- در مورد علف اینجا بیشتر به ماری جوانا علف گفته می شه. من اطلاعات کاملی ندارم ولی اگه از تو پارک ها ، و مراکز تجمع جوانان عبور کنید با بویش حتما آشنا خواهید شد. عده ای از نمایندگان پارلمان به دنبال آزاد کردن فروش ماری جوانا هستند به این دلیل که ضرر هاش از الکل کمتره و چون الکل ازاده چرا ماری جوانا ازاد نباشه و دولت از طریق فروش رسمی و مالیات درآمد نداشته باشه. لینک زیر رو به همراه کامنت هاش بخونید دستتون می یاد کل ماجرا
http://www.cbc.ca/news/canada/1-3b-m...nada-1.1872652
- در مورد تربیت پسرها و دخترها حرف زیادی نمی تونم بزنم چون هر کدوم مشکلات خاص خودشون رو دارن
- در مورد رسیدن به آرامش : با اطمینان میشه گفت که خوب اینجا این آرامش هست و شما احساس می کنید. یک دلیلش ثبات اقتصادی هست. در مورد فساد اداری به طور قطع می شه گفت که اگه اخبار کانادا رو پیگیری کنید خیلی تفاوتی با ایران نمی بینید. بحث فساد 20 ساله در شهرداری مونترال تازه رو شده و در یکسال گذشته دو شهردار مونترال (پشت سرهم ) به دلیل فساد مالی بازداشت شده اند. در زمینه فساد فکر کنم آسمان همه جا یه رنگ باشه یه جاهایی شدید برخورد می شه کم میشه و بالعکس.
- ولی در زمینه آرامش بیشتر، نکته مهم اشتغال به کار شماست. شما اینجا اگه کار داشتی ( و یا پول) آرامش داری و لاغیر. در زمینه کار داشتن هم یک تفاوت اساسی با ایران داره اینجا شرکت ها به دلیل زیان مالی خیلی راحت و بدون خبر قبلی شعبه هاشون تعطیل می کنن. بیکار شدن به این فرم در اینجا طبیعی است ( این نوع اخراج ربطی به عملکرد و توانمندی شما ندارد) مهم مدیریت مالی شما تا پیدا کردن کار بعدی است که در حفظ آرامش خود وخانواده موفق باشید. افراد با تجربه توصیه می کنند که تا زمانی که ثبات شغلی پیدا نکردید به فکر خریدن خانه و اخذ وام های سنگین نروید ( منظور از ثبات شغلی هم اینستکه اگه احتمالا از یک کار اخراج شدید توانمندی پیدا کردن کار بعدی را داشته باشید) .
- در زمینه پیشرفت فرزندان: اگه مهاجرت می کنید هدفتون آرامش یافتن خودتون و همسرتون باشه. بچه ها و آینده اونها رو بزارید در مرحله دوم اهمیت. اگه شما تو مهاجرتتون موفق باشید و احساس درونی خوب داشته باشید احتمال حفظ خانواده و فرزندان در بلند مدت خیلی بالا می رود. شاید همین الان هم این جمله من در مورد جامعه ایران هم مصداق داشته باشد ولی " مهاجرت در بلند مدت فرزندان را از شما خواهد گرفت ". اینجا فردگرایی مبنای آموزش است، بحث آحترام به پدر و مادر و خانواده در ایران دائم مطرح می شه وضعیت اینه که تو ایران می بینید. اینجا که خوب جای خود رو داره
-در زمینه فساد در مدارس و مشکلات اخلاقی: من منکر افزایش مشکلات اخلاقی در مدارس ایران نیستم . ولی همه ما متفق القول هستیم که اگه رابطه نامناسبی از یکی دیده بشه حداقل مدیر و ناظم مدرسه و یا معلم ها دخالت می کنند. نکته ای که توجه شما رو بهش جلب می کنم اینه : جامعه آزاد تبعاتی داره یکیش آزادی تو روابط فردی بین آدم هاست. تو مدارس اینجا خوب دو نوع ارتباط با دیگران داریم: ارتباط دوستی با دیگران ( پسر و دختر ) و ارتباط دوست پسر و دوست دختر. ارتباط دوم فراتر از یک دوستی ساده است و وقتی پسری دختری رو به عنوان دوست دختر خود معرفی می کند منظور انستکه سطح ارتباط از یک دوستی ساده فراتر است. در اینجا بر روی پسر و دخترها یه فشار اجتماعی هست در مورد داشتن دوست پسر و دوست دختر. خوب مجموع این دو نکته دست دیگران و حتی پدر و مادر برای کنترل مسائل زیر نافی فرزندان را می بندد و به همین دلیل کنترل جدی بر روی اینگونه رفتار های دانش آموزان در مدارس اعمال نمی شود.
- ماجرای مدارس خصوصی از این امر مستثنی است و اونها کنترل جدی روی رفتار دانش اموزانشان دارند و بعضا حتی کشیدن سیگار رو هم تحمل نمی کنن - ایراد این مدارس هزینه بالای شهریه شون هست که از ده هزار دلار به بالا هست.
- در مورد مشکلات تربیت فرزندان پارسال یک کارگاه دو روزه (پولی ) توسط روانشناسان و مددکاران اجتماعی رسمی کانادایی برگزار شد و اونا مشکلات مختلف تربیت فرزندان در جامعه کانادایی رو مطرح و برای هر کدوم علائم و نشانه ها و راه های پیشگیری و ... رو آموزش می دادن . وقتی من اطلاعات دریافتی از کارگاه رو با بعضی از دوستان که فرزندان مدرسه ای داشتن مطرح می کردم اونا وجود چنین مشکلاتی رو انکار می کردن ولی وقتی با بعضی از دانشجویان ایرانی که دوره دبیرستان را در کانادا گذرانده بودند مطرح کردم اونها صحت موارد رو تائید کردن ( البته خیلی هم عجیب نیست ما هم مشکلات تربیتی دیگران رو که در مدارس می دیدیم هیچگاه برای پدر و مادر خود تعریف نمی کردیم)
- عملا خودم هیچ راه حل جامع و علمی برای تربیت فرزندان در آمریکای شمالی پیدا نکردم ( اگه دوستان لینکی و راهنمایی دارن ممنون می شم من رو هم در جریان بگذارند) و متاسفانه همونطور که گفتم مسئله مشکلات فرزندان مهاجران و مشکلات خانوادگی مهاجران یکی از بخش هایی است که شما خیلی اندک از آن اطلاع پیدا می کنید. کمتر کسی واقعیت ها رو عریان برای شما میگه و همه بیشتر به جنبه های مثبت تفاوت اینجا با ایران تکیه می کنند و این جنبه ها سانسور میشه- به عنوان مثال لینک های زیر رو چک کنید. مثلا به دلیل حجم بالای طلاق ( در فرم مهاجرت از طریق اسپانسرشیپ)، دولت کانادا به دنبال اینه که حداقل دو سال زندگی اجباری همسران رو بعد از مهاجرت اجباری کنه که خوب مقاله زیر رو بخونید و خیلی ها باهاش مخالف هستند. یا بحث کار پیدا کردن مهاجران اسکیل ورکر و ...
http://www.thestar.com/opinion/edito...two_years.html
http://www.huffingtonpost.ca/2012/12...ide=more269623
به عنوان یه محقق که با چهارچوب تحقیق علمی تا حدی آشنا هستم : من نه می تونم و نه می خوام ایران رو با کانادا مقایسه کنم چون کار عبث و بیهوده ای می دونم. قبلا هم گفتم مهاجرت یک مسئله کاملا شخصی است و متغییرهای دخیل در اون آنقدر زیاد هست که نسخه واحد نداره ==> اگه قصد مهاجرت دارید حرف های من و دیگر دوستان و وبلاگ ها رو در حد شنیده ها و تجربیات شخصی مطاله کنید ولی مبنای تصمیم گیری قرار ندهید. شما به عنوان مهاجر باید به زبان به خوبی مسلط باشید. توصیه می کنم جنبه های مختلف مهم برای خودتون رو مشخص کنید و بعد تو اینترنت سرچ کنید. مطمئن هستم اطلاعات خیلی زیادی پیدا می کنید و نگاهتون عوض میشه. اگه زبان جستجو رو از فارسی به انگلیسی تغییر بدید اطلاعات متفاوتی پیدا می کنید که به گسترش جهان بینی تون منجر می شه و با چشمان بازتری این تصمیم بزرگ رو می گیرید، و فارغ از نوع تصمیم تون می تونم بگم موفق تر خواهید بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)