بنده حالا تخصصی در زمینه های مذهبی ندارم ولی قضیه ای را که سالها قبل در روزنامه های ایران خوانده بودم نقل میکنم شاید خیال دوستان را راحت کند.
یکی از علمای معروف در ایران بعد از انقلاب با هیئت همراه برای بازدید به یک کشور خارجی رفته بودند و در هواپیما مهماندار خارجی هواپیما لیوان آب پرتقال برای همه میآورد.
هیئت همراه مشغول بحث میشوند که آیا دستهای این خارجی پاک بوده یا نه و آیا در این لیوان قبلا چیز دیگری ریخته شده بوده و ایا درست شسته شده و غیره و غیره و خلاصه تشکیک میکنند که این لیوان نجس است و این آب میوه را میشود خورد یا نه.
عالم مربوطه ناگهان وارد بحث میشود و ازافراد هیئت میپرسد: آیا هیچکدام شما میتوانید قسم بخورید که این لیوان نجس است؟
همه با تعجب جواب میدهند که خیر شک داریم ولی قسم نمیتوانیم بخوریم.
ایشان جواب میدهد: پس پاک است. لیوان را میگیرد و سرمیکشد!
علاقه مندی ها (Bookmarks)