دقیقا من هم داشتم یه چیزی تو مایه های آنچه خاندایی/عموی عزیز countdown نوشته ، تایپ می کردم و چون نمیخوام پست تکراری بدم به سوی دیگر ماجرا نگاه می کنم.
به نظرم میرسه که اپلای کردن مث شطرنج بازی کردنه که نباید همه ی انرژیت رو بذاری یه طرف وگرنه اگر راهت رو ببندن، دیگه بیچاره میشی. الان که فکر می کنم کل زندگی همینه. خود من خیلی جاها اپلای کردم و یه تعدادیشون پذیرفتن منو. به دلایل خانوادگی و علمی و فلان تصمیم گرفتم برم آمریکا. به بقیه گفتم که آقا من نمیآم، پوزیشن بهتر پیدا کردم. پا شدم رفتم ویزا بگیرم تو مصاحبه ردم کرد چون حس کرد با شرایط خانوادگی من، پام برسه آمریکا دیگه باید با بیل بیرونم کنن. بعد حالا قیافه منو تجسم کن که دماغم رو گرفته بودم بالا و به همه دانشگاه های دیگه گفته بودم نمیآم و راه برگشتی نمونده بود و باید از اول اپلای می کردم!
واسه دور دوم اپلای ، تا ویزای استرالیا نخورد تو پاسپورتم، به بقیه نگفتم که نمیآم و می دونم که کار بسیار ناشایستی کردم که اونا رو معطل کردم اما ماجرای مارگزیده و ایناس دیگه. اینهمه قصه حسین کُرد گفتم که بگم ویزا هم خیلی مهمه.
از دیگر خوبیهای استرالیا غیر از همه چیزایی که گفته شد، ویزای مالتیپل دانشجوییه. می تونی خط سیدنی-تهران یه مینی بوس بگیری کار کنی واسه کمک خرجی خانواده و شغل دوم. یعنی رفت و آمدت نامحدوده به شرط اینکه حواست باشه با مینیبوست تا وسط راه باید سمت چپ رانندگی کنی و از آبهای استرالیا که خارج شدی و رسیدی سه راهی قپون، بگیری سمت راست.
موفق باشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)