سلام.
پیمی جان این که گفتی فقط مختص به آمریکا یا شهر های بزرگش نمیشه. اصولا همه جای دنیا همینه. نه این که خارجی ها خودشونو قاطی ما نمی کنند. بعضی وقتا ما خودمون رو قاطی خارجی ها و زندگی با اونها نمی کنیم.
اگر بخوام یک نمونه بگم پسر عمه من در انگلیس دانشجو هست و خب در اونجا چنیدن موقعیت ازدواج با انگلیسی ها براش فراهم شده بود. حتی میخواست با دختر یک وکیل سرشناس لندن ازدواج کنه.
اما نهایتا همین چند ماه پیش با یه دختر دانشجو ایرانی ازدواج کرد!
به نظر من به جای این که بگیم خارجی ها مارو قاطی زندگیشون نمی کنند بهتره از دختر پسر های مجرد و ایرانی سوال کنیم که آیا واقعا قصد ازدواج و زندگی و معاشرت در کنار یک خارجی رو دارن ؟ (شاید اولش همه جواب بدن عاره از خدامونه ولی وقتی پاش بیفته و وارد عمل بشن خیلیاشون اینکارو نمی کنند!)
OFFLINE
آمار رسمی وجود دارد. اما این آمار فقط چهار نژاد را به رسمیت می شناسد فقط سفید، هیسپانیک، سیاه و آسیایی
طبق این آمار میزان ۱۰ درصد است
یعنی از هر ۱۰ ازدواج کاملا یک ازدواج بین نژادی است.
آمار مردان به تفکیک نژادی
سفید ۶ درصد
سیاه ۱۶ دصد
هسیپانیک ۱۵ درصد
آسیایی ۱۸ درصد
آمار زنان به تفکیک نژادی
سفید ۶ درصد
سیاه ۷ درصد
هیسپانیک ۱۴ درصد
آسیایی ۲۳ درصد
اگر شما این دسته بندی نژادی دولتی آمریکا را قبول ندارید و نژاد ها را بیشتر از این چهار تا می شناسید (مثلا بین ایرانی و عرب فرق می گذارید) مقدارش از این ده درصد بیشتر خواهد شد
هرکه را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
نوشته شما ، من را یاد معکوس ضرب المثل معروف «پنجاه درصد قضیه حله! مانده پنجاه درصد دیگرش»!
شما اول بگو چطوری می توانی خودت را قاطی کنی ، بعدا بگو که قصدش را داری یا نه و ....
من دو تا از دوستام که هر دو گرین کارت دارند و هر دو متاهل (مزدوج با ایرانی) بودند ، هر دو طلاق گرفتند یکی برای این که با اروپایی (بور) ازدواج کند و دیگری برای این که با آفریقایی (سیاه) ازدواج کنند. یک سال از طلاقشان می گذرد و هنوز نتوانستند حتی یک دوست (در نژاد مورد علاقه شان) پیدا کنند چه برسد به ازدواج. این دو مرد عمل بودند و در راهشان عزمی راسخ داشته و دارند. ولی هنوز لوزر هستند
ویرایش توسط robotic : August 27th, 2016 در ساعت 08:25 PM
هرکه را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
من کاری با این که چطور میشه قاطی اونا شد ندارم. چون در حدی نیستم که بتونم بگم.
ولی حرف های من واسه موقعی هست که قاطی خارجی ها بشید
هم تاکید کردم تو حرف هامنه این که خارجی ها خودشونو قاطی ما نمی کنند. بعضی وقتا ما خودمون رو قاطی خارجی ها و زندگی با اونها نمی کنیم.یعنی اگر قاطی خارجی ها شدیم آیا واقعا با اونها ازدواج و زندگی میکنیم ؟
بار ها و بار ها تو تاپیک های مختلف همین انجمنم نظر دوستان در مورد معاشرت با خارجی هارو خوندم ولی اصلا نظرات خوبی به نظر نمی رسید.حتی دیدم یکی تو تجربیات زندگی در اتریش نوشنته اتریشی ها اصلا آدم نیستن که من باهاشون رفت و آدم کنم. از وقتی که اومدم اتریش همش با رفقای ایرانی ساکن اتریش دوست شدم
این رو هم اضافه کرده بودم که :
(شاید اولش همه جواب بدن عاره از خدامونه ولی وقتی پاش بیفته و وارد عمل بشن خیلیاشون اینکارو نمی کنند!)شما هم کلاه خودت رو قاضی کن و واقعا ببین اگر قاطی خارجی ها بشی باهاشون ازدواج و زندگی میکنی یا مثل دسته بالا میشی؟
OFFLINE
ببینید دوستان قاطی شدن با امریکایی یک بحث هست و ازدواج بحث دیگه. تعداد زیادی از دوستان فکر میکنند مراحل ازدواج اینه: امروز احساس کردم نیاز دارم ازدواج کنم، پس برم یکیو (چه ایرانی چه خارجی) پیدا کنم و ازدواج کنم. این شیوه در ایران خیلی رواج داره چون اکثرا ازدواج رو یک هدف می دونند و بسیاری اون رو دریچه ای می بینند برای رسیدن به یک سری منافع.
در امریکا، اکثرا اینجوری نیست. یک امریکایی چون ازدواج رو هدف نمیدونه و اون رو مسیری میانبر برای رسیدن به اهدافش نمیدونه (نمیگم 100 درصد اینجوریه دارم روال کلی رو میگم) وقتی به ازدواج فکر میکنه که فرد مناسب رو پیدا کرده باشه و بعضا سال ها با اون مراوده داشته و در خیلی موارد زیر یک سقف بودن و گاها سال ها نامزد بودن و حتی فرزند مشترک دارند و خوب طبیعی هست در این جامعه افرادی جذب هم بشن که با هم اشتراکات زیادی دارند. به عنوان مثال رنگ پوستشون مثل هم باشه و ... .
در این فروم اکثر افراد دانشجو هستند و شاید 2 - 3 سال هست که در امریکا هستند و انتظار دارن که در این 2 - 3 سال بر تمام موانع (زبان و شناخت فرهنگ و طرز تفکر شرقی غربی) فائق بیان، با امریکایی (بعضا دختر سفید پوست و بلوند اسکینی) کیس ازواج پیدا کنند شغل پیدا کنند و سعادتمند شوند. به همین دلیل اکثرا به این ها نمیرسند و سر خورده میشن. مهم ترین مسئله زمان هست. در طول زمان شما در جامعه ی جدید جا میافتید. یه جورایی مثل آبگوشت که باید جا بیافته و این زمان طولانی می خواد.
دقیقا منم با حرف های شما موافقم.
تجربه زندگی در آمریکا و مسائل مختلف زندگی مثل ازدواج و کار مادام العمر و ... چیزایی نیست که بشه با زندگی دانشجویی و مجردی و زندگی کردن تو یه خونه 60 متری اونم با هم خونه ای بشه فهمید.
همونطور هم که گفتید اکثر اعضای این فروم دو سه سالی هست که به آمریکا سفر کردنند.
به نظر من باید نظر افرادی که سال های سال هست به آمریکا و یا خارج مهاجرت کردنند (شاید بیش از 20 سال!) رو هم بدونیم. مسلما اونا دیدگاه متفاوتی با دانشجویان عزیز دارند!
OFFLINE
وقتی زیر یک سقف باشند و فرزند مشترک داشته باشند از نظر من ازدواج کردند ، دیگر مهم نیست که توی شناسنامه ثبت شده باشد یا نه.
نمی خواهیم که با لغات و قوانین جکومتی بازی کنیم.
در ضمن آمریکایی زیر بیست سال با آمریکایی بین بیست تا سی سال با آمریکایی بالای سی سال توی سه فاز کاملا مختلف فکری هستند. این مواردی که گفتی هیچ انطباقی با افراد زیر بیست سال ندارد
چیزی که من دیدم دانشجویان ایرانی (حتی آن هایی که هفت سال اینجا دانشجویند) هنوز به سقف مشترک نرسیدند چه برسد به بقیه اش
دانشجو دیدم که دوران ارشد ، دکتری و پست دکترا اینجا بوده و تمام تلاشش را در این زمینه کرده ، وقتی دوران پست دکتراش تمام شد و پوزیشن گرفت، سنش شده ۳۴ سال ، برگشت ایران تا یک ماهه یکی را پیدا کند و برگردد!
نکند شما انتظار داری در سن پنجاه سالگی تازه به ازدواج فکر کنند؟!
هرکه را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
دوستان یک سوالی!
من ادکلن خیلی زیاد میزنم (مقداری نه، منظورمه یعنی عادت به استفاده دارم!) اونجا نسبت به ادکلن زدن چه تفکری وجود داره؟ خوبه بده؟ باکلاس و ....
مجدد میگم، منظورمه استفاده همیشگی هستش نه اینکه خودمو قرغ در ادکلن کنم! (پرفیوم ) )
Stand on the shoulders of giants
Life is like riding a bicycle, To keep your balance, you must keep moving
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
پستهای قبلیم رو برای درک عمیق از تفاوت امریکا و اروپا بخون
علاقه مندی ها (Bookmarks)