سلام دوستان،
فردی به من پیام زد و در مورد پست قبلی من این جمله رو نوشت:
"سوال خیلی ساده! شما چرا امریکا میمونی که همین الانشم برا پاسپورتش سر و دست میشکونی؟!"
من متاسفانه نتونستم بهشون ارسال خصوصی بزنم و از طرفی هم گفتم شاید کسی تو ذهنش باشه که چرا یک نفر با دست پس می زنه با پا پیش می کشه!
کلا تصمیم گیری تو زندگی چون براساس آگاهی و توانایی درک مسائل تو لحظه ی مشخص هست، خیلی قابل blame نیست. من زمانیکه تصمیم گرفتم بیام امریکا با توجه به شرایط اون لحظه و سطح نگاهم به این کشور در اون زمان خاص بوده و بهترین تصمیم رو با شرط اون اطلاعات گرفتم. الانم که میگم سیتیزن شدن رو جزو تصمیماتم دارم قبل از اینکه جابه جا بشم به خاطر اینکه:
1- به خاطر ایرانی بودنم سختی کشیدم و نمیخوام خانوادم در آینده این مشکلات رو داشته باشن.
2- به عنوان فرد کلیدی جزو گروه مهمی کار میکنم که در رشتم cutting-edge هست. فرصت علمی که الان در اینجا دارم دیگه تکرار نمیشه. پوزیشن در هاروارد چیزی نیست که راحت بدست آورد و همونطور هم راحت رهاش کرد.
3- پاسپورت امریکایی ارزش داره برای مسافرت و اقامت در کشورهای دیگه (سهولت جابه جایی)
4- توانایی سرمایه گذاری و آزادی عمل در دو کشور رو خواهم داشتم همونطور که همین الان تو ایران دارم سرمایه گذاری میکنم. (به طور کلی dual-citizenship برای سرمایه گذاری کاربردیه).
حالا اینکه 4 سال دیگه موندن در امریکا، تا رسیدن به این نقطه کاملا درست باشه رو نمیدونم چون تصمیماتم بر اساس میزان آگاهی، هوش و شناخت از خودم و محیط در این لحظه گرفته شده، که ممکنه درست نباشه.
کلا هم این طرز طعنه زدن که اگر چیزی رو دوست نداری رو پس کلا بنداز کنار رو قبول ندارم. شما باید کل گراف و نیروها رو رسم کنی که ببینی محاسبات پیچیده تر از اونیه که خیلی راحت بشه گفت موندن بهتره یا رفتن (و تازه رفتن به کجا؟). اما به هرحال این طعنه ها نیازه که دوباره محاسبات تو ذهن آدم انجام شه که آیا میشه rationalize کرد؟
ارادتمند
امیر
علاقه مندی ها (Bookmarks)