صفحه 15 از 74 نخستنخست ... 567891011121314151617181920212223242565 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 731

موضوع: تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

  1. #141
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر روابط اجتماعی در جامعه غربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sarada نمایش پست ها
    راستش من با این مورد برخورد نداشتم دقیقا نمیدونم .... تو اروپا و آمریکا میشه از رفتار بد فروشنده شکایت کرد؟؟
    واسه ی این میگم چون تو خیلی از موارد دیگه دیدم که تنها ( یا شاید بیشترین ) دلیلی که باعث میشه اینا رعایت کنن جریمه ی زیاد و برخورد جدی هستش ! ...
    خوب رانندگی میکنن و خلاف نمیکنن هرگوشه کناری که میشه پارک نمیکنن وقت مستی رانندگی نمیکنن ...
    یا غیر از اون خارجی هایی که وارد کشورشون میشن شاید تو کشور خودشون کسی مثلا بهشون تنه بزنه پدر طرف رو در بیارن ولی اینجا کاری نمیکنن و درگیر نمیشن چون میدونن از کوچکترین حرکتیشون میشه شکایت کرد و جریمه گرفت ( اینو از خیلی از خارجی ها که اینجان شنیدم)

    شایدم چون اینجا مشتری کم هستش فروشنده ست که دنبال مشتریه ولی تو ایران همیشه مشتری برای همه چی هست ...

    ولی چیزی که برام خیلی خیلی عجیبه اینه که خودمون تقریبا هممون از رفتارای خودمون شاکی هستیم ، تقریبا به هر ایرانی بگی از رفتار خودمون انتقاد میکنه .. اصولا هم آدم رفتاری که خودش بدش میاد رو انجام نمیده پس اینایی که انجام میدن کیان؟(منظورم رو نمیدونم رسوندم یا نه!:دی)
    والا اینی که من دارم میبینم تقریبا همیشه دیگران مقصرند تا طرف لحظه ای به این فکر کنه که ممکنه خودش هم اشتباه کنه.
    مثلا من در یک فرومی برای یک فردی نوشتم که رشته های علوم انسانی وضعیتشون چطوره . واقعیات رو نوشتم و طبق امرهایی که مثلا در سایت های مختلف امریکایی هست درآمدش فلان رشته انسانی اصلا قابل قیاس با مشاغلی مثل جراحی یا رشتها دیگه نیست که عمده دوستان هم همین اطلاعات رو تایید میکنند بعد یکی صرفا چون رشته خودش اون بوده(حالا خوبه خودم هم رشتم همینه((: ) میگه اطلاعات غلط دادید که این رشته از جراحی درامد پایین تری داره؟ )(:

  2. #142
    Junior Member sarada آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    ارسال‌ها
    88

    پیش فرض پاسخ : تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر روابط اجتماعی در جامعه غربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط salazar716 نمایش پست ها
    شاید اون ایرانی که شما میگی مکانش با اینی که من هستم فرق داره کم پیش میاد یا حداقل من ندیدم کسی ذره ای به رفتارش فکر بکنه!!!
    منظورم رفتار خودش نبود :دی رفتار خودمون ما ایرانی ها بود .
    مثلا همه میگیم ما ایرانیا حسادت میکنیم . ما ایرانیا زیرآب میزنیم . دروغ میگیم ... همه ی ایرانیا به هم میگن از ایرانیا دوری کن... خب ایرانیا خودمونیم دیگه ... منظورم اینه که وقتی همه داریم میگیم بدیم( و وقتی کسی میدونه یه چیزی بده انجامش نمیده دیگه!) خب پس کیه که این کارارو انجام میده؟ آخرش خواستم همین که خودتون گفتین رو بگم . یعنی هیشکی به رفتار خودش دقت نمیکنه چه بسا همونی که داره از ایرانیا انتقاد میکنه خودش همون رفتارا رو داره.

  3. #143
    Banned
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال‌ها
    1,261

    پیش فرض پاسخ : تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر روابط اجتماعی در جامعه غربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sarada نمایش پست ها
    منظورم رفتار خودش نبود :دی رفتار خودمون ما ایرانی ها بود .
    مثلا همه میگیم ما ایرانیا حسادت میکنیم . ما ایرانیا زیرآب میزنیم . دروغ میگیم ... همه ی ایرانیا به هم میگن از ایرانیا دوری کن... خب ایرانیا خودمونیم دیگه ... منظورم اینه که وقتی همه داریم میگیم بدیم( و وقتی کسی میدونه یه چیزی بده انجامش نمیده دیگه!) خب پس کیه که این کارارو انجام میده؟ آخرش خواستم همین که خودتون گفتین رو بگم . یعنی هیشکی به رفتار خودش دقت نمیکنه چه بسا همونی که داره از ایرانیا انتقاد میکنه خودش همون رفتارا رو داره.
    مسئله اینه که اینها برای من و شمایی که توی محیط دیگه هستیم یا قرار میگیریم مهم هستند و برای خیلی ها که قصد دارند در ایران باشند و اصلا فکر خارج از کشور بودن و زندگی کردن و فهم فرهنگی کشورهای دیگه براشون مهم نیست اصلا مسئله نیست.

  4. #144
    Junior Member sarada آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    ارسال‌ها
    88

    پیش فرض پاسخ : تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر روابط اجتماعی در جامعه غربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
    مسئله اینه که اینها برای من و شمایی که توی محیط دیگه هستیم یا قرار میگیریم مهم هستند و برای خیلی ها که قصد دارند در ایران باشند و اصلا فکر خارج از کشور بودن و زندگی کردن و فهم فرهنگی کشورهای دیگه براشون مهم نیست اصلا مسئله نیست.
    خب برای من و شما مهمه .... بحث ایرانی های داخل کشور جداست ... ولی خب به قول خودتون ماکه تو محیط دیگه هستیم و برامون مهمه چرا بازم این قضیه وجود داره تومون؟

  5. #145
    ApplyAbroad Superstar shibaak آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    ارسال‌ها
    2,805

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam79 نمایش پست ها
    دوستان اگه نظری دارید درباره اینکه چرا ایرانیهای خارج از کشور همدیگه روترغیب می کنند به دوری از هموطنانشون بگید لطفا .من که اگه جامعه شناس بودم حتما دربارش تحقیق مفصل میکردم اما فکر میکنم اگر هر کدوم از ما اینو درون خودمون ریشه یابی کنیم و مطرح کنیم با هم که چه فکری میکنیم که از هم فاصله میگیریم شاید موثر باشه اگه بگیم وقتی یه هموطن غریبه رو میبینیم چه افکاری از ذهنمون رد میشه که ممکنه باعث بشه با اکراه به نزدیک شدن باهاش فکر کنیم شاید کمک کنه بهمون
    من که تا حالا برای زندگی طولانی مدت نرفتم. ولی به نظر من در مورد کسانی که از هموطن دوری میکنن یکی از دلایلش اینه که خیلی از ایرانیها خودشونو نسبت به افراد جوامع غربی حقیر میدونن و نمیخوان با قاطی شدن با هموطناشون نشون بدن که ایرانی هستن.
    دوم اینکه کلا ایرانیها به نظر من خیلی تو کار هم سرک میکشن. وقتی می بیننت از نوک فرق سرت تا کفش پات رو زیر سر میگذارن که بدونن چجوری هستی! مخصوصا اگر یه هموطن ببینن تو شهر غربت. انگار مثلا براشون جاافتاده نیست اگر اون آدم یه قیافه مثل بقیه داشته باشه. در مقابل خارجیها کمتر اینطورین. نه به رفتارش نه لباسش نه چیز دیگه ش گیر نمیدن. حالا یا به دلیل اینکه اونا رو ذاتا متفاوت میدونن یا به دلیلی اینکه یه جورایی اونا رو بهتر از خودشون میدونن. بهرحال من نوعی وقتی یه نفر بشینه اینطوری براندازم بکنه و بررسی کنه احساس خوبی ندارم! دوست ندارم کسی به قول معروف منو judge کنه. (چیزی که خیلی مواقع یکی از دلایل مهم رفتن ماها از ایران و فرار از دوست و آشناست). اومدم اونجا که دیگه این دردسرا رو نداشته باشم و کسی به این چیزام کار نداشته باشه. خب وقتی باهم مثل غریبه ها باشیم و اون ندونه من ایرانیم یا باهاش صحبت نکنم که متوجه نشه کمتر اینکارو میکنه. خارجیا هم کلا کاری به کار قیافه و شکل و ریخت آدم ندارن. براشون حل شده اس. پس ترجیح میدم با ایرانیا نپرم که کسی منو judge نکنه!

  6. #146
    Junior Member sarada آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    ارسال‌ها
    88

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    يادمه يه بار داشتم مي دوئيدم كه به مترو برسم و خودم رو پرت كردم تو يه دفعه سرم رو بالا اوردم ديدم چند نفر به طور خيلي عجيبي يا سرشون رو انداختن پايين يا روشون رو كردن اونور. زن و شوهر جووني هم فقط با نگاه با هم حرف ميزنن و صدايي ازشون در نمياد. بعد ديدم اي بابا اينا كه همه ايراني هستن و فقط چون يه ايراني ديگه اونجاس دارن غير طبيعي رفتار ميكنن !!اون لحظه فكر كردم اگه الان همراهي داشتم مطمئنا تيكه اي بار اينا ميكردم.
    واقعا شرم آوره رفتار خودمون با خودمون ... يكي از دوستام ميگفت ايراني ها مهربون ترين ادماي دنيان ولي با همه مهربونن جز با خودشون!

  7. #147
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته و دانشگاه
    Business- CBS
    ارسال‌ها
    750

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    من چند ماهه خارج از کشور زندگی می کنم و بزرگترین مشکلی که در بین ایرانیها دیدم همون مشگلی هست که در ایران هم بود، نمی تونند بهتر از خودشون کسی رو ببینند، برای همین همینکه حس می کنند از تو پایین تر هستند فوری دورت رو خالی می کنند و شروع می کنند ازت فاصله گرفتن، اما با خارجیها اینطوری نیستند چون خودشون رو با یک خارجی مقایسه نمی کنند..

    کلا اکثر ایرانیها حسودند و چشم دیدن موفقیت دیگران رو ندارند، بخصوص اگر هموطن باشه و اگر مثلا تازه وارد هم باشه خیلی بدتر هست.
    حتی همین که اکثرا می شینن عربها رو مسخره می کنند و می گن ملخ خور و اینها بخاطر همین عقده است که نمی تونند ببینند کشورهای عربی چقدر پبشرفت کردند و دیگه چادر نشین نیستند. بی فرهنگی بی داد می کنه در بین ایرانیها متاسفانه.

    مورد دوم هم اینه که همه judgmental هستیم.. فقط بلدیم در مورد هم قضاوت کنیم اونم از نوغ منفی اش

    من یک دوست ایرانی محجبه دارم که حجابش هم بخاطر اعتقادش هست نه اینکه بورس بگیر دولت باشه، تنها افرادی که در دانشگاه به این گیر می دن و مسخره اش می کنند و همه چیز بهش می گن، ایرانیها هستند ! چرا چون چشم ندارند ببینند یکی انقدر اراده داره که سر اعتقادش به ایسته و به اون عمل کنه.. چون خودشون نمی تونند سر هر چیزی که باور دارند، ایستادگی کنند . این هم یک جنبه از توانایی هست. از این مورد بگیر تا همه مورد توانایی، حسادت تو رگ و پی 95% ایرانیها شناور هست.
    ویرایش توسط farveh : November 20th, 2012 در ساعت 09:51 AM

  8. #148
    ApplyAbroad Hero anihoo آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    ارسال‌ها
    1,695

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    یک نکته ای برای من خیلی جالب بود...
    توی ایران وقتی توی خیابون راه میری و حرف میزنی کسی توجهی نمیکنه چون همه دارن فارسی حرف میزنن ولی وقتی توی جامعه ای قرار میگیری که به زبونی غیر از زبون فارسی حرف میزنن اگه تو فارسی با همراهت حرف بزنی و کسی اون دور و بر به این زبون مسلط باشه فوری توجهش جلب میشه و تک تک کلماتت رو میشنوه حالا چه بخواد چه نخواد....
    و باعث میشه تو هم ناخودآگاه متوجه اون میشی و سعی میکنی صدات رو کم بکنی یا حرف نزنی و خلاصه احساس معذب بودن میکنی... از اینکه کسی با دقت متوجه حرفهای شما هست....
    پس من وقتی متوجه حضور یک فارسی زبان در اطرافم میشم سعی میکنم اون رو متوجه خودم نکنم... چطوری؟ یا حرف نزنم... یا اگه خیلی تابلو هست که ایرانیم از اونجا دور بشم....
    البته متقابله.... یعنی اگه توی جامعه ای غیر فارسی زبان کسی شروع به صحبت به زبان فارسی بکنه من ناخودآگاه تمام حواسم جمع میشه و متوجه حرفهاش میشم....
    و یک نکته ی جالب دیگه اینه که بعضی ها تا یه همزبون میبینن فوری سر صحبت رو باز میکنن... میخوان سریع دخترخاله پسرخاله بشن.... حالا یا شخصیتشون اینجوریه .. یا احساس غربت بهشون فشار آورده و از دیدن یه همزبون خوشحال شدن... یا قصد سواستفاده دارن... که این مورد آخر رو کنار میگذاریم...
    بعضیها هم هستن که شخصیتشون طوریه که دوست ندارن سریع با آدمهای غریبه ارتباط برقرار کنن... احساس غریبگی میکنن... خجالت میکشن... معذب هستن... و برای همین به شدت از آدمهای بالا میترسن و فرارین... پس تا یه همزبون میبینن از ترس اینکه طرف بخواد بیاد سمتشون فرار میکنن...
    این آدمها حق دارن دلشون نخواد برخلاف ذاتشون عمل کنن... باید بهشون زمان داد...

    پس چرا مدام همدیگه رو قضاوت میکنیم و این دوری گزیدن رو یه رفتار ناشایست تلقی میکنیم؟ حداقل همه رو با یه چوب نرونیم....
    من یکی که توی ایرانش هم که هستم بعضی وقتها توی مود نیستم یا بعضی آدمها رو نمیپسندم و مثلا وقتی توی صف ایستادم تا نوبتم بشه هیچ خوشم نمیاد یکی همینطوری شروع کنه به صحبت با من بخواد ده دقیقه صحبت کنه... دقیقا امروز این اتفاق افتاد... آقایی اومده بود برای یک کار اداری اسکن کنه... شروع کرد به غر زدن.... من کاملا متوجه بودم که حق با اون آقاست چون خودم هم گیر کارهای اداری دولتی افتادم قبلا... ولی از نوع حرف زدنش... از مدل غر زدنش... از کلماتی که استفاده میکرد هیچ خوشم نیومد.... اصلا حوصله غر شنیدن هم نداشتم...
    دقیقا منتظر یه عکس العمل از طرف من بود... یا حتی یه نگاه تا شروع کنه و سر درد دلش باز بشه و من نمیخواستم... پس روم رو کردم اونور و خودم رو زدم به نشنیدن....
    این حق من بود... حالا ممکنه یه وقتی هم حال و حوصله داشته باشم یا اخلاق اون آدم من رو پس نزنه و کلی هم صحبت کنیم....
    عین همین ماجرا در مورد خارج از ایران هم صادقه....
    مخصوصا وقتی تازه وارد باشی و هنوز نسبت به همه چیز و همه کس بدبین باشی.... وقتی کلی تعریفهای ناجور شنیدی... وقتی هنوز خودت رو جمع و جور نکردی و قدرت تحمل یه ضربه ی دیگه رو نداری....
    به هرکجا که روی آسمان به رنگ شیشه های عینکی ست که به چشم زده ای.

    Landing :2014



  9. #149
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    نقل قول نوشته اصلی توسط shibaak نمایش پست ها
    من که تا حالا برای زندگی طولانی مدت نرفتم. ولی به نظر من در مورد کسانی که از هموطن دوری میکنن یکی از دلایلش اینه که خیلی از ایرانیها خودشونو نسبت به افراد جوامع غربی حقیر میدونن و نمیخوان با قاطی شدن با هموطناشون نشون بدن که ایرانی هستن.
    دوم اینکه کلا ایرانیها به نظر من خیلی تو کار هم سرک میکشن. وقتی می بیننت از نوک فرق سرت تا کفش پات رو زیر سر میگذارن که بدونن چجوری هستی! مخصوصا اگر یه هموطن ببینن تو شهر غربت. انگار مثلا براشون جاافتاده نیست اگر اون آدم یه قیافه مثل بقیه داشته باشه. در مقابل خارجیها کمتر اینطورین. نه به رفتارش نه لباسش نه چیز دیگه ش گیر نمیدن. حالا یا به دلیل اینکه اونا رو ذاتا متفاوت میدونن یا به دلیلی اینکه یه جورایی اونا رو بهتر از خودشون میدونن. بهرحال من نوعی وقتی یه نفر بشینه اینطوری براندازم بکنه و بررسی کنه احساس خوبی ندارم! دوست ندارم کسی به قول معروف منو judge کنه. (چیزی که خیلی مواقع یکی از دلایل مهم رفتن ماها از ایران و فرار از دوست و آشناست). اومدم اونجا که دیگه این دردسرا رو نداشته باشم و کسی به این چیزام کار نداشته باشه. خب وقتی باهم مثل غریبه ها باشیم و اون ندونه من ایرانیم یا باهاش صحبت نکنم که متوجه نشه کمتر اینکارو میکنه. خارجیا هم کلا کاری به کار قیافه و شکل و ریخت آدم ندارن. براشون حل شده اس. پس ترجیح میدم با ایرانیا نپرم که کسی منو judge نکنه!
    بنظر من دلیل دوم مهمتر از دلیل اوله. کمتر دیدم ایرانی در بین خارجی ها ایرانی بودنش رو پنهان بکنه و یا احساس حقارت کنه. برعکس معمولا در بین خارجی ها خیلی هم جوش و شور ملی بخرج میدیم و از فرهنگ و تاریخ ایران صحبت میکنیم. ولی با ایرانی های دیگه تا نشناسیمشون چندان گرم نمیشیم و دلیلش همینست که شما فرمودید. Judgmental بودن بخشی از فرهنگ ما تلقی شده و بخاطر همین وقتی یک ایرانی میبینیم نمیدونیم این طرف از چه قماشیه، از کدوم گروهه، نکنه گیر بده به من، حالا یکهو هزار و یک تقاضاش رو باید جواب بدم، و این جور فکر ها فورا به ذهنمون میاد. در مورد خارجی ها همچین پیش ذهنی نداریم. در نتیجه تا ایرانی غیر آشنا میبینیم سرمون رو میندازیم پایین، یک لهجه غلیظ کانادایی یا بریتیش به خودمون میگیریم یا اصلا ساکت میمونیم تا طرف رد بشه، و بعد نفسی به آسودگی خاطر میکشیم و میریم دنبال کارمون. اگر تا دفعه بعد یکی ما رو با طرف آشنا کرد و فهمیدیم که نه بابا اینهم متمدن شده (!) و دیگه مشکلی نداره که هیچ، وگرنه دفعه بعد هم همین آش است و همین کاسه!

    البته منهم این نکته دوستمون رو تصدیق کنم که نباید این امر رو کلا هم منفی تلقی کرد. اینکه ایرانیها برخلاف بسیاری از ملیت های دیگر خیلی با همدیگر نمی جوشند و برعکس دنبال خارجی ها میگردند یک نتیجه مثبتش جذب شدن راحت تر در جامعه مقصد و امکان موفقیت بیشتر است. اون چینی ها یا ملیتهای دیگر که میبینید تمام مدت با هم میپرند و یا هم حرف میزنند تا جایی که در ارتباط با جامعه خودشان باشند موفقند ولی بمحض اینکه بخواهند در جامعه بزرگتر مقصد جا باز کنند مشکلات زیادی خواهند داشت بخصوص زبان و ارتباطات اجتماعی.

  10. #150
    ApplyAbroad Guru
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    ارسال‌ها
    15,575

    پیش فرض پاسخ : تاثیرات روانی پدیده مهاجرت بر نسل اول و دوم مهاجران و مسئله بى هويتى

    یک مثال واقعی در مورد این پیش قضاوت ها بزنم که برای خود من اتفاق افتاده. یکبار قرار بود با یک دوست قدیمی ایرانی مان درکانادا به یک محل گردشگری برویم و موقع رفتن این دوستمان یک پیرمرد ایرانی که یک بقچه بزرگ زیر بغلش زده بود همراه آورده بود و به من معرفی کرد که با هم برویم. از ابتدا یک پیش زمینه منفی در ذهن من ترسیم شد که این طرف هم قاعدتا باید از همین پدر و مادر های تازه مهاجر باشد که از ناف تهران آمده وسط تورنتو و بدون یک کلمه زبان حالا لابد میخواهد ادای شمیران و دربند را در نقاط توریستی تورنتو در بیاورد. خلاصه مرتب سعی میکردم از طرف کنار بکشم و بیشتر با دوست خودم مشغول صحبت بودیم. به مقصد که رسیدیم بنا به ضرورت شروع کردم بهرحال یک کمی احوال پرسی از پیرمرد و اینکه چطور است و از تورنتو خوشش آمده یا نه. با کمال تعجب دوستم توضیح داد که این دوست پیرمردمان قبل از انقلاب سالها در کانادا بوده و فارغ التحصیل یکی از دانشگاه های کانادا است! بعد از انقلاب هم چند سالی در امریکا و بعد از برگشتن به ایران بعنوان مدیر بین الملل یکی از شرکتهای بزرگ ایرانی و نماینده این شرکت در ژاپن و انگلستان و چند جای دیگر فعالیت میکرده و بعد باز نشسته شده و حالا بچه هایش را آورده کانادا برای ادامه تحصیل. انگلیسی را بسیار سلیس صحبت میکرد و همه جای دنیا را دیده بود. بقچه را هم باز کرد و از وسطش یک تخته نرد سنندج بسیار زیبا و قاعدتا گرانقیمت درآورد و ساعتی سرگرم بازی شدیم. خلاصه هرچه به پایان ملاقات نزدیکتر میشدیم بیشتر سعی میکردم خودم را کنار او قرار دهم و به همراهی او افتخار کنم! کاش حالا درسی میشد برای خود من که دفعه دیگر زود قضاوت نکنم ولی خوب میدانم که دیگر جزو ذات ما شده و دفعه دیگر با ایرانی غریب دیگر هم همین آش است و همین کاسه!
    ویرایش توسط ghlobe : November 21st, 2012 در ساعت 01:18 AM

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •