بحث اصلي اين تاپيك هم تجربيات و خاطرات از نگاه خانم ها ست ولي شاهد نظرهاي زيادي از طرف افراد غيرخانم (حداقل اسمي) هستيم و منظورم به شخص ِشما نيست.
من نمي دونم منظور شما از "اصالت" چيه و بر اساس چه ارزش هايي تعريف ميشه. ارزش هاي خودتون؟ ارزش هاي پذيرفته شده در ايران؟
هر كسي س*ك*چ*و*ا*ل لايف غيرمتعهدانه و غيراكسكلوزيو داشته باشه يا مالتي پارتنر باشه، غير اصيله؟ كما اينكه در مورد اكسكلوزيو نبودن در رابطه و مالتي پارتنر بودن نياز به كپي از فرهنگ غربي نيست، مدل اصيل و قانوني ش سال هاست كه در ايران وجود داره. :-)) بهرحال اون افراد از نظر شما غيراصيل! در ايران هم با فركانس زيادي ديده ميشن.
من توي كامنت هاي قبلي هم گفتم، اگر كسي در امريكا يا هركشور خارجي بخواد با ايراني ازدواج كنه، اين "احتمال" براش پايين هست ولي وجود داره. اين احتمال پايين هم به دليل اينه كه در خارج از ايران ٧٠ ميليون ايراني نداريم! حالا اگر كسي دنبال شرايط خاصي مثل ويرجين بودن، اعتقادات مذهبي، و كرايترياهاي خاص باشه اين احتمال حتا براش پايين تر هم ميشه. كسي كه دنبال پارتنر با اين مشخصاته قطعن نمي تونه توي امريكا دنبال امريكايي ويرجين، تابع شرع، و غيره بگرده! اونجوري احتمال خيلي كم براش نزديك به صفر ميشه.
اصالت بر اساس ارزشهای جامعه تعیین می شود به نظر من. اینکه به قول شما اکسکلوزیو و مالتی پارتنر بودن در ایران ارزش هست یا نه یک موضوع هست، اینکه فرکانسش زیاد هست یا نه یک مساله دیگر (بر اساس مشاهدات من نه زیاد هست و نه ارزش) و اینکه بحث اصالت برای شما صرفا در مسائل س*ك*چ*و*ا*ل خلاصه می شود مساله ای دیگر. به نظر می رسد با پیش فرضهایی که شما از ایران و به قول خودتان لایف استایل مناسب دارید و مسائلی مانند ویرجین بودن و کرایتریاهای خاص بحث بی فایده به نظر می رسد. من منظورم از اصالت خیلی پیشتر از این حرفها بود، مسائلی مانند فرم حرف زدن، نوع رفتار، نگرش به زندگی، خانواده، همسر و عشق.
اعتقاد چه ربطی به مهاحرت داره؟
من چندین نفر می شناسم که چند ساله اومدن امریکا، نماز و روزشون به جا هست مشروب هم نمی خورن حجاب هم ندارن! یا خیلی از دوستام هستن چند سال هست امریکا هستن و حجاب دارن. این مسئله کاملاً شخصیه. در ضمن این دوستان با حجاب دوست امریکایی هم دارن.
خیلیا فکر می کنن یه دختر مجرد که اومد اینجا دیگه دیگه باید خودش رو به آب و آتیش بزنه و تا پسرا می فهمن که مجرده هزار تا نقشه براش می کشن یا یه زن /مرد متاهل که اومد اینجا دست و پاش بسته ست.
آدم اگه آدم باشه سرش به زندگی و روابط خودشه و نباید به ین فکر کنه که کجاست و چه جوری داره قضاوت میشه. آدم متاهل هم باید متعهد به زندگیش باشه.
وقتی یکی به سئوالتون جواب می ده از روی وظیفه نیست، از رو لطفه....اینو یاد بگیرید که تشکر کنید.... آفرین!
از پاسخ به هر گونه سئوال شخصی معذوریم. حتی شما دوست عزیز
چون مثالي كه زدين بوضوح گفته بودين "در مقابل يكي دوتايي از گروه اول (غير اصيل!) مي شناسم كه تا دلتان بخواهد وارد رابطه مي شوند و جدا مي شوند!" بنابراين هر خواننده اي پيشفرضش به سمت اصالت! از اين نظر ميره.
ارزش هاي كلي هم در جوامع مختلف يكسانه، مثل راستگويي و صداقت! ربطي به كپي برداري غربي نداره. اتفاقن در امريكا سن ازدواج خيلي پايين هست و اكثر جامعه تا سن ٣٠ ساله گي ازدواج كردن(مستند و آماري). حالا نوع رفتار و فرم حرف زدن و اين قبيل لغات نامفهوم و كلي، منظور خاصي رو نمي رسونه.
از نظر من مفهوم اصالت بيشتر در مورد حيواناتي مثل اسب و سگ و گربه بكار ميره. در مورد انسان ها، اصالت و فرهنگ بي معنيه. هركسي اصالت داره (از بته عمل نيومده) و فرهنگ (كه ممكنه با فرهنگ شما متفاوت باشه). اون چيزي كه در مورد انسان ها بكار ميره سيويلايزد بودن ئه كه يك چيز كاملن اكتسابي ست و چون امريكا جامعه ي سيويلايزد تري نسبت به ايران محسوب ميشه (از همه نظر، مثال: برابري حقوق انسان ها حداقل در تئوري) كسي كه رفتار جامعه رو كپي كنه، به سيويلايزد شدن نزديك ميشه.
بهرحال وقتي ساپورتي براي واژه ها و قضاوتي كه مي كنيد نداريد، دستاويزي مثل "بولد كردن لغات" و "بحث بيفايده" قابل انتظاره!
اتفاقن اين بحث اينقدر فكر من رو مشغول كرده بود كه از همخونه ي امريكايي م سوال كردم. اين پاسخ قطعن ريلايبل نيست، اما يه چيزهايي رو روشن مي كنه. برام توضيح داد كه اكثريت افراد ميدل ايج امريكا از مسلمانان مي ترسن مخصوصن بعد از حادثه ناين ايلون. نسبت به افراد باحجاب خيلي حس خوبي ندارن چون فكر مي كنن كه مجبورن و براشون متاسفن (تفكرشون اينه كه شوهر-پدر-برادر اون ها رو مجبور كرده و هيچ عقل سليمي اين محدوديت رو انتخاب نمي كنه) باهاشون معاشرت نمي كنن چون چيز مشتركي ندارن و گپ فرهنگي شون زياده. البته همخونه ي من مي گفت شايد اگر يك مسلمون رو از نزديك بشناسه ديدش عوض بشه اما افراد مسن تر عقيده شون سخت تر عوض ميشه.
نماز و روزه نمود ظاهري از اسلام نداره، اما حجاب داره و شما هم نمي تونين منكر اسلام فوبيا در امريكا بشين. اين ديگه حرف همخونه ي من و تجربه ي شما نيست، يه مسئله ست كه توي مديا هم بهش پرداخته ميشه. قطعن حجاب مسئله ي شخصي ئه. نمي دونم حجاب مصونيت هست يا نه، اما قطعن محدوديت هست و اين محدوديت در جامعه ي غيراسلامي بيشتره. درضمن قضاوت روي زنده گي آدم ها تاثير داره، وقتي بهشون شغل نميدن! در دانشگاه ها بخاطر دايورسيتي اتفاقن شانس زن مسلمان محجبه بالاست، اما كسي در مسائل شغلي به ديورسيتي توجه نمي كنه.
من با سليقه ي خودم و نظر شخصي م، اگر معتقد به دين اسلام و حجاب بودم، در يك كشور اسلامي زنده گي مي كردم. حالا ممكنه يه فرد محجبه اين انتخاب رو نكنه و هزارتا محدوديت مثل ورزش نكردن، استخر نرفتن، طرد شدن از جامعه و نگاه سنگين آدم ها رو به جون بخره. من اين شرايط براي خودم نمي پسنديدم. اگر آدم كمي ديگنيتي داشته باشه بخاطر رفاه بيشتر(كه در مورد مسلمان معتقد اونقدري بيشتر هم نيست) اين شرايط رو نمي پذيره. نظر شخصي من اينه كه هر فردي هم كه به اين مسائل معتقده، بايد ديدي از جامعه اي كه ميخواد واردش بشه، داشته باشه. ماينوريتي بودن در هيچ جامعه اي آسون نيست، همونطوري كه ارامنه و كليمي ها و زرتشتي ها در ايران مشكلات خاص و محدوديت هاي خودشون رو دارن.
با سلام و عرض ادب و با تشکر از همه دوستان خواستم خواهش کنم که اگه ممکنه یا فارسی صحبت بشه یا انگلیسی، اینکه این همه کلمه انگلیسی رو جایگزین زبان زیبای فارسی میکنید چیز قشنگی نیس و مسلما روی طرز صحبت بقیه هم تاثیر میذاره
پاینده باشید
سلام دوست من.
من هم با نظر شما مخالف هستم. مسلمان باید تکلیفش مشخص باشه. بعضی اصول دیگه تکلیفش مشخصه مثل الکل خوردن. هر مجتهد شیعه و سنی هم هم نظر هست در موردش. اینها دیگه بحث نداره. من با واژه که شما بکار میبرید زیاد راحت نیستم. "خشک مقدس و ذهنیت بسته" بنظر من درست نیست. اتفاقا مسلمان واقعی کسی هست که دستورات دین اسلام را تا تهش اجرا کنه. شما یا دین اسلام رو قبول دارید یا ندارید. شما نمیتونید اسم مسلمان رو روی خودتون بزارید بعد بیاد شراب سرو کنید و یا با افراد مشروب خور هم سفره بشید.
ولی اگه اینها رو گذاشتید کنار و واقع گرا هستید دیگه از اسلام و جامعه مسلمانان حرف نزنید. از جامعه ایرانی بگید. اینطوری واقع بینانه تره.
بهرحال قصد جسارت نداشتم فقط خواستم موضوع رو دقیق تر بیان کنم. اگر خواستید میتونیم ادامه بدیم بحث رو.
صرفا در مورد این جمله که به نظرم مهم است: واقعا ای کاش اینطور بود! منتها در عمل اوضاع متفاوت است و این تقلید اغلب به معجونی از تناقضات، کژفهمی و تظاهر منحصر می شود و اثری از بقول شما سیویلایزیشن (تمدن به نظرم ساده تر است البته!) دیده نمی شود. به همین دلیل هم گفتم که اگر فردی با نظام ارزشی جامعه میزبان را برای ازدواج می پسندید به سراغ اصل بروید که این مسائل را نداشته باشد! برای بررسی صحت این ادعا هم پیشنهاد می کنم سری برنامه های بفرمایید شام را ملاحظه بفرمایید.
سلام دوست من
من کاملا با شما مخالفم البته محترمانه
1- اینکه میفرمایین اصلیت، از نظر من اکثر کسایی که خارج رفتن جزو افراد اصیل و روشنفکر جامعه هستند ( حداقل در شهرهای کوچک که 100% اینطوریه در شهرهای بزرگ مثل تهران هم تا حدود زیادی همینه) چون کسی که اصیله فکرش هم روشن تره و احتمالا افراد تحصیلکرده هم دوربرش زیاده که تونسته بین ایران و خارج مقایسه کنه و بره خارج.
2- در مورد این هم که میفرمایین خارجی اصل هست جدای بحث ایران معمولا برای ازدواج شما باید از شباهت بچسبید تا تفاوت. یک چینی یا سوئدی هر قدر هم اصیل باشه برای شما متفاوته و اختلافات بسیاری میتونید با هم داشته باشید . شما هم نداشته باشید والدینتون دارن. و ... که بحثس مفصله. پس دنبال جنس شبیه به خودتون بگردید.
3- وارد رابطه های زیاد شدن یا نشدن هم بهر حال بسته به نظر اشخاص فرق میکنه. ولی کسی که تمایل به ارتباط های گوناگون داره باید قید یک خانواده منسجم رو بزنه.
سپاس
علاقه مندی ها (Bookmarks)