پاسخ : شانس گرفتن پذیرش و بورسیه از دانشگاه های استرالیا و مسائل مرتبط
واقعا ناراحت کننده ست...نظر من اینکه شما ریجکت شدن شما ارتباطی به مسائلی که گفتین نداره..شما معدل هاتون خوب بوده به نسبت...این که گپ افتاده بین تحصیلتون برای دانشگاه و شانستون برای بورس تاثیری ندره...فقط برای ویزا گرفتن شاید مشکل ایجاد میکرد. شما ریجکت شدین چون بد شانسی آوردین و رزومه بقیه بهتر بوده...برای اینکه این بد شانسی رو به حداقل برسنین باید دانشگاه های بیشتری اپلی میکردین..حداقل 5 تا دانشگاه استرالیا رو باید اپلی میکردیننوشته اصلی توسط lionelmessi
دوستان من به دانشگاه نامه زدم و گفتم كه به نظرم بخاطر sanction ها بهم بورس ندادن و اونا هم اين جوابو دادن
The UQ Graduate School received many outstanding nominations from across the university’s diverse research community and all applications were considered carefully by the selection committee. Due to the highly competitive nature of the scholarship round, I regret to advise that you have been unsuccessful in attaining scholarship support at this time.
شرايطم رو هم براتون ميذارم، شايد به درد دوستاني كه تازه ميخوان اپلاي كنن بخوره
1. كارشناسي ارشد در رشته Chemical Engineering، فارغ التحصيل 2010
2.اپلاي كردم براي PhD, University of Queensland
3.نام دانشگاه کارشناسی و (کارشناسی ارشد): دانشگاه مازندران (صنعتي اميركبير)
4.معدل کارشناسی و (کارشناسی ارشد): 15.48 (19.3)
5. نمرهVer:139,QUAN: 159, AW:3.5 :GRE
6.نمره تافل/آیلتس:7.0، (0.L: 6.5, W:6.5, S:7.0, R:7)
7.تعداد و نوع مقالات: دو تا ISI در سال 2012 هر دو تو الزوير با ايمپكت بالاي 2، يكي 2.95 و يكي 2.18، يه كنفرانس كيش و يكي هم ژورنال پژوهشگاه صنعت نفت
8.سابقه کار: سابفقه درخشان تو سايت پتروشيمي 16 ماه و تو سكوي نفتي 7 ماه
9.ارتباط با استاد: بله و قويا هم ساپورتم كرد حتي راند آگوست كلاريفاي DFAT ام دير اومد و واسه بورس دير شد، واسه راند بعدي ساپورتم كرد ولي بعدش ارتباط باهاش نداشتم متاسفانه، من از دانشگاه پذيرش گرفتم ولي اسكولارشيپ نتونستم بگيرم
10.نحوه اطلاع رسانی در مورد ریجکت: ايميل بعد از 5 ماه انتظار
چند تا نكته تو رزومم هست، يكي گپ بين ليسانس و فوقم كه 4 سال بوده، ليسانس فارغ التحصيل 2003 هستم و ورودي فوق (روزانه) 2007، يكي ديگه احتمالا معدل ليسانسمه، يادمه هرچي ميخونديم بالاترين نمرمون 16 بود، يكي ديگه هم گپ بين فوق و دكترام بايد باشه، به هر حال اگر اساتيد فن هم نظر بدن بد نيست، اين تمام چيزي بود كه در رزومه من وجود داشت و پرونده استراليام بسته شد
منظورتون رو متوجه نمیشم! استاد وظیفه شو رو انجام داده و وظیفه دانشجو هم اینکه سخت کار کنه...هیچ منتی نه واسه استاد هست نه دانشجو...این یک سود 2 طرفه هستفقط يه توصيه به دوستان خوبم كه هم پذيرش و هم اسكولارشيپ گرفتن بكنم،با كمال احترامي كه واستون قائلم و تحسينتون ميكنم. من اگه جاي شما عزيزان بودم به محض ورود به استراليا و دانشگاه هر روز صبح اول وقت سعي ميكردم كه استطبل خونه ي استادم رو با جون و دل تميز كنم، دستاشو مي بوسيدم و پاهاشو با آب ولرم ماساژ ميدادم، موهاشو شونه مي كردم و به حيووناش آب و دون ميدادم، اين توصيه اين حقيره، باشد كه مقبول افتد
علاقه مندی ها (Bookmarks)