چندتایی هم artifact:detach= جدا کردنflake=تکه کوچیکpebble= سنگ کوچیک
چندتایی هم artifact:detach= جدا کردنflake=تکه کوچیکpebble= سنگ کوچیک
interdict:منع کردن
intrepid:شجاع
intrigue:توطئه چیدن،فریفتن
linger:درنگ کردن(فعله اشتباه نشه)!
nimble:زرنگ و چالاک
numb:بی حس
limber:انعطاف پذیر،تاشو
altitude:ارتفاع
attitude:حالت
longitude:طول جغرافیایی
latitude:عرض جغرافیای
multitude:گروه بسیار بزرگ
سلام..خیلی تاپیک خوبی هست ۱ سوال..
grant city یعنی کلان شهر..؟..grand city شنیده بودم ولی اینو تو دیکشنری پیدا نکردم
y2dark یک پیشنهاد..
لغاتی که دسته بندی میکنی مینویسی اگر بگی برای کدوم کتاب مثلا دلتا essential,504,barron هست یا complete test های بارون یا ets یا ....بهتر میشه....البته میدونم این لغت تو خیلی هاشون تکرار شدند ...
مثلا این لغات تاریخ که گفتی برای کدوم کتاب یا تست هست ؟
دوست عزیز اینایی که اینجا می نویسم مجموعی از کمبریج، master، ازمونهای آزمایشی که دادم، تافل اصلی، و سایتهای مختلف، و کتابهاست متاسفانه چون اینها رو تو دفتر یادداشت کردم نمیتونم دقیقا بگم ولی باز چشم سعیمو می کنم!
اما این لغاتهای تاریخ اکثرش مال اینجاست! قبلا این سایتو معرفی کردم! خیلی مفیده! حتما اینجارو یه نگاه بندازید:
http://www.historiasiglo20.org/bilingual-intro.htm
سعی می کنم لغاتهای کلیدی دیگرشم براتون بذارم
پاسخ 22 ببخشین درست نیافتاده لطفا مدیران زحمت بکشند پاکش کنند اینجا درستش و میذارم:
یه چندتایی هم artifact در زمینه stone tool از ویکی پدیا که بیشترش توی یکی از ریدینگ هایی که خودم هم دادم اومده بود:
detach= جداکردن
flake= تکه کوچیک فعل: پوسته پوسته شدن، ورد آمدن
pebble= سنگ کوچیک
pottery= سفالگری
clay=سفال، خاک رس
lithic=سنگی lithic technology
scraper= خراشنده
flint= سنگ چخماخ
این ویکی پدیا رو دریابید! باورتون نمی شه ولی همین detach که توی ویکی اومده بود دقیقا توی ریدینگ اومده بود و یکی از سئوالات کلمه بود!
flake و flint هم از کلمات کلیدی ریدینگ بود!
یه مقداری هم از ادبیات بگیم، اینها از کتاب Top notch و آزمون اصلی تافل و ویکی عزیز هست:
nurture: به عنوان فعل به معنی تربیت کردن یا کمک کردن به پرورش یه احساس، گیاه و یا فکره، به عنوان اسم به معنیه تربیت و پرورش هست بعضی موقع ها تو نوشته ها به عنوان اکتسابی هم استفاده می شه یه جورای نقطه مقابل nature
literal: به معنی تحت اللفظی هست یا معنی خود کلمه نه مفهوم اون literal translation
figurative: دو تا معنی داره 1- وابسته به شکلی 2- که متضاد literally هست به معنی مفهومی است figurative translation
literate: با سواد
literature: ادبیات (یادتون باشه صفتش literary هست نه literal !!!!!!!!!!!)
ironic: طعنه امیز
allusion: کنایه، اشاره
pun, paronomasia, wordplay: جناس
alliteration: وقتی چند تا کلمه پشت هم میایند که حروف اولشون یه صدای مشترک داره! مثل bloody blameful blade
prose, ordinary writing: نثر بدون استفاده از هر گونه قافیه
metaphor: استعاره
rhyme: قافیه، نظم
dialect: گویش، لهجه
ببینین دوستان چیزی که من متوجه شدم اینه که برو بچ تافل تو ریدینگ ویکی یکی از منابعشونو از دستش ندین! به غیر از اون چون ویکی حتی از فعل هایی استفاده می کنه که مربوط به همون فیلده خیلی می تونه کمک کننده باشه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)