نقل قول نوشته اصلی توسط rahi2012 نمایش پست ها
بنده در کنکور رتبم دو رقمی شد ریاضی بودم شریف هم قبول شدم چهار ترم خوندم بعد دیدم اصلا و ابدا مسئله من این نیست که پل و ساختمون چطوری ساخته میشن. حتی همین الانشم اعتقاد دارم بدون رشته های مهندسی هیچی از انسانیت اسنان کم نمیشه و بدون اینکه دور بیفته از وجود خودش میتونه زندگیشو بکنه اما تصور کنید بزرگان فلسفه وجود نمیداشتند در طول تاریخ! به نظرتون این موجود دوپا الان چطوری داشت زندگی میکرد؟ تمدن مفهومش چی مشد؟ نوع دوستی جاش کجا بود و ......
بگذریم
واقعا هر چی فکر کردم دیدم بی خود ترین کار دنیا برام اینه بشینم نقشه مهندسی طراحی کنم . فرداش خیلی راحت رفتم آموزش دانشکده یک رگه انصراف گرفتم و همون روز کارامو انجام دادم و نشستم برای کنکور انسانی خوندم و بازم خداروشکر رتبم دو رقمی شد و رفتم جای بهتری و رشته ای رفتم که سازگاری بیشتری باهام داشت. حتی در بین انتخابام یک انتخاب حقوق هم نداشتم . هیچی! چون دیگه اشتباه قبلی رو نمیخواستم تکرار کنم. رشته و انتخاب رشته دانشگاهی یعنی "داشتن مسئه" اگر کسی مسئله نداشت و رفت به سمت رشته و کاری به نظرم هدر دادن وقته.
رهی جان، اگه مهندسی نبود الان جنابعالی داشتی تو حوزه فلسفه یاد میگرفتی!
اون کتابی که میخونی و اون لپ تاپی که استفاده میکنی و اون برقی که مصرف میکنی و اون غذایی که از یخچال در میاری و اون برنامه ای که تو تلویزیون میبینی و این پستی که دادی و اون لباسی که پوشیدی و اون گوشی ای که داری و اون کمدی که داری و اون صندلی که روش میشینی و اون مترو ای که باهاش جا به جا میشی و اون ماشینی که سوار میشی و اون شوفاژی که خونتون هست و اون کولری که استفاده میکنی و اون عینکی که داری و اون عطری که استفاده میکنی و اون تختی که روش میخوابی و اون کیفی که دستت میگیری و اون پولی که باهاش خرید میکنی و اون مدل موهات و اون ساعت دستت و اون پرده ی خونتون و اون شیشه ی پنجره و اون در و اون خونه ای که توش زندگی میکنی و این آهنگی که گوش میدی و این شامپویی که ازش استفاده میکنی و این خودکاری که دستته و این آیینه و این قاشق و چنگال و این ظرفشویی و این زندگی ای که داری مدیونه مهندسیه!
اگه نبود الان از صبح تا شب داشتی هیزم جمع میکردی و تو شالیزار داشتی کار میکردی، دیگه وقت رسیدن به این کارا رو نداشتی