نقل قول نوشته اصلی توسط Radioseeker نمایش پست ها
من خیلی با این نظر کلی که بازار کار پزشکی تو ایران بهتر هست موافق نیستم. در اینکه تعدادی از پزشک های معروف توی تهران، یا پزشکان متخصص توی شهرستانهای کوچک که پزشک متخصص کم هستند، پولهای خیلی زیادی در میارن هیچ شکی نیست. مشکل پزشک ها، تو جوونیشون و تا سن 45-50 سالگی هست. تو این فاصله، یعنی از فارغ التحصیلی (26-27 سالگی در بهترین حالت!) تا 45 سالگی، اکثر پزشکها با بدترین شرایط دارن کار میکنن و برای درآمد متوسط باید تو دورافتاده ترین شهرها و و روستاها کار کنن، یا باید قالتاق باشن و با زیرمیزی گرفتن درآمدشون رو زیاد کنن یا بزنن تو کار Skin care و لیزر و چاقی لاغری!
یه مهندس، از حدود 22-23 سالگی میتونه درآمد داشته باشه. یه چیزی حداقل 500 هزار تومن در ماه که میشه! اما پزشک تا 27 سالگی هییییچ درآمدی نداره. 1 سال و نیم آخر درس در ازای کار هر روزه تا ظهر و 10 شب کشیک در ماه، 180 هزار تومن حقوق میگیره! که بیشتر شبیه جوک میمونه. چون این مقدار، پول تاکسی روزانه من هم نمیشد! چه برسه به غذا و لباس و موبایل و زندگی!!
بعدش هم که 2 سال یا سربازه که رسماً هییچ! یا میره طرح که اگه بتونه تهران یا شهرهای بزرگ بمونه حداقل حقوق رو داره که الان فک کنم حدود 900 تومن هست. یا میره تو ده کوره ها و دهات ها تا یه کم بیشتر پول درآره. من خودم یه شهر خیلی خیلی دور تو محروم ترین نقطه این کشور هستم و به ازای 30 روز 8 ساعت در روز کارکردن دارم 2 میلیون و 200 هزار تومن پول میگیرم!! به ندرت و تو روستاهای خیلی دور و فقط تو بعضی استانها (مثل خوزستان و سیستان و بوشهر و ...) حقوق پزشکی که تک و تنها توی روستا باشه و شب و نصف شب هم مریض براش بیاد، به 3 و پونصد تا 4 میلیون میرسه. این دیگه حد نهایی اش هست و معمولاً پسرها میرن تو این شرایط. حالا بگذریم که چقدر دزد این وسط وجود داره و از روی جقوق میدزدن و کسری میزنن و اینا. و بگذریم از اینکه این پول باید خرج حورد و خوراک و تلفن و رفت و آمد هم بشه. من خودم در ماه 700 هزار تومن خرج زندگی و رفت و آمدم میشه حداقل!
تو استانهای نزدیکتر که شرایط خیلی بدتر هم هست. همون تک و تنها توی روستا حداکثر 1 میلیون و پونصد تا 2 میلیون گیرش میاد.
تا اینجای کار بحث حقوق پزشک عمومی بود تو روستا ها و در دوران طرح پزشکی عمومی که یه دوره 2 ساله اجباری هست برای همه. حتی کسایی که دانشگاه آزاد درس خوندن.
بعدش در بهترین حالت، رزیدنتی(تخصص) قبول میشن. که دیگه از اینجا، داستان گریه دار میشه! حقوق رزیدنت - کسی که هر روز حداقل تا ساعت 2 بیمارستان هست و 15 شب در ماه تو سال اول و 12 تا تو سال دوم و.. کشیک هست تو بیمارستان و معمولاً هم حتی نمیتونه بخوابه تو کشیک، چقدره؟! حدود 600 هزار تومن اگه مجرد باشه و حدود 1 میلیون اگه متاهل! (تازه، حقوق ها چند وقتیه که زیاد شدن، تا همین 1 سال قبل 350 هزار تومن و 500 هزار تومن بود!). حالا این کسی که اینقد تو بیمارستانه و اجازه کار هم نداره، اگه خونه نداشته باشه، میتونه اجاره خونه بده؟! اصصلاً میتونه پول غذا و موبایلش رو که به خاطر همین کار کلی ازش استفاده میکنه رو بده؟! نه! معلومه که نمیتونه. واسه همین، باز هم باید خانواده خرجشو بدن، یا از پولهایی که تو دوران طرح جمع کرده بخوره.
پس یه پزشک، عملاً تا 35 سالگیش، دستش تو جیب حانواده اش میمونه. اگه بخواد ازدواج کنه که اوضاعش خیلی سخت تر هم میشه.
تو رشته ای که علاوه بر عمرت، جونت رو هم میذاری بس که سنگینه و شرایطش سخت، تو 35 سالگی چشم وا میکنی میبینی هیچی واست نمونده!
دوباره طرح هست و جاهای دورافتاده کار کردن تا مثلاً ماهی 5 میلیون حداکثر در بیاری تو 35-36 سالگی (در بهترین حالت!). بچه هات تو مدرسه شهرستانهای دورافتاده باید درس بخونن و تو اون شرایط باید علاوه بر طرح چند سالی کار کنی تا بتونی امتیاز برای مطب زدن تو شهرهای بزرگ رو بگیری. و... این داستان همینجور ادامه داره.

اما از طرف دیگه، میبینی که توی رزیدنتی کشورهای دیگه مثل آلمان، امریکا و استرالیا، بعد از یه دوره 2-3 ساله جون کندن و امتحان دادن، وارد رزیدنتی که بشی، درآمد قابل توجهی در حد یه زندگی معمولی داری که به راحتی میتونی باهاش خونه بگیری و زندگی کنی. این مسخره بازی طرح و کار مفتی کشیدن رو هم نداشته باشی. الان تو امریکا، رزیدنت ها به طور میانگین سالی 50000 دلار درآمد دارن (بدون کسر مالیات) و باهاش یه زندگی خوب میشه داشت. الان دانشجوهای فنی فاندهاشون خیلی کمتر از اینه و با یه زندگی دانشجویی دارن خوب زندگی میکنن، پس یه رزیدنت زندگی متوسط و نسبتاً راحتی خواهد داشت.
پس عقل سلیم حکم میکنه که اینجا و مشکلاتش رو ول کنی و بری.
تازه اضافه کنید به این، مشکلا همین امتحان رزیدنتی ایران و تقلب های گسترده و فروش سوال و غیره رو! که حتی اگه بخوای هم بمونی، لزوماً معنی اش این نیست که میتونی تخصص بخونی و کارت رو ادامه بدی.
بحث کسایی که میمونن هم چند حالت داره:
1- خیلی ها با شیوه رفتن آشنا نیستن، زبان بلد نیستن، مقاله ندارن و با تحقیق آشنا نیستن پس از شروع یه راه جدید و سخت فرار میکنن
2- بعضی ها به خاطر اینکه در خارج باید چند سالی کار کنن و امتحان بدن بعد وارد رزیدنتی بشن، فک میکنن عقب میفتن!! و میدونن که تو این سیستم ایران زودتر وارد رزیدنتی میشن و نمیخوان خودشون رو عقب بندازن.
3- بعضی ها پابند خانواده شون هستن و نمی تونن اونها رو تنها بذارن
4- بعضی ها هم هیخوان بمونن و به اصلاح به وطن خدمت کنن!

در حالی که خیلی هاشون در نهایت ممکنه از تصمیمشون منصرف بشن.

اول و آخرش، بالاخره پزشک تو ایران بی پول نمی مونه. این واضحه. گه این مراحل سخت رو رد کنه، به درآمد معقول میرسه و در اگه یه کم زرنگ باشه و دنبال پول و کار، به درآمدهای چشمگیر! که شاید کسی که رفته خارج به اون نرسه. ولی این یه انتخابه. انتخاب اینکه میخوای یه مسیر سخت و جوند کندن رو بری و تو این فاصله بی پول باشی و یهو بترکونی! یا اینکه یه مسیر طولانی رو با زندگی متوسط بگذرونی، سختی بیشتر بکشی تو کار و در نهایت هم یه زندگی متوسط و به بالا (مثلاً تو امیرکا حدود 200 هزار دلار در سال) داشته باشی ولی از جوونی و زندگیت یه کم استفاده کرده باشی.
هر کس خودش مسیرش رو انتخاب میکنه.
این افزایش قابل توجه تعداد کسایی که میرن از ایران، نشون میده که روز به روز رفتن ارزش بیشتری برای پزشک ها پیدا میکنه و موندن ارزش کمتر.

فقط این رو هم میگم که به مرور تعدا کسایی که کورکورانه و بی هدف و بدون برنامه ریزی فقط برای فرار از ایران دارن میرن خارج زیادتر داره میشه و مطمئناً یه درصد قابل توجهی ای اینها، تو خارج هم ممکنه به جایی نرسن.

خلاصه اینکه، وقتی پزشک باشی، همه چی سخته. هم موندن، هم رفتن.
مجدادا ببخشید حقوق استاندار در همون استانها نه در سن 35 سالگی(که خیییییییییلی رویاییه کسی توی اون سن استاندار باشه) هم 5 میلیون نیست. یا مثلا باز هم بچه های مهندسی مطمئن باشیم که واقعا مخصوصا این طیفی که توی این فروم هستند که عمدتا هم از دانشگاه های خوب و خوش نام هستند سختیکه میکشند برای مراحل بالا مثل دکترا تا همون حدودای 30 طول داره. سر و کله زدن با دیفراسیل و انتگرال و ......چندان هم کار راحتی نیست . من خودم کاملا از مدافعان حقوق بالای پزشکان هستم ها اینجا خلط مبحث نیشه بالاخره خود قبولیش هم کار بسیار سختی هست و تخصص هم بحث خودش دیگه. اما با احرتام به نظر شما به نظرم ارزشش رو داشته باشه.