سلام "انگیزه نامه" فرصتی است برای متقاضی که چند چیز را توضیح دهد و برا ی جلب نظر کمیته انتخاب (میتوانید انها را Recruiting Team بنامید) نامه باید در این موارد قانع کننده باشد.
کلام آخر را ولی اول بگویم . هدف نهایی متن باید این باشد که کاملا شفاف نشان بدهد متقاضی دقیقا میداند دارد برای چه دکتری میخواند. و با چشم باز و دلایل قوی میداند که چرا میخواهد سالها برایش وقت بگذارد. سختیهای دکتری را میداند و آمادگی پذیرفتن و مواجهه با آنها را هم دارد.
۱- مسیر شغلی متقاضی چیست. یعنی الان کجاست ؟ میخواهد به کجا برود؟ و چطور تحصیل به تحقق آن کمک میکند؟ خیلی این قسمت باید کاربردی و در سطح عملیاتی نوشته شود.
دوستان ایرانی را من مبیبینم که دور و فلسفی مینویسند که از کودکی ارزوی معلمی داشته اند.... این ارزوی کودکی در ایران براورده نمیشود... فلان نویسنده گفته اند که زندگی همه اش تلاش است و انها همیشه در حال تلاشند یا مثال زندگی انها بیل گیتز/استیوجابز است ( که بدترین مثال است چون اینها دقیقا دانشگاه را ول کردند و با "درس نخواندن" موفق شدند در حالیکه برای دانشجوی دکتری مسیر شغلی که مینویسند باید حتما اکادمیک / پژوهشی/ آموزشی باشد . دکتری در ورودی به دنیای آکادمیک تحقیقاتی است)
عملیاتی هم باید نوشت: شرکت من در حال گسترش است و در محل جدید رییس بخش تحقیقات میخواهند و حقوق من از x به x+1 افزایش می یابد. من قصد مهاجرت به فلان کشور را دارم و شعل اکادمیک در آن کشور بازار دارد... یا یک مقایسه در سطح حقوق کلی دارندگان ارشد و دکتری در کشور من نشان میدهد دکتر ها ۵۰% سالیانه درآمد بیشتر دارند....برای همین من میخواهم دکتر شود... چیزهایی در این سطح. ارزوهای کودکی و فلسفه موضوع اصلی نباید باشد.
۲- در این مسیر شغلی چگونه تحصیل در این رشته/ پروژه به طور خاص به شما کمک میکند و مثلا رشته دیگر نمیکند. چه مهارتی در این رشته به دست می آورید که به مسیر شغلی بالا کمک میکند. مثلا دانشجو میگوید هوش مصنوعی در کشورش خیلی پا نگرفته و در چند سال آینده بازار کار خیلی مهمی در دانشگاهها برای این کرسی باز میشود. بازهم تاکید میکنم مستدل و عملیاتی . معمولا بهتر است که اشاره شود میخواهد دانشجو به کشورش برگردد. اثر روانی مثبت روی کمیته انتخاب دارد.
۳-چرا این دانشگاه؟ چرا این کشور؟ چرا این استاد؟ این آخری هم خیلی مهم است. در مصاحبه هم از دانشجو ها این مورد سوال میشود. اینجا باید کمی- و البته مستدل با دلیل و البته فقط کمی بدون اغراق- از دانشگاه هدف تعریف شود. که رتبه اش مثلا در این رشته است. یا در شهری است که امکان دسترسی به صنعت هم هست...بهترین ایتم اینجا نام بردن از استادی است که میخواهید با او کار کنید و چگونه این استاد و تخصصشان و گروه تحقیقانیشان دانشجو را به این دانشگاه جلب کرده است. شبکه همکارانی که در دوره دکتری با آنها کار میکنید مهم است یعنی گفته شود دراین دانشگاه با کسانی اشنا میشوند که پایه کارهای اینده دانشجو خواهند بود. با هم مقاله مینویسند و ... زندگی دانشگاهی دانشجو شکل درست میگیرد و .... از این دست حرفها
متن همه با جملات مثبت و با قدر دانی از همه اساتید گذشته و ... باید نوشته شود. به هیچ وجه از ایران "بد" عمومی نباید گفت. اگر موردی هست اشاره میشود که دانشگاه ایرانی امکان تحصیل در این رشته را مثلا ندارد. آزمایشگاه مناسب وجود ندارد. استادی که مربوط باشد را پیدانکرده اید (این آخری از همه بهتر است). یا اساتید دانشگاه ایرانی اساسا خودشان دانشگاه هدف را معرفی کرده اند.
متن باید خندان و با نشاط باشد.. با حرکت و باتحرک باشد یعنی momentum داشته باشد. جوان باشد با طراوت باشد. راستش دیگر کلمه ای پیدا نمیکنم.
و.................... انگلیسی خوب داشته باشد.
روان و زیبا و بدون به قول اینها تازگیها kinky نباشدو بشود راحت دنبال کرد.
HTH
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)