نقل قول نوشته اصلی توسط nimaK نمایش پست ها
شايد اين تاپيك براي اين ايجاد شده باشه كه براي آيندگان اينجا روشن شه كه بايد كدوم رشته بشينن كه كارشون راحتتر شه!خوب همچين مقياسي لااقل وجود نداره!چرا كه ما هزار مدل آدم داريم قدر همونهام داستان انتخاب رشته ها و علايق!برق كه رشته ي بنده هست سخته خيلي هم خوب سخته!اتفاقا دوستي داريم عمران مي خونه مي گه عمران كه اصلا نگو و نپرس!خوب من اصلا براي فني ساخته نشدم(امثال من) اگر چه رياضيم خوبه و اين دليل نمي شه!اون دوستمون واسه عمران ساخته نشده و بايد مي رفت فلسفه!!منم مي رفتم ادبيات!!حالا فرض كنيد مي رفتيم ادبيات و فلسفه...محيط اينجا يه ذره دز مهندسيش بالاست بهمون بر نخوره ولي فك مي كنن ديگه ته خفن برقه(رشته ي من!)و هنريها و انسانيها ديگه دارن عشق و حال مي كنن!همچين چيزي نيست...

براي اثبات سخن بنده حقير دوستان نگاهي به كتب فلسفه،و منابع آزمون كارشناسي ارشد ادبيات انگليش بندازن!با اين ديدبخوايم بريم جلو هر كي فك مي كنه رشته ي خودش سخته!بعد كه عوض مي كنه مي بينه اي واي اينم كه سخته!

دوستان ما بايد در اعماق وجودمون به دنبال كسي كه هستيم و چيزي كه هستيم باشيم.كسي كه براي كار در كارخانه ساخته نشده است قبل از اينكه حتي رياضي اش عالي باشد به درد فني نمي خورد!(پس عزيزم!اگه توي كنكور رياضي فيزيك 80 زدي همه ي دنيا بهت گفتن برو برق يه ذره در خودت سير كن)اصلا اينها را بگذاريد كنار.برويد ببينيد هر كسي چه چيزي دوست دارد.اتيكت "مهندس" و "دكتر"پول "علي كريمي" را توليد نخواهد كرد،ه هيچ يك از اين اتيكتها را ندراد!همه ي رشته ها سخت است چون زحمت مي خواهند!چه دامداري،چه برق،چه پزشكي،چه هر چيز ديگري!اگر بي زحمت بود خوب آسان ميشد ديگر!

.................................................. ............................................
پي نوشت:::مخلص تمام بچه هاي گل اپلاي ابراد كه دلم براي همشون تنگ شده بود!
بنده در کنکور رتبم دو رقمی شد ریاضی بودم شریف هم قبول شدم چهار ترم خوندم بعد دیدم اصلا و ابدا مسئله من این نیست که پل و ساختمون چطوری ساخته میشن. حتی همین الانشم اعتقاد دارم بدون رشته های مهندسی هیچی از انسانیت اسنان کم نمیشه و بدون اینکه دور بیفته از وجود خودش میتونه زندگیشو بکنه اما تصور کنید بزرگان فلسفه وجود نمیداشتند در طول تاریخ! به نظرتون این موجود دوپا الان چطوری داشت زندگی میکرد؟ تمدن مفهومش چی مشد؟ نوع دوستی جاش کجا بود و ......
بگذریم
واقعا هر چی فکر کردم دیدم بی خود ترین کار دنیا برام اینه بشینم نقشه مهندسی طراحی کنم . فرداش خیلی راحت رفتم آموزش دانشکده یک رگه انصراف گرفتم و همون روز کارامو انجام دادم و نشستم برای کنکور انسانی خوندم و بازم خداروشکر رتبم دو رقمی شد و رفتم جای بهتری و رشته ای رفتم که سازگاری بیشتری باهام داشت. حتی در بین انتخابام یک انتخاب حقوق هم نداشتم . هیچی! چون دیگه اشتباه قبلی رو نمیخواستم تکرار کنم. رشته و انتخاب رشته دانشگاهی یعنی "داشتن مسئه" اگر کسی مسئله نداشت و رفت به سمت رشته و کاری به نظرم هدر دادن وقته.