به هرحال منظور از این تاپیک مقایسه تصورات ذهنی پیش و پس از رفتن به کانادا و به نوعی مقایسه این دو است. حال برخی دوستان ممکن است جنبه های مثبت و بررخی منفی را در ذهن داشته باشند که این هردو ارزشمند و قابل در نظرگیری به عنوان نکات مثبت یا منفی هر دو جامعه است. به شخصه معتقدم سیاه یا سپید مطلق دیدن مسایل کمکی به ایجاد دیدگاه عادلانه در نقد موضوع نمیکند و بهتر است برآیند نظرات همه را در قضاوتهای خود به ویژه دوستانی که به تصمیم گیری در امر مهاجرت می اندیشند دخالت دهیم.
ذهنیت بسیاری از ایرانیان که قصد مهاجرت دارند در نتیجه برخی مشکلات داخلی و نوعی روایت یکطرفه از سوی برخی دوستان در سایتها و یا روایتهای شخصی به شدت ایده آل گرایانه است و هرگونه تلاشی برای اصلاح این دیدگاه را به نوعی غیرواقعی و نوعی "عدم علاقه افراد مهاجر کرده به مهاجرت هموطنان دیگرشان" با تعابیر مختلف تفسیر میکنند که البته ممکن است در مواردی هم صحیح باشد. در هرحال این تصویر نه برای همه که برای بیشتر هموطنان داخل کشور تصویری غالب است. تصوری که از سیستم های اجتماعی کشورهای پیشرفته و نظایر آن دارند مدینه فاضله ای است که منجر میشود بسیاری از آنها در سنین بالا و با بچه های در سن بالا که قابلیت تطبیق کمتری دارند اندوخته سالهای سال تلاش و زحمت خود را به ثمن بخس فروخته و راهی دیار غربت شوند. این تصمیم لزوما غلط نیست و برای برخی شاید بهترین هم باشد اما تمام حرف این بخش از دوستان که مخالف ایجاد جو ایده آل نمایانه از ویژگیهای مثبت جامعه هدف (در اینجا کانادا) هستند اینست که این تصمیم با واقعیتهای واقعی جامعه مقصد و نه با تصورات ایده آل یکطرفه گرفته شده باشد.