دایرکت پی اچ دی رو به کسی میدن که تو لیسانس یه کاری کرده باشه که حکم ارشد رو داشته باشه. استیپند رو به کسی میدن که بتونه جای استاد واقعا کار کنه. دانشجو هارو راهنمائی کنه، برگه هاشونو صحیح کنه.
بورس بالا رو که سر علاقه شدید و دانش خوب و به روز نمیدن. تو امریکا هم علاوه بر آیلتس خوب، آزمون جی ار ای هم میخاد که اون هم گرفتنش واقعا سخته. خودت هم گفتی که آیلتس نگرفتی و داری "روش حساب باز میکنی". یکی دو تا کار پژوهشی رو کجا انجام دادی. مجله ایرانی یا مجله خارجی. استاده بهت میگه که نمونه نوشته ات رو براش بفرستی، اگه به فارسی باشه، چیکار میکنی؟ رنک علمی مجله ها چطوری بوده. اسم تو کجای مقاله است؟ اول، آخر؟ اساتید قوی که میگی کیا هستن؟ چند تا کتاب از خودشون نوشتن؟ چند تا مقاله علمی دادن؟ از کجا میدونی دانشت تو یه زمینه خوب و به روزه؟ مگه تو دانشگاه های ایران، علم به روزه؟ کدوم دانشگاهی؟ اون دانشگاه چند تا مجله مشترکه؟ نمیخوام بزنم تو سر ایران. اما از من تجربه، اولین کاری که آدم باید بکنه اینه که دست از رویا پردازی و غرور بکشه. به جاش تلاش کنه که گلیمشو از آب بکشه. به محض اینکه فکر کردی تو یه چیزی خوبی، بدون که نیستی. بعضی وقتا آدم میگه، من که همه نمره هام بیسته، لابد یه پخی هستم. فک نمیکنه که ممکنه همه چیو یاد نگرفته باشه.