و آنکادر کردن تخت و کمد. خوشبختانه قرق شبانه در مر.آ.خا ندارید عوضش به هر کی بخواد قرآن میدن قبل خواب یک حزب بخونه. آنکادر کمد هم زیاد مهم نیس ولی آنکادر تخت تقریبا مهمه. اگر درجه فراخیتون به حدیه که حال تا کردن پتو رو ندارید یک پتو مسافرتی با خودتون ببرید و به جای پتوی آنکادر شده تون ازش استفاده کنید تا صبح ها وققتون تلف نشه.
بعد از شام هم اگر وقت بشه بهتون اجازه استفاده از باشگاه بدنسازی، فوتبال دستی و پینگ پنگ رو میدن.
اگر حس و حال فعالیت ندارید بهتون توصیه میکنم همگی باهم بزنید به در *****ت. اما هرگز و هرگز بی احترامی نکنید. با شوخی و خواهش برخورد کنید. مربیا هم هیچ کدوم اهل بی احترامی نیستن.
امتحان پایان دوره برای ما کشک بود (فکر کنم همیشه همینه) شب قبلش چند تا برگه دادن همه سوالا توش بود. امتحان تربیت بدنی ندادیم. ولی اختتامیه و رژه به راه بود. اگر مشکل جسمی دارید حتما سعی کنید بپیچونید. آه و ناله کنید.
اردو پایان دوره ۱۸۶ سخت ترین بخش دوره بود. تو دوره ما پنج شنبه و جمعه هم کلاس داشتیم، کلن روز تعطیل نداشتیم که مرخصی بدن ولی خودشون دو تا بعد از ظهر جمعه بردنمون شهر. میان دوره ما ۱۷ روز بود چون عید وسطش افتاده بود. دوره های بعد احتمالا یک هفته (کمتر و بیشتر) میاندوره بدن. آخر هفته ها هم کلاس ندارید و میتونید مرخصی تو شهری بگیرید.
اگر معاف از رزم هستید که دیگه اوضاع کویته. فقط شاید مجبور بشید یکم نضافت بکنید. ولی در کل هیچ فعالیت بدنی ای مجاز نیستن بهتون بدن. میتونید همش معاف از رزمیتون رو بهونه کنید.
روز اختتامیه یک سری بازرس از تهران اومدن نظرات بچه ها رو خواستن. میخواستن ببینن چجوری میشه سربازی رو بهینه کرد. اگر اهل فکر هستید حتما راجع بهش فکر کنید تا اگر این دوره هم اومدن ارائه کنید.
در کل خوش میگذره. خیلی هم خوش میگذره. اصلا نگران نباشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)