سلام به همه دوستان
هدف از ساختن این موضوع شرح و بررسی شرایط سفر به آمریکا در سال 2011 است. من خودم به شخصه با خوندن تجربیات سال های گذشته تا حدی نگران شده بودم اما به قدری سفر راحت بود که میخوام این تجربه رو به اشتراک بگذارم با سایر دوستان.
من با ترکیش پرواز داشتم و اول میرفتم استانبول و از اونجا مستقیم میرفتم شیکاگو. شاید سخت ترین مرحله سفر همون فرودگاه امام خمینی تهران بود. یکی به این دلیل که باید از خانواده خداحافظی کنی و یکی هم به خاطر بی نظمی در چک کردن ورودی. همزمان 10 نفر بارشون رو روی اسکنر ورودی میگذاشتند و اون طرف هم بار ها می افتادند زمین یا سایرین برای برداشتن بار خودشون باعث می شدند بیفته. اونجا بود که فهمیدم چه قدر خوب شد که یه کاور محافظ برای لپتاپم گرفتم. به جرات میشه گفت چنین صحنه ای رو شما فقط تو ایران میتونید ببینید.
جالب اینجاست وقتی به گیت تحویل بار رفتم کارت پرواز هر دو پرواز رو به من تحویل دادند در صورتیکه با توجه به تجربیات سالهای گذشته من فکر می کردم کارت پرواز استانبول به شیکاگو رو توی استانبول به من خواهند داد. هر چند بارهای من یک تا یک نیم کیلو سنگین تر بود مشکلی نبود. وقتی دو تا کارت پروازم رو گرفتم دیدم توی کیف پاسپورتم جا نمیشه و به نظرم خیلی خوبه که یه کیف بزرگتر از کیف پاسپورت بگیرید که همه مدارک حساس راحت توی اون جا بشه و بندازید تو گردنتون عالیه. اگه میتونید به مسول گیت بگید که جای شما برای پرواز دوم رو کنار راهرو بگذاره که راحت بتونید بلند شید و راه برید تا پاهاتون خشک نشه.
پس از مهر شدن پاسپورت یک ساعت قبل پرواز رفتم سمت گیت خروجی. دوباره باید وسایلتون از اسکنر رد شه. خیالتون راحت هیچ کس در مورد میزان دلاری که میبرید سوالی نمیکنه. وقتی گیت باز شد من منتظر موندم که همه سوار شند آخر سر بدون صف سوار شم. تنها عیب این کار این بود که قفسه بارها رو بقیه پر کرده بودند برا همین تو پرواز دوم نفر اول رفتم تو .
وقتی پیاده شدید از هواپیما اصلا نگران اینکه چه مسیری باید برید نباشد. خیالتون راحت. کلا یه مسیر هست و همه جا افسرهایی برای راهنمایی ایستاده اند و با نشون دادن پاسپورت و کارت پرواز به شما میگن باید چه کنید. وقتی راهروی ورودی رو می آیید یه سری افسر دست راست هستند که فکر کنم برای بازرسی ویژه پرواز ها به آمریکا هستند. رفتم تو یه صف خیلی کوتاه و وقتی نوبت به من رسید. طرف یک سری سوال های معمول رو پرسید که برای چی میری کدوم دانشگاه و گرایش و اینکه آیا بارهات رو خودت بستی و از کسی چیزی گرفتی بگذاری تو بارهات. اینجا من یه سوتی دادم گفتم آره. نگو طرف پرسیده بود که از غریبه چی گرفتی. من هم اون انگلیسی به لهجه ترکی رو نفهمیده بودم. گفت چی گرفتی و از کی. وقتی گفتم از پدر و مادرم گفت نه منظورم از غریبه است. بعد پرسید سلاحی حمل میکنی؟؟؟!!! من هم گفتم نه نه هرگز. بعد یه برچسبی چسبوند روی پاسپورت و من رو فرستاد نزد افسر دیگه ای. اون هم گفت باید آدرس اونجات رو بدی و من هم یه پرینت از آدرس خوابگاه داشتم به اون دادم. اون هم وارد کرد و یه مهر زد روی کارت پروازم. بعد رفتم طبقه بالا که مخصوص پروازهای خروجی بود. کل این پروسه خیلی کوتاه بود.
1 ساعت قبل از پرواز دوم رفتم گیت خروجی. اونجا اکثر افراد ترکیه ای بودند و بار دستی همه رو چک میکردند. بار من رو هم دقیقا مثل سایرین بررسی کردند و هیچ تفاوتی وجود نداشت. تقریبا اوایل پرواز برگه های I94 , Custom Declarationرو دادند. حتما با خودتون خودکار بیارید و دم دست بگذارید. برای من که سفر 12 ساعته خیلی راحت بود چون واقعا اندازه سفر در حد یه سفر برون شهری تو ایران هست ضمن اینکه از شما چند بار پذیرایی می کنند و در ضمن شما هر فیلمی دلتون بخواهید میتونید ببینید
اگه صندلیتون هم کنار راهرو باشه راحت تر می تونید بلند شید و یک کم قدم بزنید.
وقتی پرواز نشست و راهروی ورودی رو تا انتها رفتم به قسمت Passport Control رسیدم. دو سری باجه وجود داشت یک سری برای visitors و دیگری برای Citizens . اول رفتم از یک افسر راهنما پرسیدم که آیا جایی برای Special Registration وجود داره؟ که توی اون صف های طویل بی دلیل وقتم رو تلف نکرده باشم، اون هم گفت نه. بد شانسیه من چند تا پرواز قبل از ما نشسته بودند و صف خیلی طولانی بود. وقتی نوبتم داشت میشد یه افسر راهنما گفت که یه سری اطلاعات از I20 رو پشت صفحه I94 وارد کنم. وقتی نوبت من شد رفتم جلو سلام و علیکی رد و بدل شد و افسر سوال های همیشگی رو پرسید. که برای چی داری می ری و کدوم دانشگاه و چند سال و چرا ویزات یه بار وروده. جالبه انگار ناراحت بود که به من ویزای یه بار ورود دادند و بعد اثر انگشت گرفت (که فکر کنم حتی از کانادایی ها هم میگیرند و پدیده معمولی هست). در نهایت قسمت departure فرم I94 رو جدا کرد و چسبوند روی پاسپورت و دو تا مهر توی I20 زد. نه اطلاعات پدر و مادر و ... . هیچ چی. پشت باجه ها ریل های بار بودند و رفتم و چمدون ها رو برداشتم. به نظرم حتما یک طناب رنگی رو برای متمایز کردن چمدونتون به اون ببندید یا به نحوی متمایزش کنید تا راحت بتونید پیداش کنید.
وقتی بارها رو برداشتم رفتم از یه افسر پرسیدم که کنترل بار کجاست؟ به صورت شگفت انگیزی برگشت گفت عزیزم فارسی با من صحبت کن!!! بعد رفتم قسمت کنترل بار و فرم Custom Control رو تحویل دادم. اونجا دو تا مسیر داشت یکی مستقیم به خروجی و یکی به سمت اسکنر. نامه اعمال ما رو به دست راستمون داد و مستقیم رفتم به خروجی و در انتها "به آمریکا خوش اومدید".
چی فکر می کردیم و چی بود. امیدوارم همه سفر خوب و راحتی داشته باشند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)