نوشته اصلی توسط
Ilia
سلام
این روز آخری حالمونو گرفت این مدیر محبوب
با اینکه این خبر دردناک رو باید به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیریم،
اما در مورد این سوال که چطوری می شه که اینطوری می شه باید بیشتر تامل کرد.
سیاستهای این کشور و چشم انداز زیبا! و شعارهای توخالی دانشگاهها و ظاهر بینی و ظاهرسازی و ... که یه خورده با گوشت و خون این مردم آمیخته شده و شده فرهنگ ما همه اش درست!
تقلب و زرنگی و جلو افتادن از بقیه و بالاترین نمره گرفتن و ... که ماها تو مدرسه و دانشگاه یاد می گیریم همه اش درست!
بعدش هم هر کی دروغگو تر و متقلب تر مقامش بالاتر و عزیز تر و ....حکایت دیگریست از واقعیهای تلخی که گریبان ما را گرفته (نمی خوام تعمیم بدم اما ... نمی دونم چی بگم...)
هیچ کسی هم نیست که بپرسه به کجا چنین شتابان؟ (کجا با این عجله؟)
راستی بچه ها! می شه آدم بپره تو یه برکه لجن و آخرش پاک بمونه؟
من که میگم می شه ....
اما من بالاخره نفهمیدم کی (چه کسی) این برکه رو به لجن کشید؟
بچه ها من دارم خفه می شم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)