همون طور که گفتم این بحث ممکنه نسبت به رشته و مقطع فرق کنه، ولی کلا حرفم این بود که توی تجزیه و تحلیل برای مهاجرت و تحصیل، شرایط بازار کار رو باید خیلی جدی تر نسبت به خود اقامت گرفتن گرفت، برای رشته خودم، به راحتی می تونم بگم نود درصد کسایی از کانادا دکتری گرفتن رفتن آمریکا. البته آخرش از کاری که توی آمریکا دارن راضی هستن و خوشحالن ولی این بحث اقامت کانادا کمکی بهشون نکرد، چون آخرش به خاطر کار پیدا نکردن نمی تونستن کانادا بمونند. البته بحث ویزا هم هست که ممکنه باز توجیهی بر انتخاب کانادا به آمریکا باشه. باز توی تحلیل همه جنبه ها رو باید مدنظر قرارداد و فکر کرد که چی مهمتره برای آدم
در مورد کامپیوتر بهتره کسی که خودش کامپیوتر خونده و ساکن یکی از دو کشور آمریکا و کاناداست نظر بده، نظر من ممکنه درست نباشه چون اشراف کافی به رشته شما ندارم فقط می تونم از مشاهداتم که محدود هستن بگم، توی کانادا تا جایی که دیدم کسایی که فارغ التحصیل کامپیوتر هستن اگه کار بلد هستن خیلی سریع کار پیدا می کنند. از آمریکا دو تا کامپیوتری رو می شناسم یکیشون از یکی دانشگاه های نامطرح آمریکا مستر گرفت و کمتر از یک ماه بعد از فارغ التحصیلی رفت سرکار. یکی دیگه رو هم می شناسم که با لاتاری وارد آمریکا شد و حتی مدرک مهندسیش از آمریکا نبود ولی همون یکی دو ماه اول رفت سرکار! البته هر دو تا کیس میگفتن که چون کار بلد بودن رفتن سرکار و مهندسهایی که کار بلد نیستن به جایی توی کامپیوتر نمی رسن. به طور کلی آمریکا دستمزدها بالاتره و مالیات کمتره.
باز توصیه می کنم یک هم رشته ای خودتون بهتر کمک می کنه.
به این پست و پست بعدیش هم دقت کنید که ممکنه کمکتون بکنه.
http://www.applyabroad.org/forum/sho...=1#post2498000
ویرایش توسط AFTER : December 3rd, 2017 در ساعت 09:42 AM
خیلی خیلی به ندرت به اینجا میام
سالی یکی دوبار که نسبتا زیاده و با ویزای سینگل خیلی سخته، اگه موضوع رفت و آمد به ایران برای شما خیلی مهمه بهتر به کشورهایی غیر از آمریکا فکر کنید.
در هر صورت جواب سوال این تاپیک که چرا آمریکا؟ و هدف؟ برای هر کسی جواب متفاوتی داره، مهم اینه که درست تحلیل کرد و همه فاکتورها رو مد نظر قرار داد و بعد نسبت به اهمیتی که فاکتورها برای آدم داره تصمیم گرفت.
خیلی خیلی به ندرت به اینجا میام
هیچ کسی فکر نمیکنم راضی باشه کشورشو، خونواده و دوستانشو ترک کنه، سال ها ادامه تحصیل بده و درس بخونه تا به قول شما در کشوری (کانادا) اقامت بگیره که کار نیست و درآمدا پایینه. به نظر من حق با شماست و آمریکا گزینه بهتریه، حتی اگر قرار باشه به جای سالی دو بار، دو سال یک بار رفت و آمد کنیم با ایران.
فقط من دقیقا نگفتم که آمریکا بهتره! گفتم که گزینه مناسبی هست و حرفم سر این بود که بازار کار به طور کلی مهمتر از بحث اقامت گرفتنه، چون اقامت گرفتن بدون کار بدرد نمی خوره،این رو هم تاکید می کنم که این رو به صورت کلی گفتم، نسبت به هر رشته ای این بحث تفاوت می کنه. در مورد رشته شما کانادا هم بازار کار بدی تا جایی که من دیدم نداره، ولی دستمزدها پایین تره نسبت به آمریکا. ولی دستمزد پایینتر توی کانادا معنیش زندگی بد هم نیست.
در واقع اینکه آمریکا بهتر از کانادا یا کشور دیگه ای هست یک سوالی هست که جوابش برای هر فرد فرق می کنه، نسبت به معیارهایی که برای اون فرد مهم هستن فرق می کنند،مثلا اگه شما واقعا دنبال رفت و آمد زیاد به ایران هستین آمریکا گزینه مناسبی نیست، ولی اگه کسی هستین که خیلی نمیخواین رفت و آمد کنید و بیشتر به کسب درآمد بیشتر فکر می کنید آمریکا گزینه بهتری هست، البته باید گزینه های بیشتری رو مد نظر قرار داد، مثل امنیت و....
ویرایش توسط AFTER : December 4th, 2017 در ساعت 07:15 AM
خیلی خیلی به ندرت به اینجا میام
طفاً به داده های زیر دقت کنید:
- تعداد ارسالهای مربوط به آمریکا در این وبگاه تقریباً 6 برابر ارسال های مربوط به کانادا است. با توجه به اینکه تعداد کسانی که قصد رفتن به کانادا را دارند کمتر از آمریکا نیست (حد اقل من این طور فکر می کنم) و نیز شرایط حمایت مالی دانشگاههای کانادا قابل مقایسه با دانشگاههای آمریکا است این امر نشانگر این است که برای ما ایرانیان گرفتن پذیرش، ویزا، مسافرت، تحصیل، و زندگی پس از تحصیل در آمریکا چند برابر مشکل تر از کانادا است.
-چند نمونه از مشکلات را ذکر می کنم: 1- آمریکا برای بسیاری از رشته های جالب و پر طرفدار به ما ایرانیان ویزا نمی دهد. 2- برای گرفتن ویزا باید وقت سفارت بگیریم که خودش کار شاقی است و بستگی زیاد به شانس دارد.4- باید به کشور دیگری سفر کنیم. یعنی ویزای یک کشور دیگر را هم باید بگیریم که خود مشکلی است و تدارک یک سفر را ببینیم که پر هزینه است 4- مسؤولین ویزای آمریکا در بسیاری از مواقع برخورد غیر منطقی دارند و بی دلیل موجه درخواست افراد را رد می کنند و زحمات ایشان را به هدر می دهند.5- در هنگام تحصیل در آمریکا عملاً نباید به ایران برگردید. 6- محموله پستی نمیتوانید بفرستید و فرستادن نامه هم مشکل دار است مثلاً نمی توان از شرکت های پست خصوصی استفاده کرد. 6- بسیاری از دانشجویان علاقه مند به ماندن در کشور محل تحصیل و در صورت امکان شهروند شدن هستند. در حالی که مقررات مربوطه در آمریکا سخت گیرانه است و عملاً پس از تحصیل چند سالی را باید در دلهره به سر برد. 7- روابط ایران و آمریکا رو به وخامت گذاشته است و در صورتی و این ممکن است شرایط را برای دانشجویان ایرانی در آمریکا بدتر هم بکند.
- بورس های بسیاری از کشورهای پس از کسر هزینه زندگی در همان کشورها، بسیار بهتر از آمریکا و حتی کانادا است و دانشجو می تواند حسابی پس انداز کند.
با تمام این اوصاف چرا بسیاری از ما هنوز نیرو و وقت زیادی را صرف رفتن به آمریکا می کنیم؟ درحالی که گزینه های جالبی چون کانادا و یا اروپا وجود دارد؟
اخیرا یه کسی مثل ترامپ پیدا شده و اجازه ورود نمیده یه روز کلینتون یه روز ممکنه برگردی ایران و آمریکا بگن ورود ایرانیان ممنوع
موقعیت های دانشگاهی و تعداد دانشگاهها در امریکا بیشتر از کانادا و اروپا است، تو اروپا بیشترvacancies سر کاری هست و ازقبل دانشجو را گرفتن ولی طبق قوانین مجبورن که تو سایت اعلام کنن،تو اروپا دکتری هم بگیری برای کار باید زبون اون کشور را یاد بگیری و کار پیدا کردن خیلی سخت تره، آب و هوای کانادا هم بیشتر سرده، موقعیت کاری هم در امریکا بیشتره.
از طرف دیگر در امریکا قبل از گرفتن گرین کارت استرس و فشار بیشتره.
به نظر من هرکسی هر جایی که هست اگه کارو موقعیتی داره که ازش خوشحال و راضیه همون جا بمونه حتی اگه ایران باشه.
امضا نامرئی
راستش بحث خیلی کلیه .در سوئد که هستم تا اونجا که دیدم مشکل کار به اون صورت وجود نداره .درباره زبان با وجود سختی مشکل به اون صورت که فکر میکنید حاد نیست .در ضمن شرکتای high tech بحثش فرق میکنه .مثلا همکار من توی اریکسون چون توی بحث داغ 5g ریسرچ انجام میداد شرکت at&t مستقیم بردش امریکا و گرین کارت هم براش گرفت .اینجا ریسرچ مشترک خیلی وجود داره .
به نظر من علاقه و انتخاب دانشگاه و استاد خوب (بخصوص در بحث تحصیلات تکمیلی) از اسم کشور مهم تره .
سلام،
مدتهاست در فورم فعال نیستم به دلیل کمبود شدید وقت! از طرفی فردی هم نیستم که سریع جنرلایز کنم و برداشت های فکری خودم رو به همه شرایط خاص و عام تعمیم بدم. به نظرم حماقته که بخوام در مورد یه کشور و شرایط زندگی در یه مکانی سریع نظرات شخصیم رو بیان کنم.
ولی من فکر می کنم اکثر ما یه جورایی ایده آل گرا هستیم و از چیزی راضی می شیم که برای اون بیشتر به سختی بیفتیم. بیشتر عذاب بکشیم، بعدا به طور طبیعی اون مورد رو بزرگ و خاص جلوه میدیم.
برای خیلی از ماها آمریکا/کانادا/استرالیا/یا اروپا مدینه فاضله هست، و وقتی اونجا رسیدیم می خوایم توجیه کنیم که اونهمه تلاشمون واقعا سودمند بوده.
نه کانادا اونقدر سرده که نشه تحمل کرد (نمی دونم مگر کسی که از کویر بیاد سرمای اینجا واقعا براش غیرقابل تحمل یاشه) و نه آمریکا اونقدر بی قانونه و زندگی در اونجا دشوار.
فکر می کنم آمریکا رو زیادی بزرگ کردیم برای خودمون و بیشتر سعی داشتیم با نگاه binary به قضیه نگاه کنیم پس همیشه سعی داشتیم در یه موقعیت "این self /یا/ اون other" یه آمریکا نگاه کنیم و گزینه های دیگه رو ناک اوت کنیم.
این تصور برای هر چی که باشه یه جور ساده انگاریه، و سم برای زندگی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)