رقابت بین دانشجویان بین المللی برای ورود و گرفتن اقامت به روش تحصیلی. در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشورهای امریکا و کانادا در رشته های مهندسی به طور خاص دانشجوی نیتیو بسیار کم است و دلیل ان هم عدم نیاز یا عدم احساس نیاز است که بر مبنای دنیای واقعی و نیازهای آن شکل گرفته است. شرکتهای خصوصی دنیای آزاد به درامد بیشتر در قبال هزینه کمتر فکر میکنند و نه به عناوین دکتر و پروفسورX. البته همیشه برای برخی پوزیشنهای شغلی نیاز به مدرک دکتری هم هست اما تعداد بسیار محدودتر و غیر قابل مقایسه با تعداد لیسانس و ارشد همان رشته مهندسی به عنوان نمونه. افرادی که برای اهداف غیرمهاجرتی به آنالیز فایده،ضرر تحصیلات تکمیلی بپردازند به اندازه کافی به این نتیجه رسیده اند که ادامه تحصیل به جز موارد خاصی برای اهداف آکادمیک یا سرمایه گذاری مشخص بیفایده بوده است به همین حد که در جامعه واقعی انگیزه کافی برای جذب دانشجوی مثلا کانادایی یا امریکایی در دانشگاههای مختلف نبوده و بیشتر جمعیت را دانشجویان اینترنشنال تشکیل میدهند.
اینکه فردی به دلیل علاقه شخصی یا حتی نیاز شغلی به دوره دکتری وارد شود امری غیرمنتظره نیست اما اینکه متوسط جامعه به این گونه باشد خیر و همین دلیل ضمنی وجود شرایط اورکوالیفایداغلب فارغ التحصیلان دکتری است چرا که در غیر این صورت متوسط جامعه به همین امر گرایش پیدا میکرد. متوسط جامعه همواره به دنبال ماگزیمم کردن منافع خود است. چیزی که در دوره دکتری قاعدتا با افزایش درامد و جایگاه شغلی می توانست ترغیب کننده جامعه مربوطه به ادامه تحصیل در مقطع تحصلات تکمیلی و به طور خاص پی اچ دی باشد.
“I find the great thing in this world is not so much where we stand, as in what direction we are moving"
جایی برو که اقامت دائم بده. عنقدر هم نگران جرم و جنایت نباش، فوقش می ری کالیفرنیا جلیقه ضد گلوله بر می کنی و tensorflow نشد pytorch
من هیچ وقت از خارج بودن پشیمون نشدم و دلم نخواسته برگردم ایران.
وقتی می ری خارج از 4 مرحله گذر می کنی
1- هیجان زده میشی و فکر می کنی بالاخره پله برقی به بالای ابرها رسید و درهای بهشت را پشت سر گذاشتی
2- می گی این دیگه چه جایی، یعنی چی، افتضاح، بهمون دروغ گفتن. ابروهات ۸ میشه
3- به خاطر هزینه ها و زحمات و ساپورت خانواده، به طرز ریاکارانه ای تظاهر می کنی وضعیت خوبه
4- به این نتیجه میرسی که روی هم رفته خارج بهتر از ایرانه و هیچ کجا پرفکت نیست و قدری نارضایتی برای پیشرفت لازمه
فک کنم جایی بری که اقامت خوبی داشته باشه، آرامش بهتری داشته باشی.
اگر من کانادا را نقد می کنم، برای این نیست که بگم جای بدی هست. می خوام کسانی که اونجا زندگی می کنند، راجب چیزی فراتر از بیمارستان و مالیات و دماسنج بگن. فکر کنم تاحدی در elicit کردن اطلاعات ازشون موفق بودم اخیرا.
اینجا که تو را می بینم، یاد حرف عزت الله انتظامی افتادم تو فیلم ستارخان که می گه: برای یک شهر یکی دیونه بسه، دیگه جای من اینجا نیست. --- باسه همین دیدم داری بحث می کنی با بقیه ساکت شدم
اگر رفتی کالیفرنیا، سر قبر والت دیزنی برو. نوه اش باغ انگور داره. برو شربت کشمش بوخور.
موفق باشی
برای خواندن مقاله به چه گوش دهیم Link
من هم همین را می گویم. شرکتی که می خواهد یک نفر را استخدام کنه نگاه می کنه ببینه توانایی فرد در ایجاد مدل های یادگیری ماشین چطوری هست. اینکه متقاضی بلد باشه مدل های پیشرفته را ایجاد کنه و آزمایش کنه نیاز به این داره که فرد درک بالایی از مدلهای مختلف و توانایی کار کردن با قابلیت های پیشرفته کتابخانه های یادگیری ماشین مثل تنسورفلو را داشته باشه که این را نمیشه به همین راحتی یاد گرفت.
علاقه مندی ها (Bookmarks)