دوستان عزیز سلام. میخواستم یه چیزی رو بهتون بگم که شاید بد نباشه بدونيد
تا حالا براتون سوال نشده چرا کشورهای پیشرفته برای رشته های مهندسی که به نسبت مدیریت خیلی واحد های عملی و آزمایشگاهی و خلاصه کلی تجهیزات لازم دارن چرا برای اونا فاند و حتی فول فاند میدن ولی برای رشته مدیریت که کمترین تجهیزات سخت افزاری رو لازم داره فاند نمیدن ؟
من دوستان زیادی در آمریکای شمالی دارم ببینید علت این قضیه تفکر امپریالیستی هستش اگه تاریخ رو بخونيد زمانی که کشور ما رو فتح کردن ما رو از نظر علوم پزشکی و مهندسی محدود نکردن بلکه کلی خدمات هم دادن که بعلت طولانی نشدن بحث خیلی راجبش صحبت نمیکنم اما یه جوری فرهنگ سازی کردن که در نظر مردم رشته های انسانی رشته های پستی جلوه کنن و جوری که حتی همین الانش هر کی انسانی بخونه دید بهش جوری هستش که انگار از ضریب هوشی کمی برخورداره در صورتیکه اصل قضیه این نیست همین علم کسب و کار که به نوعی MBA هم همینه 20 سال قبل اینکه به دنیا عرضه بشه بصورت خاص فقط تو دانشگاه های آمریکا و انگلیس تدریس میشد اونم به دانشجوهای ***** شده و برگزيدشون حقیقت امر اینه که مهندس در واقع یک ابزاره ولی مدیر این ابزار رو در بهترین جهت استفاده میکنه من خودم مهندسی عمران خوندم.ساده تر بگم یه مهندس فقط بلده با محاسبات و فرمول و اندازه گیری یه محصولی رو به بهترین شکل تولید کنه اما اینکه چه محصولی و چرا تولید بشه تصمیم اون مدیره و در آخر اینو بگم دوستان یه فرق اساسی بین علم مهندسی و مدیریت هست اون هم خلاقيته که در علم مدیریت باید داشته باشید( برعکس تصور اکثريت ) چون مهندسی علم روتينيه و وقتی شما اون دانش رو فرا بگیرید با همون فرمولا به همون نتایج از پیش تعیین شده می رسید ینی برای مثلا طراحی یه ساختمون تمام مراحل کار و از صفر تا صد رو با مطالعه و تمرین همون درس های دانشگاهی تقریبا بهش می رسید اما کسی که مدیریت ميخونه الزاما مدیر نمیشه چون مدیریت تو بخش آکادمیک فقط شما رو با اصطلاحات و نماد ها و روند ها آشنا میکنه و یه جورایی تیکه های پازل رو جدا جدا به شما میده اما اینکه آیا واقعا می تونید بعد دانشگاه اون مفاهیم رو که خوندين به بازار و المان های واقعی جامعه تعمیم بدین یا نه میشه همون کامل کردن تیکه های پازل ،هرکسی بخواد میتونه تیکه های پازل رو داشته باشه اما الزاما همه اون افراد نمیتونن کاملش کنن ینی اینجوری فکر نکنید که مثلا تو علم MBA صاف و پوست کنده تو کتاباش براتون نوشتن اگه کار x و کار y رو بکنید حتما فلان قدر میلیارد سود میکنید نه اصلا اینجوری نیست این توانایی و وسعت دید تجاری شماست که اون مبانی رو میتونه با بازار واقعی مطابقت بده چون شما تو علم مهندسی مثلا مهندسی عمران 70درصد مطالب تو گذر زمان ثابتن مثلا زلزله همیشه زلزلس و یه سری فرمول و روابط وجود داره که در گذر زمان اونم هر چند ده سال یکبار کامل تر میشه اما ماهیت پدیده زلزله تغییری نمیکنه ولی در علم مدیریت اینجوری نیست شما یک بار برای همیشه اونم مثلا تو سال 2020 تحصیلات مدیریت رو ميخونيد ولی رخدادهای اقتصادی و تجاری که تو سال مثلا 2040 برای یه کشور یا یه کمپانی یا هرچی که یک تیم مدیریتی داره قطعا یه اتفاق جدید و منحصر به فرد همون زمان خواهد بود در صورتیکه شما علم مدیریت رو در سال 2020 ینی بیست سال پیش فرا گرفتین پس تنها چیزی که شما رو مدیری میکنه تو طوفان های مختلف اقتصادی و تجاری موفق و سربلنده اون وسعت دید و هوش مدیریتی شماست به نظرم بعضی ها ذاتا مديرن اکثر بنیانگذاران کمپانی های دنیا هرگز تحصیلات مدیریتی نداشتن و بعضا حتی سواد آکادمیک هم ندارن اما ذاتا هوش مدیریتی دارن
امیدوارم مفید باشه این مطالب براتون ببخشید که طولانی شد
علاقه مندی ها (Bookmarks)