نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh1 نمایش پست ها
سلام. شاید ازپستهای قبلیم یادتون باشه من دوسالی هست امریکام. مهاجرتم از همان روز اول پر از دغدغه و مشکلات بود برام تا الان. طوریکه خرافاتی شدم و اعتقادم شده این مهاجرت شد نفطه پایانی بر آرامش و زندگیم و نحسی آن زندگیم را پرکرده. هربار میام ایران میبینم میشه راحت کنارخانواده و دوستان با آرامش زندگی کرد میگم چرا تحمل اینقدر دردسر...خلاصه الان یکماهه ایرانم به تاریخ بلیطم نزدیک میشه اعصابم بهم میریزه..چه باید کنم. زبانم اوکیه یعنی بعد از in state شدن از سرناچاری رفتم کالج و زبان ریاضیم پیش نخورد یکجوری زبانم سطح نیتیوهاست. تو ششماه 25واحدهای عمومی کالج پاس کردم.( میدونم بعد از بیست سال ولی مسخرس بشینم تمرینات انتگرال حل کنم وبا اون کلاسهای آنلاین هفته ای شش تا مقاله سنگین سیاست و اقتصاد ودین ...بنویسم ...) بخاطرفشارمالی همزمان30ساعت در هفته هم کارفروشگاهی کردم.مشکل اصلیم اینه که کار درست حسابی طبق تجریه و تخصصم پیدانکردم تو دوسال)... بدون آینده ای معلوم. من توی ایران زندگی کارمندی متوسط رو به ضعیف ولی آرامش و حس خوشی داشتم. امریکا همیشه دپرس هستم و توذهنم زندگی تو لس آنجلس حکم زندگی در جامعه بیکلاس و زندان کثیف و پرازفقروفساد داره.تفریحات رستوراناش.کلاب و ...هیچ تغییری توروحیه ناراحتم ایجاد نمیکنه. استرسهای روزمره بیخودی زندگی اونجا کامل مسخ و بیحسم میکنه. اگرشما جای من باشید چه میکنید؟ البته من گرینکارت خانوادگیم و برای ایران ماندنم پروسه مزخرف طلاق لازم دارم که اونم مصیبت مضاعفی هست.
امیدوارم آقای مدیر دوباره بهم کارت قرمز نده بخاطر پاشیدن بذرمنفیJ
برای تصمیم گرفتن بهتره روی یه طرف کاغد شروع کنید به نوشتن هر چی که با مهاجرت از دست دادین و طرف دیگه هر چی که بدست آوردین و به هر کدوم وزن بدین مثلا خانواده (x3) ... و در نهایت تصمیم گیری کنید.
در حقیقت واقعا زندگی در امریکا به معنای عمری کار هست و زن و شوهر باید در کنار هم کار صبح تا شب کار کنند و اگر شما در زندگیتون خوشحال نباشین زندگی براتون زهر خواهد شد. امریکا مثلا ایران نیست شما وسطه هفته بتونی بری مهمونی بسته به رشتت شاید مجبور باشی تا دیروقت کار کنی و اگر از لحاظ ذهنی آماده نباشی هم بازده ت پایینه و هم خیلی بهت فشار میاد.
در ثانی بدون مدرک دانشگاه (حداقل در حد لیسانس) شاید کار پیدا کردن و زندگی خیلی سخت باشه خیلی از هندی ها و چینی هایی که کارهای آزادی بدون مهارت میکنند شاید تو روز سه شیفت کار کنند تا بتونن سرمایه ای جمع کنند!
و این رو هم بدونین که رفتن و لیسانس گرفتن هیچ ربطی به سن نداره مثلا دانشجوی لیسانس 45 ساله تو یکی از کلاسهایی که TA بودم حضور داشت. ولی همه اینها به این برمیگرده که شما هدفت مشخص باشه و همونطور که گفتم خوشحال باشین.