اوضاع واقعی کار و روش‌های سرمایه‌گذاری به روایت دوستان ساکن آمریکا

[ghlobe]

خب یه بحثی پیش میاد عمده بار کیفیت شرکتی مثل اپل میره روی دوش مهندسانی که کارمدن هستند و اکثریت هم همین درامد های بین 100 تا شاید 200 رو داشته باشند و پول اصی میره و میلیونر شدن میره برای صاحبان اصلی و عمده سهامداران که خب اینا بیشتر با بازار سروکارد دارند تا خود تکنولوژی یعنی نقش کیفی ندارند توی تکنولوژی و نقش راهبردی دارند براش. درسته؟
خب چرا education در اکثر مواقع ته تهش میشه درس دادن سر کلاس و چرخه تسلسل وار و کسل کننده استاد شاگردی. و به قول اون دوستمون مسابقه پوچ مقاله نویسی؟ البته منظورم این نیست که علم به در بازار نمیخوره اتفاقا کیفیت همین محصولات هست که ارزش اونها رو در بازار تعیین میکنه ولی میگم ماندن در خود عرصه علم و دانشگاه نمیتونه به میلیونر شدن منتهی بشه.

شرکتی مثل اپل که در بازار بورس معامله میشه "سهامدار اصلی" نداره. میلیونها نفر از طریق موسسات سرمایه گذاری و بانکها و Pension fund ها سرمایه گذار اپل هستند. سود اصلی را بنیانگذاران شرکت برده اند که خودشان مهندس و تکنولوژیست هستند. شرکتهای کوچک و تازه تاسیس معمولا برای تشویق بخشی از سهامشان را به کارمندانشان واگذار میکنند و وقتی شرکت پا میگیرد و رشد میکند این سهام ها میلیون و میلیارد میشود. جایی خواندم تقریبا تمام کارمندان اولیه مایکروسافت از بر این سهامها مالتی میلیونر شدند.

[Hamid_110]

با تشکر از تمام دوستانی که دانسته هاشون رو به اشتراک میذارن

به جز ثبت پتنت بقیه همه اشتغال به حساب میان و شما اجازه ندارید انجام بدید. ثبت پتنت هم در صورتی که تشخیص داده بشه به هدف درآمدزایی و به عنوان اشتغال فعال داره صورت می گیره باز هم ممنوع خواهد بود.

من این لینک ها رو پیدا کردم لطفا ببینید و نظرتون رو بفرمایید. دو سوال هستش که از یک شرکت مشاوره حقوقی پرسیده میشه. یکی این که آیا یک دانش آموز بین المللی با ویزای f1 امکان فروختن پتنت به یک کمپانی رو داره؟ و سوال دیگه که تقریبا مثل همین قبلیه میپرسه با همون شرایط قبلی امکان دریافت بهره مالکانه از پتنتم رو دارم؟ یکی از جواب ها جالبه. "شما هر چیزی رو که بخواهید میتونید بفروشید مادامی که صاحب قانونیش باشید و فروختن آن غیرقانونی نباشه"

پس افراد اینهمه سر و دست میشکنن برند آمریکا که 4 سال درس بخونن(خب این خیلی عالیه- البته مطمئن نیستم تا چه رنکی؟) و بعدش یکسال کارآموزی و بعدش بدو-بدو تا به سختی بتونن یک کار گیر بیارند و بعدشم حداقل 3 و حداکثر خدا میدونه چند سال برای کارفرمای آمریکایی کار کنند تا افتخار بده و براشون درخواست گرین کارت بده و بعدش تازه (وقتی 30 سال رو رد کردند) یک کارمند هستن با ماهی مثلا 80 هزار دلار حقوق و زندگی کارمندی و چشم به راه گرین کارت!
شاید برای خیلی ها چیزی که بالا توشتم خیلی هم خوب باشه ، ولی اگر توجه کنیم که کسانی که از این طریق میرن کیا هستن (مثلا نخبگان یک مملکتند) شاید راضی شدن به این سطح از زندگی براشون مناسب نباشه! شایدم نحبه نیستن و ما اشتباهی اسمشون رو نخبه گذاشته ایم!

صرف نظر از این که این شرایط میتونه هدف غایی خیلی ها باشه. دلیلی نداره اگر هدف تون تاسیس شرکت باشه حتما همین روند رو برید. همون ثبت شرکت هم مقدماتی داره که فراهم کردن همونا هم کلی زمان میبره که میتونید برخیش رو حین تحصیل انجام بدید. در بعضی حالات خاص هم میشه شرکت خودت رو راه بندازی. راه اندازی کسب و کار در حالی که دارنده ویزای f1 سهامدار یا صاحبش باشه

شما وقتی صحبت از فروش می کنید یعنی می خواید پول در بیازید و وقتی می خواید پول در بیارید یعنی باید مالیات بدید و این یعنی IRS باید بفهمه شما درآمدتون چیه و از کجا میاد و از اونجایی که این نوع درآمد برای ویزای دانشجویی تعریف نشده ست پس عملا امکان پذیر نیست.
...
سر و کله زدن با سیستم قضایی آمریکا به عنوان یه دانشجوی F1 فوق العاده خطرناک و خیلی هم هزینه بره. من تمام تلاشم اینه که این دید اشتباه تو بچه های فروم پیش نیاد که ما میریم آمریکا و با این تیپ کارها خرجمون رو درمیاریم! حتی اگه آدم با استعداد و زرنگی هستید و تو تهران اینجوری پول درآوردید، اینجا از این خبرها نیست. من تقریبا تمام دانشجو های F1 ایرانی که میشناسم تنها درآمد مازاد بر فاندشون سود حاصل ار فروش ارز دانشجوییه.

کلا من همیشه باهاتون موافقم! اما اینجا با قسمت اول فرمایشتون نیستم. مشکلی که IRS داره احتمالا بخاطر درآمد دانشجو نیست بخاطر مالیاته خودشه. دانشجو یک سال درآمد داره و هزینه میکنه. آخر سال مالی فرم پر میکنه و بدهی مالیاتی امسالش رو سال بعد قسطی میده(درست گفتم؟) خب این برای کسی که اقامت دائم داره حله اما برای اون کسی که اقامتش موقته خب تموم شه میره دیگه، سر IRS که نباید بی کلاه بمونه!
اما این که " سر و کله زدن با سیستم قضایی آمریکا به عنوان یه دانشجوی F1 فوق العاده خطرناک و خیلی هم هزینه بره " بینهایت موافقم. هدف اصلی شون هم همین بوده. میگه اگر یخوای بیای آمریکا بری سر کار برای همون ویزاش اقدام کن تا من هم شرایط اون شرکت و خودت رو بررسی کنم. اگر میخوای کار راه بندازی برای همون ویزاش اقدام کن. این جوری نباشه که من کلی ویزای دانشجویی بدم بعد یهو بیاین بازار کار مملکت رو آباد کنین.

[rahi2012]

شرکتی مثل اپل که در بازار بورس معامله میشه "سهامدار اصلی" نداره. میلیونها نفر از طریق موسسات سرمایه گذاری و بانکها و Pension fund ها سرمایه گذار اپل هستند. سود اصلی را بنیانگذاران شرکت برده اند که خودشان مهندس و تکنولوژیست هستند. شرکتهای کوچک و تازه تاسیس معمولا برای تشویق بخشی از سهامشان را به کارمندانشان واگذار میکنند و وقتی شرکت پا میگیرد و رشد میکند این سهام ها میلیون و میلیارد میشود. جایی خواندم تقریبا تمام کارمندان اولیه مایکروسافت از بر این سهامها مالتی میلیونر شدند.

و الان چند درصد از کارمندان اپل مالتی میلونر هستند یا امکان داره بشن؟ طبیعتا سودی که عاید بنیانگذاران اولیه میشه همینطوره و همکارانشون به نسبت کمتر ولی برای یه فردی با شرایط اکثر کسانی با شرایط اعضای این فروم یکمی دور از ذهن نیست؟ که از کارمندی اپل میلیونر بشن؟(البته این متفاوته با بحث میل شخصی داشتن یا نداشتن فقط در باره امکان شدنش میپرسم)

[pimi810]

و الان چند درصد از کارمندان اپل مالتی میلونر هستند یا امکان داره بشن؟ طبیعتا سودی که عاید بنیانگذاران اولیه میشه همینطوره و همکارانشون به نسبت کمتر ولی برای یه فردی با شرایط اکثر کسانی با شرایط اعضای این فروم یکمی دور از ذهن نیست؟ که از کارمندی اپل میلیونر بشن؟(البته این متفاوته با بحث میل شخصی داشتن یا نداشتن فقط در باره امکان شدنش میپرسم)

با کارمندی نمیشه ملیونر شد. ولی شما می تونید از کارمندی شروع کنید و اگر راه رو درست برید ممکنه صاحب بیزینس شخصی خودتون بشید و ملیونر هم بشید. البته من این رو بگم رشته ی ما چون فنیه با رشته ی شما خیلی تفاوت داره. تو رشته ی شما شاید تو ایران خیلی راحتر بشه پولدار شد تا آمریکا. چون به هر حال داشتن کانکشن های دولتی ر اون سطح و اعتماد سیاسی سیستم به شما چیزیه که به عنوان یه ایرانی شاید هرگز نتونید تو آمریکا بهش برسید.

[ghlobe]

و الان چند درصد از کارمندان اپل مالتی میلونر هستند یا امکان داره بشن؟ طبیعتا سودی که عاید بنیانگذاران اولیه میشه همینطوره و همکارانشون به نسبت کمتر ولی برای یه فردی با شرایط اکثر کسانی با شرایط اعضای این فروم یکمی دور از ذهن نیست؟ که از کارمندی اپل میلیونر بشن؟(البته این متفاوته با بحث میل شخصی داشتن یا نداشتن فقط در باره امکان شدنش میپرسم)

یک ایرانی را میشناسم که در یک شرکت کوچک با حقوق نسبتا پایین استخدام شد و بخاطر اینکه شرکت هنوز درآمدی نداشت اکثر پاداشها و مزایایش را بصورت سهام آن شرکت میدادند که در آن زمان ارزش زیادی نداشت. چند وقت بعد یکی از شرکتهای بزرگ این شرکت کوچک را بقیمت خوبی خرید و این آشنای ما یکشبه میلیونر شد. یکی دیگر از آشنایان ما یک شرکت کوچک مشاوره در یک زمینه خیلی تخصصی در امریکا داشت و در زمان اوج مارکت موتورولا شرکت او را چهار میلیون دلار خرید و خودش هم بعدا تا رده VP در موتورولا بالا رفت.
این داستان در واقع آرزوی اکثر افراد فنی است که در شرکتهای start-up کار میکنند یا این شرکتها را تاسیس میکنند. هدف بیشترشان این نیست که اپل یا مایکروسافت آینده بشوند، بلکه میخواهند شرکتهایی مثل اپل یا مایکروسافت شرکت آنها را بخرند که در فیلد ما اگر محصول یا پتنت شرکت خوب باشد خیلی دور از ذهن هم نیست. این شرکتها هر سال دهها شرکت کوچک را میخرند. من و شما فقط خبر خریدهای عمده را میشنویم.

[alamdar_313]

یک ایرانی را میشناسم که در یک شرکت کوچک با حقوق نسبتا پایین استخدام شد و بخاطر اینکه شرکت هنوز درآمدی نداشت اکثر پاداشها و مزایایش را بصورت سهام آن شرکت میدادند که در آن زمان ارزش زیادی نداشت. چند وقت بعد یکی از شرکتهای بزرگ این شرکت کوچک را بقیمت خوبی خرید و این آشنای ما یکشبه میلیونر شد. یکی دیگر از آشنایان ما یک شرکت کوچک مشاوره در یک زمینه خیلی تخصصی در امریکا داشت و در زمان اوج مارکت موتورولا شرکت او را چهار میلیون دلار خرید و خودش هم بعدا تا رده VP در موتورولا بالا رفت.
این داستان در واقع آرزوی اکثر افراد فنی است که در شرکتهای start-up کار میکنند یا این شرکتها را تاسیس میکنند. هدف بیشترشان این نیست که اپل یا مایکروسافت آینده بشوند، بلکه میخواهند شرکتهایی مثل اپل یا مایکروسافت شرکت آنها را بخرند که در فیلد ما اگر محصول یا پتنت شرکت خوب باشد خیلی دور از ذهن هم نیست. این شرکتها هر سال دهها شرکت کوچک را میخرند. من و شما فقط خبر خریدهای عمده را میشنویم.

میشه سن این دو نفر که مثال زدید رو در زمان وقوع این اتفاقات بگویید؟
همچنین پاراگراف دوم، به نظرم تضادی با اپل و مایکروسافت و اوراکل و خیلی شرکت های دیگه شدن نداره ، این گام اول هست و باعث میشه شما سرمایه خوبی دستتون بیاد برای بنیان گذاری اون هدف اصلی. منتهی برای رسیدن به همین گام اول هم ما حداقل 10-15 سال عقب هستیم و مسیری بسیار پر ریسک تر پیش رو داریم!

واقعا چند درصد از دانشجو های دکترا در آمریکا کار پیدا میکنند؟ چند درصدشون کاری پیدا میکنند که به سرنوشت مشابه دوستان شما منتج بشه؟
و این تقصیر ما نیست، تقصیر قوانینی است که به شدت دست و پا گیر و برعلیه ما نوشته شده. به نظر من آمریکایی ها اپل و مایکروسافت جدید(که یک خارجی تاسیس کنه) نمیخوان، بلکه برای اپل و مایکروسافت و سایر شرکت هاشون(که خودشون مالکند و سود اصلی رو میبرند) کارمند میخوان. همه ی حرف من اینه. و همه قوانینی که گذاشتن هم در این جهته!

[ghlobe]

میشه سن این دو نفر که مثال زدید رو در زمان وقوع این اتفاقات بگویید؟
همچنین پاراگراف دوم، به نظرم تضادی با اپل و مایکروسافت و اوراکل و خیلی شرکت های دیگه شدن نداره ، این گام اول هست و باعث میشه شما سرمایه خوبی دستتون بیاد برای بنیان گذاری اون هدف اصلی. منتهی برای رسیدن به همین گام اول هم ما حداقل 10-15 سال عقب هستیم و مسیری بسیار پر ریسک تر پیش رو داریم!

واقعا چند درصد از دانشجو های دکترا در آمریکا کار پیدا میکنند؟ چند درصدشون کاری پیدا میکنند که به سرنوشت مشابه دوستان شما منتج بشه؟
و این تقصیر ما نیست، تقصیر قوانینی است که به شدت دست و پا گیر و برعلیه ما نوشته شده. به نظر من آمریکایی ها اپل و مایکروسافت جدید(که یک خارجی تاسیس کنه) نمیخوان، بلکه برای اپل و مایکروسافت و سایر شرکت هاشون(که خودشون مالکند و سود اصلی رو میبرند) کارمند میخوان. همه ی حرف من اینه. و همه قوانینی که گذاشتن هم در این جهته!

نظر شما کاملا نادرست و ناشی از عدم آشنایی با ماهیت بازار سرمایه داری است. این "امریکایی ها" کی هستند که "مالکند و سود اصلی را میبرند"؟ شرکتهای بزرگ همه پابلیک و چند ملیتی هستند. دفاترشون در سراسر دنیاست و مدیرانشون از سراسر دنیا استخدام میشوند. صاحب هم به آن معنی موردنظر شما ندارند. یک شرکت بین المللی خودش یک entity عظیم است که سودش را هم خودش میبرد نه افراد خاص.

قوانین مهاجرت در همه دنیا مشخص است. شما با ویزای دانشجویی برای درس میایید نه برای کار. اگر میخواهید مهاجر باشید میتوانید از روشهای معمول مهاجرت استفاده کنید و مثل بقیه در نوبت باشید. در مورد دانشجویان دکترا هم از بین دوستان هم رشته ای خودم که حتی یکنفر هم در امریکا بیکار نمانده. آن دو نفری که عرض کردم یکیشان یک مهاجر تازه وارد در کانادا بود و دومی از اول لیسانس در امریکا زندگی کرده بود.

[y2dark]

میشه سن این دو نفر که مثال زدید رو در زمان وقوع این اتفاقات بگویید؟
همچنین پاراگراف دوم، به نظرم تضادی با اپل و مایکروسافت و اوراکل و خیلی شرکت های دیگه شدن نداره ، این گام اول هست و باعث میشه شما سرمایه خوبی دستتون بیاد برای بنیان گذاری اون هدف اصلی. منتهی برای رسیدن به همین گام اول هم ما حداقل 10-15 سال عقب هستیم و مسیری بسیار پر ریسک تر پیش رو داریم!

واقعا چند درصد از دانشجو های دکترا در آمریکا کار پیدا میکنند؟ چند درصدشون کاری پیدا میکنند که به سرنوشت مشابه دوستان شما منتج بشه؟
و این تقصیر ما نیست، تقصیر قوانینی است که به شدت دست و پا گیر و برعلیه ما نوشته شده. به نظر من آمریکایی ها اپل و مایکروسافت جدید(که یک خارجی تاسیس کنه) نمیخوان، بلکه برای اپل و مایکروسافت و سایر شرکت هاشون(که خودشون مالکند و سود اصلی رو میبرند) کارمند میخوان. همه ی حرف من اینه. و همه قوانینی که گذاشتن هم در این جهته!

دوست من علت اینکه میبینی این شرکتهای غول توسط آمریکاییها (یا بعضا نسل دوم مهاجران) تاسیس شده این نیست که امریکاییها نمیخوان مهاجرها به جایی برسند (تو رو ارجاع میدم به موسس شرکت Chobani که در 22 سالگی وارد امریکا میشه و الان بیشترین سهم بازار ماست امریکا تو دستشه!!!!) بلکه علت چیزهای دیگه است! یکیش اینه همه نمیخوان برن شرکت غول تاسیس کنند، تاسیس یه شرکت غول در اکثر موارد نیاز به وقف زندگی داره! (شما گوگل و فیس ب و ک رو به کل تعمیم نده) به همین دلیل خیلی ها پس از زحمتهای چند سالشون شرکت رو میفروشن. در ثانی، شما از کدوم قوانین صحبت میکنی؟ این صحبتی که شما میکنی آدمو یاد تئوری توطئه در ابعاد کوچکتر میندازه!
ثالثا، تاثیر سن جدای شارپی آدمیزاد در سنین کمتر از 25 سال، به این دلیله که شما وقتی تو جامعه امریکا بر میخوری که اینجا مدرسه و دبیرستان رفته باشی اونموقعست که میفهمی جامعه چی میطلبه و نیازش چیه! و همچنین سیستم تحصیلی اینجا شناوره، یعنی اجازه میده یه دبیرستانی سال دومی بیاد با استاد من یه پروژه برداره که سریعتر به اون علاقش بپردازه (و همین دانش آموز جوری کد مینویسه که دانشجوهای دکترا نمیتونن!!!)
همچنین امریکا به شما نگفته بیا اینجا دکترا بگیر کار و زندگیت با من، که شما میپرسی چند نفر کار پیدا میکنن؟!!! همونطور که خیلی از دوستان عرب و ترک و اروپایی و کره ای و ... پس از پایان تحصیل برمیگردن کشورشون، حالا اگر من و شما میخوایم از این فرصت تحصیلی یه سوءاستفاده ای هم بکنیم و مهاجرت کنیم اون یه حرفه دیگست!

پی نوشت: این سیستم تحصیلی با ایران فرق میکنه که وقتی تو لیسانس سال اول به یکی از اساتید گفتم میخوایم رو فلان پروژه کار کنم نظرت چیه میگفت حالا بذار 100 تا واحد پاس کنی!

[S03]

من این لینک ها رو پیدا کردم لطفا ببینید و نظرتون رو بفرمایید. دو سوال هستش که از یک شرکت مشاوره حقوقی پرسیده میشه. یکی این که آیا یک دانش آموز بین المللی با ویزای f1 امکان فروختن پتنت به یک کمپانی رو داره؟ و سوال دیگه که تقریبا مثل همین قبلیه میپرسه با همون شرایط قبلی امکان دریافت بهره مالکانه از پتنتم رو دارم؟ یکی از جواب ها جالبه. "شما هر چیزی رو که بخواهید میتونید بفروشید مادامی که صاحب قانونیش باشید و فروختن آن غیرقانونی نباشه"

شما هر چیزی که مال خودتون هست رو می تونید بفروشید و مشکلی نیست، ولی اگه شروع کنید به خرید و فروش گسترده که شکل دلالی بگیره دیگه اشتغال فعال خواهد بود. مثلا اگه یک دانشجو یک مقدار سهام بخره و چند ماه بعد بفروشه و سود کنه، یا یک ماشین بخره و یکدفعه ماشین گرون بشه و بفروشه و سود کنه، مشکلی نیست (باز هم باید پورسه مالیاتی به درستی اجرا بشه)، ولی اگه شخصی در هفته 3 تا ماشین بخره و بفروشه دیگه قضیه فروش جنسی که صاحب قانونیش بوده نیست، قضیه به کل تبدیل میشه به دلالی و اشتغال فعال.

کلا من همیشه باهاتون موافقم! اما اینجا با قسمت اول فرمایشتون نیستم. مشکلی که IRS داره احتمالا بخاطر درآمد دانشجو نیست بخاطر مالیاته خودشه. دانشجو یک سال درآمد داره و هزینه میکنه. آخر سال مالی فرم پر میکنه و بدهی مالیاتی امسالش رو سال بعد قسطی میده(درست گفتم؟) خب این برای کسی که اقامت دائم داره حله اما برای اون کسی که اقامتش موقته خب تموم شه میره دیگه، سر IRS که نباید بی کلاه بمونه!

IRS به دنبال مالیات هست ولی وقتی شما به عنوان یک دانشجو که اجازه کار ندارید شروع کنید به پرداخت های مالی به IRS و داشتن درآمد بالا و ... ، اداره مهاجرت به سراغتون میاد. این سیستم ها به هم مرتبط هستند.

[S03]

و این تقصیر ما نیست، تقصیر قوانینی است که به شدت دست و پا گیر و برعلیه ما نوشته شده. به نظر من آمریکایی ها اپل و مایکروسافت جدید(که یک خارجی تاسیس کنه) نمیخوان، بلکه برای اپل و مایکروسافت و سایر شرکت هاشون(که خودشون مالکند و سود اصلی رو میبرند) کارمند میخوان. همه ی حرف من اینه. و همه قوانینی که گذاشتن هم در این جهته!

کلا صحبت های شما اشتباه است. اصلا چه فرقی برای آمریکا می کنه شخصی که کمپانی رو تاسیس می کنه اهل چه کشوری است. سود اصلی هم از فعالیت این کمپانی ها به مالکین نمی رسه و قطعا به آمریکا نمی رسه، برای مثال اپل اکثر سودش (بیشتر از دو سوم) اصلا وارد خاک آمریکا نمیشه که روش به آمریکا مالیاتی بپردازه و بیشتر از 100 میلیارد دلار از سودی که در این سال ها داشته رو در خارج از آمریکا نگه می داره، گوگل هم همینطور با نسبت خیلی بیشتر البته.