نقل قول نوشته اصلی توسط royal65 نمایش پست ها
دوستان چند روز پيش توى ليسنينگهاى بى بى سى به موضوع homesickness برخوردم. طبق امار %70 از کسانى که به جايى ديگه مهاجرت ميکنند البته دانشجوها رو منظورم هست، homesickness رو در چند روز اول تجربه ميکنند.
پس نبايد شوک زده بشيم. اين واسه همه ممکنه اتفاق بيفته.
راستش بايد دوست خوب پيدا کرد که اينجا حکم طلا رو داره.
اين احساس homesick بودن به خيلي چيزا بستگي داره و از فرد به فرد فرق مي كنه. من اولين باري كه اومدم آمريكا از همون روزهاي اول احساس at home بودن مي كردم و يه ذره هم homesick نبودم. دليلش اين بود كه محيطي كه واردش شده بودم (توليدو) و مردمش با فرهنگ من سازگار بودن. من اون روزهاي اول بايد پرچم آمريكا مي ديدم تا يادم بيفته توي يك كشور ديگه هستم. يعني اصلا احساس غريبه بودن نداشتم. اصلا هم دلم براي تهرون تنگ نمي شد. ولي وقتي بعد از تموم شدن فوق ليسانسم براي دكترا رفتم كاربونديل از همون روزهاي اول احساس غريبه بودن داشتم. محيط و مردم اونجا اصلا با فرهنگ و روحيات من سازگار نبود.

يك روز اونجا نشسته بودم پيش يكي از همكلاسيهاي آمريكاييم داشتيم گپ مي زديم. در ضمن صحبت كردن شروع كردم به نشون دادن عكسهاي تهرون به اون بابا. بعد دوزاريم افتاد كه قضيه چيه. بهش گفتم ببين من اون مدتي كه توليدو بودم اصلا به اين فكر نمي كردم كه بشينم عكسهاي تهرون رو نگاه كنم يا به خاطرات تهرون فكر كنم. الان كه دارم عكسهاي تهرون رو با حس نوستالژي به تو نشون ميدم كاملا مشخصه كه اينجا homesick شدم. اون هم بعد دو سال زندگي در آمريكا. مشكل از اينجاييه كه الان هستم نه صرف آمريكا بودن. چرا توليدو اين حس رو نداشتم؟ بهم گفت اينجايي كه هستي براي من آمريكايي هم احساس homesick بودن داره چه رسه به تو. خودش بچه ميلواكي بود و مدت زيادي توي ميامي كار و زندگي كرده بود. بهم گفت شبيه اين حسي كه تو داري من هم دارم و همونجور كه تو داري بال بال مي زني بري توليدو، من هم بال بال مي زنم كه برگردم ميامي يا حتي همون ميلواكي. آخرش هم برگشت رفت ميامي. من هم بيشتر از دو ترم نتونستم اونجا رو تحمل كنم و برگشتم توليدو.

حالا جالبه كه با يكي از دانشجوهاي ايراني صحبت مي كردم كه از همون اول اومده بود كاربونديل. اصلا براش قابل درك نبود كه من چرا از اونجا خوشم نمياد. همون حسي كه من نسبت به توليدو داشتم، اون بنده خدا نسبت به كاربونديل داشت و خيلي راضي بود از اونجا و مردمش. ولي دانشجويان ايراني ديگه اي اونجا بودن كه اولين ورودشون به آمريكا در كاربونديل بود و اصلا از اونجا راضي نبودن. همينه كه گفتم اين احساس homesick بودن به خيلي چيزا بستگي داره.