دوست عزیز ممنون از اینکه تجربیاتتون رو اینجا به دیگران منتقل میکنین.
ولی از شما که 6 ساله به گفته خودتون آلمان تشریف دارید و اینهمه هم ستاره به اسمتون 7یوند شده, انتظار میره یه مقدار با دید باز و منطقی و صحیح با مسایل برخورد کنین. اینجا دوستان میان پستهای شما رو میخونند و تصمیم گیری میکنند. روشون تاثیر میذاره. البته بنده تو پیام خصوصی ازتون انتقاد کردم, ولی همچنان شما به منوال سابق مشغول ابراز عقیده تون هستید. البته حرفی نیست و شما آزادید نظر خودتون رو بگین. ولی حرفه ای برخورد کنین با قضایا...
مثل این :
اینکه میگم منظقی پست بذارین یعنی این !چیزی که من از آلمان دیده ام، شما خارجی بودن رو همیشه حس می کنین و خب دروغ هم نیست، خارجی هستین. هم از نظر فرهنگی و هم از نظر قوانین (تا وقتی شما پاسپورت نگیرین خارجی هستین دیگه).
یعنی من فردا پاس آلمانی بگیرم میشم آلمانی و تموم شد همه چی ؟! واقعا که...
کاشکی همه اش به بمب اتم ختم بشه!من -خدا رو شکر- خیلی تجربه ی تلخ نداشتم، اما خب یه مثالش یه بار بود که یه آقایی کنار خیابون یه سری تراکت میداد به مردم. خودش به ما هم تعارف کرد. ما هم گرفتیم. یه کمی سلام و احوال پرسی کرد و گفت کجایی هستین؟ گفتیم ایرانی. یه چشمکی زد گفت حالا بمب اتم دارین یا نه؟!
شاید بگم این واضح ترین چیزی بود که من به عنوان تجربه ی تلخ داشتم.
البته اون شخصی که تراکت پخش میکرده واقعا شوخ بوده که این حرفو زده. چون بمب اتم چیز بدی نیست که بخواد تجربه تلخ حساب بشه. حالا چرا برای شما ناگوار بوده نمیدونم. واقعا دلم میخواست مشکل ما همون بمب اتم بود.
البته به منم چندبار حرف بمب رو زدن, ولی نه بمب اتم رو ! بگذریم...
این شد یه تجربه تلخ که تو روحیه آدم ممکنه تاثیر بذاره. ولی باز درجه اش از خیلی موارد دیگه پایین تره.( تجربه قبلی یه چیزی بود مثل شوخی در قیاس با این. درست میگم؟)یه مورد دیگه الان یادم اومد در مورد تجربیات تلخمون اینکه یه بار با همسرم رفتیم یه کفش خریدیم و انگلیسی صحبت کردیم و آقاهه هم جواب داد. فردا همسرم رفت کفش رو پس بده، همون شخص حتی یک کلمه حاضر نشده بود باهاش انگلیسی صحبت کنه!!
این منطقیه. آره خب شرکت آمریکایی و کلا شرکتهایی با فناوری حساس ایرانی استخدام نمیکنند اصلا. به خاطر قوانینه. ولی IBM-Google-Facebook و ... مشکلی نیست و ایرانی رو میگیره.من یه کاری توی یه شرکت پیدا کردم، پیش قرارداد رو بستم. خواستم برای ویزای اون کشور اقدام کنم. چند روز بعدش بهم زنگ زدن که شرمنده "چون شرکت آمریکاییه" ما نمی تونیم شما رو استخدام کنین!
شرکت حساس مثلا یعنی Intel و مشابه اون.
پستهای شما رو میخونم. انگار کسی داره مینویسه که فقط توریستی اومده آلمان و برگشته! شما آلمانی میدونین دوست عزیز؟ اگه میدونین چه قدر ؟در مورد نژادپرستی های افراطی، من شخصا تا الان برام پیش نیومده. از نزدیکام هم تا الان از هیچ کس نشنیده ام که باهاش مواجه شده باشه خوشبختانه. به نظرم اتفاقا اون نژادپرستی ای که تا اسمش میاد همه ازش می ترسن، خیلی کم اتفاق میفته (وقتی هم میفته بیشتر مربوط به پناهجوها و نهایتا ترک هاست که سال هاست اینجان، نه دانشجوهایی که الان دارن میان.).
اصلا از اتفاقاتی که تو جامعه میفته باخبر هستید؟!
اون فرد به قول شما "نژادپرست" نمیاد بپرسه شما دانشجو هستید یا نه,بعد فحش بده!
بعدشم نژادپرست حتما آدم لات و لوت نیست. میتونه یه استاد دانشگاه باشه. میتونه مربی باشگاه باشه. میتونه یه خانوم آلمانی خیلی شیک 35 ساله باشه که در ظاهر خیلی Nice میزنه ولی در باطن...!
---بقیه اش رو میام بعدا مینویسم.
موفق باشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)